--> وحید افکاری؛ انتقال به بند عمومی پس از ۱۶۷۹ روز سلول انفرادی ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

وحید افکاری؛ انتقال به بند عمومی پس از ۱۶۷۹ روز سلول انفرادی

۲۴ فروردین, ۱۴۰۴دسته‌بندی حقوق بشر


وحید افکاری، به همراه دو برادر دیگرش، نوید و حبیب، در شهریور ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت و به مدت ۱۶۷۹ روز در سلول انفرادی بوده است

کانون حقوق بشر ایران، یک‌شنبه ۲۴ فروردین‌ماه ۱۴۰۴ – وحید افکاری، زندانی سیاسی و برادر نوید افکاری، معترض اعدام‌شده اعتراضات ۱۳۹۷، پس از گذراندن ۱۶۷۹ روز حبس در سلول انفرادی، به بند عمومی زندان عادل‌آباد شیراز منتقل شد.

سعید افکاری، برادر وحید، روز یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ با انتشار این خبر در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که وحید برای نخستین‌بار طی چهار سال و نیم گذشته موفق به برقراری تماس تلفنی با مادر خود شده است.

وحید افکاری متولد ۳۱ خرداد ۱۳۶۴ است. او به همراه دو برادر دیگرش، نوید و حبیب، در شهریور ۱۳۹۷ توسط نیروهای امنیتی در شیراز بازداشت شد. این بازداشت در پی پرونده‌ای صورت گرفت که بر اساس ادعای دستگاه قضایی حکومت، به کشته‌شدن یکی از ماموران حراست شرکت آب و فاضلاب شیراز در جریان اعتراضات مرداد ۱۳۹۷ مربوط می‌شود.

در این پرونده، نوید افکاری متهم ردیف اول به اتهام «قتل عمد» و «محاربه» به دو بار اعدام محکوم شد. این در حالی بود که گزارش‌ها و اسناد منتشرشده از سوی منابع حقوق بشری، حاکی از آن بود که نوید تحت شکنجه‌های شدید مجبور به اعتراف شده و روند دادرسی وی فاقد استانداردهای دادرسی عادلانه بوده است. نوید افکاری نهایتاً در بامداد ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، بدون ملاقات آخر با خانواده و بدون اطلاع‌رسانی رسمی، در زندان عادل‌آباد شیراز اعدام شد. گفته شده پیش از اجرای حکم، او توسط مأموران زندان از جمله فردی به نام خادم‌الحسینی، مورد ضرب‌وشتم شدید قرار گرفته بود.

در همین پرونده، حبیب افکاری به سه سال حبس تعزیری محکوم شد. او پس از تحمل ۱۸ ماه زندان انفرادی و در پی اعدام برادرش نوید، نهایتاً در تاریخ

۱۴ اسفند ۱۴۰۰ آزاد شد. اما وحید افکاری، با وجود گذشت بیش از چهار سال و نیم از بازداشت، در تمام این مدت در شرایط طاقت‌فرسا و به‌طور کامل در حبس انفرادی نگهداری شده بود.

نگهداری بلندمدت زندانی در انفرادی، از جمله مصادیق شکنجه روانی به شمار می‌رود و مغایر با اصول حقوق بشر، از جمله ماده ۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است که ایران نیز از امضاکنندگان آن است. نهادهای مدافع حقوق بشر بارها از جمهوری اسلامی خواسته‌اند تا این شیوه را کنار گذاشته و با زندانیان سیاسی مطابق با اصول دادرسی منصفانه و استانداردهای انسانی برخورد کند.

با انتقال اخیر وحید افکاری، نگرانی‌ها درباره وضعیت سلامت جسمی و روانی او، و همچنین وضعیت حقوقی‌اش وجود دارد؛ به‌ویژه با توجه به اینکه روند قضایی پرونده او نیز، مشابه برادرش نوید، با ابهامات جدی همراه بوده و اتهامات او نیز بر پایه اعترافات تحت فشار تنظیم شده‌اند.

به گزارش کانون حقوق بشر ایران، سعید افکاری در شبکه اجتماعی ایکس آخرین پیام برادرش نوید افکاری را منتشر کرد. وحید افکاری با اشاره به بالا گرفتن موج اعدام‌ها در چند ماه

پرونده خانواده افکاری به نمادی از سرکوب شدید اعتراضات مدنی در جمهوری اسلامی تبدیل شده است. بازداشت، شکنجه، صدور احکام سنگین و در نهایت اعدام یکی از اعضای این خانواده، مورد واکنش گسترده افکار عمومی داخلی و بین‌المللی قرار گرفت. سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر از جمله عفو بین‌الملل، بارها ضمن ابراز نگرانی عمیق از نحوه رسیدگی به این پرونده، خواستار لغو احکام صادره، تحقیقات مستقل درباره شکنجه‌ها و اعدام‌ها، و جبران خسارت به خانواده قربانیان شده‌اند.

بازگشت وحید افکاری به بند عمومی، اگرچه گامی در مسیر کاهش فشارهای وارده بر او به‌شمار می‌رود، اما این اقدام به تنهایی نمی‌تواند جایگزین عدالت از دست‌رفته‌ای باشد که خانواده افکاری طی سال‌های گذشته با آن مواجه بوده‌اند.

پیام صوتی علی یونسی و امیرحسین مرادی به مناسبت پنجمین سال بازداشت

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه؛ پرونده‌سازی جدید به منظور افزایش فشار

ایستادگی تنها پیام نوید از زبان برادرش حبیب افکاری

برادران افکاری پس از تظاهرات تابستان ۱۳۹۹ در اعتراض به گرانی و تورم افسارگسیخته، دستگیر شدند. نوید افکاری قهرمان کشتی در ۲۷ سالگی  به دار آویخته شد. وحید برادر نوید به ۲۷ سال و حبیب نیز به ۳ سال زندان محکوم شدند.

حبیب در رابطه با شرکت برادرش در اعتراضات می‌نویسد:

« وقتی آشناهای‌مان به نوید می‌گفتند چرا می‌روی توی اعتراضات، تو که موفقی، بنشین زندگی‌ات‌ را بکن، [او] می‌گفت اگر من بلند نشوم، کی بلند بشود؟»

نامه حبیب در رابطه با روزهای زندان را  ‌می‌توان به عنوانی سند جنایت علیه بشریت در دادگاه‌های بین‌المللی ارائه کرد.

شرح زندان از زبان حبیب افکاری

حبیب افکاری در قسمتی از نامه‌اش می‌نویسد:

« در انفرادی زمان متوقف می‌شود. هیچ‌چیز قدیمی نمی‌شود و گذشته را هر لحظه در حال برای هزارمین بار زندگی می‌کنی. صدا‌ها، خنده‌ها، فریادها، پس از ماه‌ها، همچنان تازه‌اند انگار که همان‌موقع اتفاق افتاده‌اند. حتی سکوت‌ها هم در انفرادی جنس دیگری دارند و فراموش نمی‌شوند. رنگ‌ها، حرف‌ها، دیوارها، غذاها، لباس‌ها، زخم‌ها، دردها و تمام تلخی‌ها، همه‌یشان به‌طور مداوم و بی‌هیچ تغییری تکرار می‌شوند و هیچ داده‌ی جدیدی وارد مغز انسان نمی‌شود تا گذشته را کمرنگ‌تر کند.

تکراری که تا مغز استخوان آدمی را می‌سوزاند.

من لحظه به لحظه‌ی ۵۵۰ روزی را که در انفرادی بودم با صحنه‌ی اعدام نوید زندگی کردم. ۵۵۰ روز، روزی هزاربار جلو چشمانم، برادر عزیزتر از جانم را به جوخه‌ی مرگ می‌بردند و من هر روز ناتوان‌تر از روز قبل میشدم برای نجات جان عزیزش.

و امروز سه سال است که وحید این تکرار عذاب‌آور را زندگی می‌کند.

اما در میان تمام این تکرارهای زجردهنده، تنها تکرار لذت‌بخشی که در انفرادی، انسان را سرپا نگه می‌دارد لذت مقاومت و تسلیم نشدن برابر ظلم است. تو هر روزی را که در انفرادی می‌گذرانی، می‌دانی تمام رنج‌ها و دردهایی که می‌کشی، آینده‌ی بهتری را برای کشورت رقم خواهد زد. تو در آن نقطه‌ی فراموش‌شده و تاریک از این خاک، ایمان داری، با ایستادگی‌ات، فردای آزادی، زودتر خواهد رسید.

برابر تمامی عذاب‌های انفرادی، این لذت از مقاومت برابر ظلم، آنقدر عمیق است که به‌یاد دارم روزی وحید می‌گفت اگر همین الان در انفرادی را باز کنند و‌ بگویند آزادی اما آزادی‌ات به نفع مردم ایران نیست، هرگز از اینجا بیرون نخواهم رفت.

سه سال از روزی که من‌و وحید و نوید را به انفرادی بردند می‌گذرد. جان نویدمان را گرفتند، من پس از ۵۵۰ روز آزاد شدم و وحید همچنان در انفرادی به سر می‌برد. خاطرم هست نوید یک بار در نزدیکی تاریخ اعدام می‌گفت: «امیدوارم تا تهش طوری برم که وحید بهم افتخار کنه.»

نوید با افتخار رفت و وحید با افتخار مانده، خیره در چشمان ظالم، تا هر لحظه با مقاومتش به آنها یادآوری کند محکومند به شکست چرا که این مردم، این مردم شریف، سر برابر ظلم، خم نمی‌کنند.»

ایستادگی تا پای جان و به هر قیمت

حبیب به لحظه شیرین ایستادگی در برابر سران حکومت وایادی آنها که تلاش می‌کردند نوید و برادرانش را به تسلیم وادار کنند اشاره می‌کند. وی به لحظه شیرین مقاومت در زندان و تسلیم نشدن در برابر ظلم اشاره می‌کند. مقاومتی که زمینه‌ساز آزادی و آبادی وطنت ایران خواهد بود.

حبیب چه زیبا به توصیه نوید قهرمان اشاره می‌کند و می‌گوید:

« می‌گفت اگر همین الان در انفرادی را باز کنند و‌ بگویند آزادی اما آزادی‌ات به نفع مردم ایران نیست، هرگز از اینجا بیرون نخواهم رفت.»

خانواده قهرمان افکاری همواره مورد بغض و کینه سران حکومت بوده و هستند. از روزی که برای طناب‌های‌شان گردن نوید را انتخاب کردند؛ تا روزی که خواهر او را نیز به بازداشت کردند تا وی را مجبور به سکوت کنند. اما با گذشت بیش از ۳ سال آرزوی نوید در مورد برادرانش به واقعیت پیوسته است. نوید گفته بود: «امیدوارم تا تهش طوری برم که وحید بهم افتخار کنه»

آری ایستادگی در برابر ظلم و ستم افتخار‌آمیز است و دادن جان در این مسیر کمترین بهاست. یاد نوید قهرمان و مقاومت خواهرو برادران افکاری گرامی باد.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

Related Posts:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ

10,115