۳۰ آذر, ۱۴۰۳دستهبندی حقوق بشر
شعبه ۲۶دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری در روز شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳، شش زندانی سیاسی وحید بنی عامریان، پویا قبادی بیستونی، بابک علیپور، سیدابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و علی اکبر دانشورکار را به اعدام، زندان و تبعید محکوم کرد
کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۳۰آذرماه – زندانی سیاسی محکوم به اعدام وحید بنی عامریان، در تاریخ اول دیماه ۱۴۰۲، با ضرب و شتم توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر و به زندان اوین منتقل شد. وی از بدو ورود به زندان اوین به بند ۲۰۹ اوین منتقل شده و تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. شدت شکنجهها به حدی بود که زمانی که به بندعمومی زندان اوین منتقل شد مقامات زندان از وی نامهای گرفتند که این شکنجهها پیش از ورود به بند عمومی انجام شده است.
شعبه ۲۶دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری در روز شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳، شش زندانی سیاسی وحید بنی عامریان، پویا قبادی بیستونی، بابک علیپور، سیدابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و علی اکبر دانشورکار را به اعدام، زندان و تبعید محکوم کرد.
زندانی سیاسی محکوم به اعدام وحید بنی عامریان ، متولد ۱۳۷۱، اهل سنقر، فارغ التخصیل دانشگاه صنعتی خواجه نصیر تهران و فوق لیسانس رشته مدیریت است.
بازداشتهای متعدد زندانی سیاسی وحید بنی عامریان
او پیش از این در سالهای ۹۶ و ۹۷ سابقه بازداشت داشته است. او یکبار در دی ماه ۹۷، به اتهام «تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری» به ۵ سال زندان محکوم شد.
در اسفند ماه ۹۹، مجددا بازداشت و در شهریور ماه ۹۹، توسط قاضی مقیسه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهامهای «اقدام علیه امنیت ملی از طریق عضویت و همکاری موثر با سازمان مجاهدین خلق ایران»، «تبلیغ علیه نظام»، «تخریب اموال دولتی»، «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور» و ارتباط با مجاهدین خلق به ۱۰ سال زندان و ۲ سال تبعید محکوم شد.
وحید بنی عامریان در زندان اوین و گوهردشت زندانی بوده و در اسفند ماه ۱۴۰۱، از زندان گوهردشت آزاد شد. وی پس از آزادی به شهر بشاگرد تبعید شد.
معنای زنده شرافت انسانیت
زندانی سیاسی وحید بنی عامریان
یکی دوستان وی پس از صدور حکم اعدام در رابطه با وحید بنی عامریان نوشتهاند:
وحید بنی عامریان معنای زندهی ،شرافت انسانیت آزاده جانی، اصالت و… پشت میله های اوین است یاد او تصویر ابرمرد نیچه را برایم تداعی میکند او که در نگاهی فردی شخصی مظلوم به نظر می رسید وقتی پای حقوق جمعی به میان می آمد یک تنه دودمان ظالم را بر باد میداد… همیشه یار و کمک دیگران بی هیچ منت و انتظاری به کمک او بود که توانستم در خوابگاه دانشگاه پذیرش بگیرم و افتخار هم اتاقی بودن با او را داشته باشم. او که «من»ش «ما» است در مرکز وقایع ناظر بر «ما» ایستاده و «ما» را با خود بالا میکشد هر که به او نزدیکتر، وحیدتر. نخبه ای که بدون کنکور در مقطع ارشد خواجه نصیر پذیرفته شد و در نهایت با بالاترین نمرات مدرکش را گرفت. او که «خود» را تمام ناخودهای پیرامونش به نسبت فاصله از خود … می فهمید او که حضورش احترام برانگیز است… او را صدا بزن» نامش را فریاد بزن».
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر