۸ اردیبهشت, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
انفجار در اسکله بندر رجایی نمونه اشکاری از نقض حقوق بشر و تخلفات گسترده در سایه دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران است
کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه ۸ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ – انفجار عظیم اسکله بندر رجایی در بندرعباس در ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، یکی از بزرگترین فجایع اخیر در ایران را رقم زد. این حادثه که در منطقه استراتژیک اسکله بندر رجایی بندرعباس ، قلب تجارت دریایی ایران، رخ داد، نهتنها خسارات انسانی و زیستمحیطی گستردهای به بار آورد، بلکه بار دیگر توجهات را به تخلفات و سوءمدیریت دیکتاتوری مذهبی جلب کرد. گزارشهای اولیه از انفجار مواد شیمیایی یا سوخت در کانتینرهای دپوشده خبر میدهند، اما منابع غیررسمی به نقش نیروهای نظامی وابسته به حاکمیت، بهویژه سپاه، در این فاجعه اشاره دارند. این گزارش به بررسی ابعاد مختلف این انفجار، از تلفات انسانی و آلودگی زیستمحیطی گرفته تا ضربه اقتصادی و تخلفات ساختاری، میپردازد و از دریچهای سرنگونیطلب به نقض حقوق بشر توسط حاکمیت مینگرد.
آخرین آمار کشتهها و مجروحان: فاجعهای انسانیبر اساس گزارشهای رسمی، انفجار اسکله بندر رجایی تا روز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ دستکم ۴۰ نفر کشته، بیش از 1242 نفر مجروح و ۶ نفر مفقود بر جای گذاشته است. حسین ساجدینیا، رئیس سازمان مدیریت بحران ایران، اعلام کرد که حال ۲۰ نفر از مجروحان وخیم است و احتمال افزایش آمار قربانیان وجود دارد. شدت انفجار به حدی بود که موج آن ساختمانهای اداری و خودروهای اطراف را تخریب کرد. تیمهای امدادی، شامل نیروهای آتشنشانی و اورژانس، با کمبود تجهیزات مواجه شدند و از استانهای همجوار درخواست کمک شد. منابع محلی گزارش دادهاند که بسیاری از قربانیان کارگران بندر و ساکنان مناطق اطراف بودند که بدون هشدار قبلی در معرض انفجار قرار گرفتند. این حادثه، بار دیگر بیتوجهی حاکمیت به ایمنی و جان انسانها را نشان داد، در حالی که خانوادههای قربانیان در انتظار پاسخگویی هستند.
وضعیت هوا و آلودگی زیستمحیطی: تهدیدی برای سلامت عمومی
انفجار در اسکله بندر رجایی منجر به انتشار گسترده گازهای سمی و آلودگی شدید هوا در بندرعباس شد. گزارشهای مردمی در شبکههای اجتماعی از تغییر رنگ آسمان به سرخ و بوی تند مواد شیمیایی حکایت دارند، که احتمال وجود گازهای خطرناک را تقویت میکند. مقامات حاکمیت، از جمله فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، اعلام کردند که آتشسوزی تا حد زیادی مهار شده، اما هشدارهای محلی به شهروندان توصیه کردهاند از قرار گرفتن در معرض هوای آزاد خودداری کنند. تعطیلی مدارس، دانشگاهها و ادارات در بندرعباس نشاندهنده شدت آلودگی است. کارشناسان محیطزیست هشدار دادهاند که مواد شیمیایی آزادشده، مانند سدیم پرکلرات، میتوانند اثرات طولانیمدت بر سلامت تنفسی و محیط زیست منطقه داشته باشند. نبود تجهیزات کافی برای مهار سریع آتش و فقدان برنامهریزی برای مدیریت بحران، بار دیگر ناکارآمدی دیکتاتوری مذهبی در حفاظت از جان و سلامت مردم را عیان کرد.
ضربه اقتصادی: فلج شدن قلب تجارت ایرانبندر رجایی، بهعنوان بزرگترین بندر تجاری ایران، نقشی بیبدیل در اقتصاد کشور دارد. این بندر سالانه حدود ۸۰ میلیون تن کالا جابهجا میکند و ۸۵ درصد عملیات کانتینری، ۷۰ درصد ترانزیت کالا، ۵۸ درصد عملیات غیرنفتی و ۴۳ درصد عملیات نفتی ایران را بر عهده دارد. موقعیت استراتژیک آن در نزدیکی تنگه هرمز و اتصال به کریدور شمال-جنوب از طریق راهآهن و جاده، این بندر را به مرکز اصلی واردات و صادرات تبدیل کرده است. انفجار ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ عملیات بندری را بهطور کامل متوقف کرد و خسارات مالی هنگفتی به زیرساختها وارد آورد. اسماعیل مکیزاده، معاون دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی هرمزگان، از توقف موقت فعالیتهای بندری برای تمرکز بر اطفای حریق خبر داد. این توقف، زنجیره تأمین کالاهای اساسی، از جمله مواد غذایی و دارو، را مختل کرده و احتمال افزایش قیمتها در بازارهای داخلی را بالا برده است.
علاوه بر خسارات مستقیم، این حادثه اعتماد شرکای تجاری بینالمللی را به بندر رجایی کاهش داده است. اتصال این بندر به ۸۰ بندر جهانی، آن را به دروازه اصلی تجارت ایران تبدیل کرده بود، اما تخریب اسکلهها و زیرساختهای کلیدی، بازسازی طولانیمدتی را طلب میکند. اقتصاد ایران، که پیشتر تحت فشار سوءمدیریت وسیاست چپاول غارت سران حکومت قرار داشت، با این فاجعه ضربهای سنگینتر متحمل شد. کارشناسان اقتصادی تخمین میزنند که خسارات مستقیم و غیرمستقیم این انفجار به میلیاردها دلار برسد، در حالی که بازسازی کامل ممکن است سالها طول بکشد. این حادثه همچنین بار دیگر نقش مخرب نیروهای نظامی وابسته به حاکمیت، بهویژه سپاه، در مدیریت بندر را برجسته کرد. گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که مواد منفجره مربوط به فعالیتهای نظامی سپاه، از جمله سوخت جامد موشک، عامل اصلی انفجار بوده است. این ادعا، اگرچه از سوی مقامات رسمی رد شده، اما در شبکههای اجتماعی و برخی منابع مستقل مطرح شده و نیازمند تحقیق مستقل است.
دیکتاتوری مذهبی، با پنهانکاری درباره علل واقعی انفجار، بار دیگر نشان داد که حفظ قدرت و منافع خود را بر جان و مال مردم ترجیح میدهد. این فاجعه نهتنها اقتصاد ایران را تضعیف کرد، بلکه ناکارآمدی و فساد ساختاری حاکمیت را در مدیریت زیرساختهای حیاتی کشور عیان ساخت. بندر رجایی، که روزگاری نماد پیشرفت تجاری ایران بود، اکنون به نمادی از تخریب و بیکفایتی تبدیل شده است.
نقش سپاه در انفجار: مواد منفجره و سوءمدیریتگمانهزنیها درباره نقش نیروهای نظامی وابسته به دیکتاتوری مذهبی، بهویژه سپاه، در انفجار بندر رجایی بالا گرفته است. منابع غیررسمی و کاربران شبکههای اجتماعی ادعا کردهاند که مواد منفجره، احتمالاً سوخت جامد موشک یا مواد شیمیایی مرتبط با فعالیتهای نظامی، عامل اصلی انفجار بوده است. گزارشهایی به نقل از رسانههای دولتی اشاره دارد که انفجار از کانتینرهای حاوی مواد خطرناک، مانند سدیم پرکلرات، ناشی شده است، اما هیچ توضیح رسمی درباره منشأ این مواد ارائه نشده. برخی منابع مستقل، مانند پستهای شبکههای اجتماعی، به حضور مواد نظامی تحت کنترل سپاه در بندر اشاره کردهاند، ادعایی که مقامات حاکمیت آن را رد کردهاند.
این گمانهزنیها در حالی مطرح میشود که بندر رجایی در نزدیکی تأسیسات نظامی سپاه قرار دارد و این نیرو کنترل بخشهایی از فعالیتهای بندری را در دست دارد. فقدان شفافیت در تحقیقات رسمی، شبهات را درباره نقش سپاه در این فاجعه تقویت کرده است. دیکتاتوری مذهبی، که سالهاست از پاسخگویی به مردم طفره میرود، بار دیگر با پنهانکاری درباره علل انفجار، اعتماد عمومی را خدشهدار کرد.
کنترل اقتصاد توسط سپاه: ریشه کمبودها و فساد
اقتصاد ایران تحت سیطره گسترده نیروهای نظامی وابسته به دیکتاتوری مذهبی، بهویژه سپاه و هلدینگهای وابسته به آن، قرار دارد. سپاه با در اختیار گرفتن بخشهای کلیدی اقتصاد، از نفت و گاز گرفته تا بنادر و مخابرات، به عاملی اصلی در کمبودها و فساد ساختاری تبدیل شده است. بندر رجایی، بهعنوان یکی از مراکز تحت نفوذ سپاه، بارها به دلیل فعالیتهای غیرقانونی، از جمله قاچاق نفت و بنزین، مورد انتقاد قرار گرفته است. محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین، در اظهاراتی جنجالی به «برادران قاچاقچی» اشاره کرد که تحت حمایت نهادهای نظامی، به قاچاق سوخت و مواد مشغولاند.
اسکلههای غیرمجاز تحت کنترل سپاه، که خارج از نظارت دولت عمل میکنند، به بستری برای قاچاق مواد مخدر، سوخت و کالاهای استراتژیک تبدیل شدهاند. گزارشهای بینالمللی، از جمله گزارشهای سازمان ملل، به نقش این اسکلهها در دور زدن تحریمها و قاچاق اشاره کردهاند. این فعالیتها نهتنها اقتصاد ایران را تضعیف کرده، بلکه منابع ملی را به نفع گروههای وابسته به حاکمیت مصادره کرده است. انفجار اخیر در بندر رجایی بار دیگر این پرسش را مطرح کرد که چرا نظارت کافی بر مواد خطرناک و فعالیتهای بندری وجود ندارد. پاسخ در سیطره نظامیان بر اقتصاد نهفته است، که جان و مال مردم را قربانی منافع خود کردهاند.
تخلفات بندر رجایی: آگاهی مسئولین و بیعملیبندر رجایی سالهاست که به دلیل تخلفات گسترده، از دپوی غیرایمن مواد خطرناک گرفته تا قاچاق و سوءمدیریت، در کانون انتقادات قرار دارد. گزارش گمرک ایران در سال ۱۴۰۴ احتمال داد که دپوی کالاهای خطرناک عامل انفجار اخیر بوده است، اما این تنها نوک کوه یخ است. منابع محلی و رسانههای مستقل گزارش دادهاند که مسئولین کشوری، از جمله مقامات وزارت راه و گمرک، از وضعیت ناایمن بندر آگاه بودند، اما اقدامی برای رفع آن نکردند. دپوی کانتینرهای حاوی مواد شیمیایی بدون رعایت استانداردهای ایمنی، بارها در گزارشهای داخلی گمرک مطرح شده بود، اما بیتوجهی حاکمیت به این هشدارها به فاجعه انجامید.
علاوه بر این، نفوذ نیروهای نظامی در مدیریت بندر، نظارت مستقل را عملاً غیرممکن کرده است. بخشهایی از بندر تحت کنترل مستقیم سپاه است و فعالیتهای آن از بازرسیهای دولتی معاف است. این وضعیت به ذخیرهسازی غیرقانونی مواد خطرناک، از جمله مواد مرتبط با برنامههای نظامی، منجر شده است. انفجار اخیر، که به تخریب زیرساختهای کلیدی بندر انجامید، نتیجه مستقیم این سوءمدیریت و فساد ساختاری است. دیکتاتوری مذهبی، با اولویت دادن به منافع نظامی و اقتصادی خود، بار دیگر نشان داد که جان مردم و امنیت ملی برایش اهمیتی ندارد.
نقض حقوق بشر: بیتوجهی به جان مردم
این فاجعه نقض آشکار حقوق بشر توسط دیکتاتوری مذهبی است، بهویژه ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق حیات) و ماده ۲۵ (حق سلامت و ایمنی). عدم رعایت استانداردهای ایمنی در ذخیرهسازی مواد خطرناک، نبود تجهیزات کافی برای مهار بحران، و پنهانکاری درباره علل انفجار، همگی نشاندهنده بیاعتنایی حاکمیت به جان و سلامت شهروندان است. این حادثه بار دیگر ضرورت سرنگونی این دیکتاتوری و استقرار حکومتی پاسخگو را برجسته کرد.
تسلیت به مردم و آرزوی بهبودی
ما عمیقاً به خانوادههای قربانیان انفجار بندر رجایی به خصوص مردم خونگرم بندرعباس تسلیت میگوییم و برای مجروحان آرزوی بهبودی سریع داریم. این فاجعه، که نتیجه سوءمدیریت و فساد دیکتاتوری مذهبی است، بار دیگر ضرورت اتحاد برای سرنگونی این حاکمیت را نشان داد. قلب ما با مردم بندرعباس و همه ایرانیانی است که از این فاجعه آسیب دیدهاند.
بازداشت حمید حاج جعفر کاشانی؛ انتقال به بازداشتگاه نیروهای امنیتی
اعدام سعید امیریزاده، زندانی سیاسی از بازداشت شدگان اعتراضات ۱۴۰۱ در سبزوار
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر