--> زندان سپیدار اهواز یا «کشتارگاه» ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

زندان سپیدار اهواز یا «کشتارگاه»

۱۵ بهمن, ۱۴۰۳دسته‌بندی گزارش ویژه


زندان سپیدار اهواز یا «کشتارگاه»


زندان سپیدار که در شهرستان اهواز واقع شده، یکی از مخوف‌ترین زندان‌های ایران است که شرایط آن نقض آشکار حقوق بشر را نمایان می‌سازد. این زندان با داشتن ۱۰ بند، از زندانیان با انواع جرائم و شرایط مختلف نگهداری می‌کند. اما تمامی بندها در وضعیت بهداشتی، غذایی، و انسانی وخیمی قرار دارند.

سپیدار محل زندانیانی است که وثیقه‌های بالا دارند و توان دادن آن را ندارند.

بنا به گفته زندانیان، این زندان یک «کشتارگاه» است. چرا که روزهای مختلفی از هفته، تعدادی از زندانیان آن برای اعدام منتقل می‌شوند.



مدیریت زندان

رئیس وقت: احمد آزاده

معاون: حاج امین سبحانی

حفاظت: سیدی

او به‌اصطلاح “همه‌کاره زندان” است و با رفتارهای تهدیدآمیز، فشار روانی شدیدی بر زندانیان وارد می‌کند.

ملاقات زندانیان را مشروط به حفظ قرآن کرده و در برخی موارد تمامی زندانیان را ممنوع‌الملاقات کرده است.

وضعیت بندهای زندان سپیدار



قرنطینه (یا بند ۹)

بند قرنطینه، محل ورود اولیه زندانیان تازه‌وارد است و وضعیت آن به‌شدت فاجعه‌بار است. این بند دارای ۱۵ تا ۱۶ اتاق است و شرایط بهداشتی صفر است.

هر اتاق دور تا دور آن تخت دارد یعنی اتاقی که ۵0 نفره حدود ۳۶ تا تخت دارد. اتاق‌ها بین ۵۰ تا ۶۰ نفره، ۳۶ تخت سه طبقه دارد. یعنی کلا ۳۶ نفر روی تخت‌ها می‌خوابند و بقیه در پياده رو بروی کف زمین خوابند. آنها هنگامی که زمان خاموشی میشود یعنی ساعت ۱۱ شب جای خود را پهن می‌کنند. هر زندانی۲ تا پتو داره و روی کف زمین میخوابند. به گفته زندانیان این وضعیت خیلی بدی است (‌اتاق همه بندها چنین وضعیتی دارند)

وضعیت بهداشتی: اتاق‌ها پرجمعیت و کثیف هستند و امکانات اولیه نظافت وجود ندارد.

رفتار مسئولان بند: زندانیانی که به‌عنوان مسئول بند منصوب شده‌اند، اغلب خودشان توزیع‌کننده مواد مخدر هستند.

روحیه زندانیان: زندانیان تازه‌وارد در این بند آرزو می‌کنند که سریع‌تر به بندهای دیگر منتقل شوند.

بند ۱

این بند دارای ۱۰ اتاق است و حدود ۵۰۰ زندانی در آن نگهداری می‌شوند.

در این بند بسیاری از زندانیان بخاطر کمبود فضای زیست، کف خواب هستند. به دلیل تعداد زندانیان محبوس در این بند، شلوغی و کمبود امکانات، مشکلات جدی برای زندانیان ایجاد کرده است.

بند ۲ (فرهنگی)

این بند ۵ اتاق دارد و تنها بند نسبتاً تمیز زندان است، اما قوانین سختگیرانه و شرایط اجباری آن باعث می‌شود بسیاری از زندانیان تمایلی به حضور در این بند نداشته باشند. نماز جماعت، دعاها، و حتی نماز صبح به صورت اجباری برگزار می‌شود.

اگر زندانی در نماز جماعت شرکت نکند، کسر آمار می‌شود و به بندهای پر خشونت و مواد مخدر منتقل می‌شود.

ورود به این بند مشروط به تأیید معاون سلامت زندان، یعنی جلادی به نام «حاج امین سبحانی»، است.

برخی از زندانیان برای دور ماندن از مصرف مواد مخدر، شرایط اجباری این بند را تحمل می‌کنند.

بند ۳ (شاغلین)

این بند که فضای کوچکی حدود ۷۰ تا ۸۰ متر مربع است، حدود ۱۰۰ زندانی دارد را در خود جای داده است.

بند ۴ (زندانیان جرائم سنگین)

این بند به جرائم سنگین مانند قتل اختصاص دارد و جمعیتی بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ نفر دارد. زندانیان محبوس در این بند، اکثراً محکوم به حبس‌های طولانی‌مدت (۱۰ سال و بالاتر) هستند. برخی زندانیان، مانند آقای شمس، ۲۹ سال حبس کشیده‌اند. وضعیت روحی بسیاری از زندانیان این بند بحرانی است.

بند ۵

این بند به تازگی بازسازی شده و شرایط بهتری نسبت به سایر بندها دارد، اما همچنان محدودیت‌های زیادی دارد. برخی قوانین این بند هم مانند بند ۲ است. نماز جماعت اجباری است، اما دعاها اجباری نیستند. تعداد کف خواب در این بند کمتر از سایر بندها است.

بند ۶ (بند آزاد)

این بند با جمعیتی بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ نفر، شامل زندانیانی با جرائم مختلف است.

بند ۷ و ۸ (جوانان و مواد مخدر)

بند ۷: این بند پر از مواد مخدر است و شرایط بهداشتی بسیار اسفباری دارد.

بند ۸: بند جوانان است با دو سالن و جمعیتی بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر، مملو از انواع مواد مخدر و قرص‌های روانگردان است که مأمورین خود زندان زیر نظر رئیس زندان وارد بند کرده و به زندانیان می‌فروشند.زندانیان جوان این بند در معرض فساد و اعتیاد شدید قرار دارند.

بند ۱۰ (آشپزخانه و تأسیسات)

این بند محل اقامت زندانیانی است که در آشپزخانه و تأسیسات زندان کار می‌کنند. زندانیان در این بند برای بازسازی زندان و انجام کارهای سخت بکار گرفته شده و استثمار می‌شوند و تنها در ازای دریافت پاکت سیگار یا داروی B2 (بوپرنورفین) به کار واداشته می‌شوند.

بند زنان

بند زنان در انتهای حیاط زندان سپیدار است که رفت و آمد به آن متفاوت است.

وضعیت بهداشتی

وضعیت بهداشتی در این زندان غیرقابل قبول و بسیار وخیم گزارش شده است و زندانیان بیمار حتی در شرایط بحرانی جسمانی هم به مراکز درمانی خارج از زندان اعزام نمی‌شوند.

بجز بند ۲ ،بندهای دیگر حتی حمام شان با سطل آب است و دوش ندارند. حمام‌ها در هر بند برای ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر بصورت نوبتی است. تعداد حمام برای چنین جمعیتی ۸ تا است. برای حمام رفتن وضعیت به این ترتیب است که هر زندانی باید صبر کند تا هم خرجش که نفر قدیمی‌تر است حمام کند سپس پشت سر او نوبت بگیرد. بسیاری از زندانیان در زندان سپیدار که تازه وارد هستند مجبور به انجام کارهای زندانیان قدیمی‌تر می‌شوند. این زندانیان یا در حال شستن ظروف و یا لباس‌های سایر زندانیان هستند و در بسیاری از موارد مورد ضرب و شتم زندانیان خطرناک هم قرار می‌گیرند.

روسای زندان در جریان این وضعیت در داخل بندها هستند اما عمدا هیچ ترتیب اثری نمی‌دهند. سبحانی علنا در صحبت‌هایش در بند ۲ این زندان خطاب به زندانیان گفته است: «بدونید که اینجا همه چیز اجباریه، هر کس به قانون اینجا احترام نگذارد می‌فرستیم به بندهای دیگر که لباس بشوید و کتک بخورد.»

بهداری

خدمات درمانی به‌شدت ناکافی است و بیماران تنها در آستانه مرگ به مراکز درمانی منتقل می‌شوند، بدلیل عدم رسیدگی‌های پزشکی، برخی زندانیان جان خود را در این زندان از دست می‌دهند و اسم شان هم جایی منتشر نمی‌شود. بعد زندان در هم‌دستی با پزشکی قانونی، برای زندانی که جان خود را از دست داده پرونده‌سازی‌های دروغین می‌کنند که مثلا «مواد در شکم خود پنهان کرده» و به این دلیل فوت کرده است.

یک پزشک بازنشسته ۷۰ ساله و فاقد تخصص، به نام آقای دشتی، در بهداری مشغول به کار است و اغلب تنها داروی استامینوفن تجویز می‌کند.

دندان‌پزشکی به‌ندرت خدمات ارائه می‌دهد و بیشتر دندان‌ها را به جای درمان، می‌کشند. زندانیانی که مدت طولانی در این زندان بوده اند عموما دندان ندارند چون همه را بخاطر دردی که داشته اند و درمان نشده، کشیده اند.

افرادی که در بهداری کار می‌کنند، از اقوام و فامیل‌های نزدیک سبحانی هستند.

وضعیت غذایی

کیفیت غذا بسیار پایین است و اغلب شامل ضایعات مرغ یا سیب‌زمینی خام است. غذاها اصلا قابل خوردن نیست .در یک دیگ بزرگ غذا برای ۴۰۰ نفر، هر آشغال و دور ریز مرغ هست می‌ریزند و به زندانیان می‌دهند.

برنج غذا عموما دم نکشیده و خام است. به هر زندانی میزان بسیار کمی غذا می‌دهند.بهترین غذای همان سیب زمینی خام است که زندانیان خودشان آن را سرخ می‌کنند.

سهمیه غذایی برای هر زندانی بسیار ناکافی است. در صورتی که هر زندانی بخواهد مواد غذایی از فروشگاه زندان خریداری کند، مواد را با قیمت‌های گزاف می‌فروشند.

کار اجباری و بیگاری

زندانیان بند ۱۰ و برخی بندهای دیگر مجبور به انجام کارهای سخت مانند بازسازی زندان هستند.

شرایط کار:

کار از ساعت ۷ صبح تا ۷ شب انجام می‌شود.

دستمزد زندانیان شامل یک پاکت سیگار یا داروی B2 (بوپرنورفین) است.

زندانیانی که تخصصی مانند بنایی یا کاشی‌کاری دارند، بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرند.

فساد اداری

جشن‌های آزادی زندانیان، که با حضور رسانه‌ها برگزار می‌شود، نمایشی است و زندانیان پس از پایان مراسم به بندها بازمی‌گردند. برای جشن‌های آزادی صحنه های نمایشی با دادن گل بدست زندانیان ترتیب می‌دهند. لباس سفید به تن تعدادی از زندانیان می‌کنند و آنها را پشت به دوربین نگه می‌داند و بعد هم می‌گویند که بیایید روبوسی کنید که از آزادی خوشحال هستید. بعد از گرفتن فیلم، زندانیان را به داخل بند باز می‌گردانند.

بازدید مقامات از زندان، تنها برای نمایش است و هیچ تغییری در وضعیت زندانیان ایجاد نمی‌کنند.

زندان سپیدار نه‌تنها مکانی برای نگهداری مجرمان نیست، بلکه به محیطی برای استثمار، خشونت، و فساد تبدیل شده است. شرایط وخیم بهداشتی، غذایی و مدیریتی در این زندان، نشانه‌ای آشکار از نقض حقوق بشر و بی‌توجهی سیستماتیک به کرامت انسانی زندانیان است.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک




اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ