--> از زندان تا خیابان‌های کهگیلویه‌وبویراحمد؛ نامه‌ای یک زندانی سیاسی ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

از زندان تا خیابان‌های کهگیلویه‌وبویراحمد؛ نامه‌ای یک زندانی سیاسی


در حالی که هزاران نفر از مردم استان کهگیلویه‌وبویراحمد به خیابان آمدند تا از حق آب، حق زندگی و حق آینده دفاع کنند، صدای زندانیانی چون نویسنده این نامه یادآور آن است که این مبارزه تنها بیرون زندان نیست؛ بلکه در پشت دیوارها نیز کسانی هزینه مقاومت و حق‌طلبی را با جان و آزادی خود می‌پردازند

کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۳۰ آبان‌ماه ۱۴۰۴ – اعتراضات گسترده مردم یاسوج در استان کهگیلویه‌وبویراحمد در ۲۷ آبان ۱۴۰۴ علیه بحران آب، پروژه‌های سدسازی مخرب و بی‌توجهی حکومت به زندگی و محیط‌زیست مردم، بار دیگر خشم انباشته‌شده و مطالبات سرکوب‌شده‌ی سال‌های طولانی در کهگیلویه‌وبویراحمد را آشکار کرد. هزاران شهروند، با شعارهایی چون «می‌جنگیم، می‌میریم، دنا رو پس می‌گیریم» و «مسئول بی‌لیاقت، استعفا»، به خیابان آمدند تا نسبت به تخریب منابع طبیعی، تهدید حیات کشاورزی و تصمیمات شتاب‌زده دولت درباره سدهای ماندگان و خرسان ۳ اعتراض کنند. این خیزش مردمی نه صرفاً یک اعتراض محیط‌زیستی، بلکه بازتاب دهه‌ها رنج، فقر، تبعیض ساختاری و بی‌پاسخ‌ماندن فریادهای مردم این استان است.

حمایت یک زندانی سیاسی از اعتراضات مردم استان کهگیلویه و بویراحمد

یک زندانی سیاسی؛ این بیانیه خطاب به مردم استان کهگیلویه و بویراحمد ارائه شده و بازتاب‌دهنده تجربه‌های زیسته، دردهای مشترک و همدلی عمیق با جنبش‌های مدنی و تلاش‌های حق‌طلبانه اخیر آن‌هاست. این متن همچنین بر اهمیت ادامه ایستادگی، حفظ اتحاد اجتماعی و مشارکت فعال در فرآیندهای مدنی تأکید دارد و قصد دارد آگاهی و انگیزه بیشتری برای همبستگی و حمایت از حقوق اساسی مردم ایجاد کند. بدین ترتیب، می‌تواند به عنوان سندی از صبر، شجاعت و مقاومت جمعی در برابر ناملایمات سیاسی و اجتماعی خوانده شود.

نامه یک زندانی سیاسی خطاب به مردم استان کهگیلویه و بویراحمد

در روزهای اخیر بار دیگر شاهد اعتراضات مردم به ستوه آمده این استان بودیم. اعتراضاتی که با شعار«میجنگیم میمیریم دنا رو پس میگیریم» ریشه در سالها رنج و محرومیت و بی عدالتی دارد. اینجانب بعنوان یکی از فرزندان این دیار محروم، شرایط اسفبار حاکم را در زندگی خود لمس کردم و میدانم بسیاری از شما نیز تجربه مشابهی را دارید. هنوز به یاد داریم که در کودکی با امید و باور و با سوت و کف به پیشواز کسانی می رفتیم که مثلا آمده بودند سایه محرومیت را از سر استانمان کم کنند.

هنوز وعده های آنچنانی اما پوچ و تو خالی را به خاطر داریم که به مردم « بصیر و شهید پرور» کهگیلویه و بویراحمد داده می شد. اما امروز که در انتهای خط محرومیت و فقر تنها و بی پناه مانده ایم، به محض هرگونه مطالبه گری و پرسیدن از حقمان «کوردل و فتنه گر» نامیده شدیم. برای شناخت ریشه‌ها و مسببان این وضعیت کافی است کمی به اطرافمان نگاه بیندازیم، به درد و رنج در مردمانمان در هر شهر و روستا، به کودکان پا برهنه و از سرما لرزانمان، به جوانان بیکار و ناامید از آینده به قتل عام محیط زیست و کوه های سبزمان به غارت و چپاول معادن و خاک گنجمان به سلسه قیام های متعدد و نشستن سرب داغ بر سینه فرزندان دلیرمان و یا صدور احکام سنگین برای کسانی که تنها جرمشان حق خواهی بود.

امروز فرشاد اعتمادی از شهر باشت در زندان شیبان اهواز همراه با دو تن از هموطنان عربمان زیر حکم اعدام، شب را به صبح میرسانند و هر روز، تهدید اعدام و طناب دار بر گردنشان، تنگ و تنگ تر میشود. حال سوال این است، چه باید کرد؟ آیا با مصلحت اندیشی دست روی دست بگذاریم و شاهد مرگ عزیزانمان توسط یزیدیانی که حتی آب را از ما دریغ کردند باشیم؟ این شایسته مردم ما نیست و بیخود نیست که مردم هم در شعارهایشان «یا منطق یا برنو» بار دیگر «کی لهراسب و خان طلا » (۱) را در اذهان زنده کردند.

پاورقی:

(۱) کی لهراسب و خان طلا در زمان رضا خان علیه او مسلحانه جنگیدند

تهدید همسر احمد ناصری در پی وخامت حال او در زندان سپیدار

اعدام ۹ زندانی درکاشمر، مشهد، کرمانشاه، ایلام، بهبهان، کرمان، قزوین و اصفهان

فریاد مردم یاسوج تصویری از عمق نارضایتی و بی‌عدالتی

بیانیه این زندانی سیاسی، هم‌صدا با فریاد مردم یاسوج، تصویری روشن از عمق نارضایتی و بی‌عدالتی تاریخی در کهگیلویه‌وبویراحمد ارائه می‌دهد؛ استانی که سال‌هاست با فقر ساختاری، تخریب محیط‌زیست، تبعیض اقتصادی و سرکوب امنیتی مواجه بوده است. اعتراضات اخیر نشان داد که جامعه دیگر تاب تحمل پروژه‌هایی را ندارد که بدون نظر مردم و برخلاف منافع آنان اجرا می‌شود.

مبارزه‌ای در زندان و خیابان

در حالی که هزاران نفر از مردم استان کهگیلویه‌وبویراحمد به خیابان آمدند تا از حق آب، حق زندگی و حق آینده دفاع کنند، صدای زندانیانی چون نویسنده این نامه یادآور آن است که این مبارزه تنها بیرون زندان نیست؛ بلکه در پشت دیوارها نیز کسانی هزینه مقاومت و حق‌طلبی را با جان و آزادی خود می‌پردازند.

تأکید می‌کنیم که خواست مشترک مردم و کنشگران – چه در خیابان و چه در زندان – ایستادگی در برابر ظلم، حفظ منابع طبیعی و رسیدن به عدالت اجتماعی است؛ مسیری که با اتحاد و آگاهی می‌تواند آینده‌ای متفاوت برای این استان رقم بزند.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ