--> مرگ مشکوک سحر شهبازیان در زندان فردیس کرج؛ هشدار نسبت به افزایش مرگ‌های زنجیره‌ای در زندان‌های زنان ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

مرگ مشکوک سحر شهبازیان در زندان فردیس کرج؛ هشدار نسبت به افزایش مرگ‌های زنجیره‌ای در زندان‌های زنان


دلیل واقعی مرگ سحر شهبازیان ایست قلبی و عدم انتقال به موقع به بیمارستان بود.» با این حال، مسئولان زندان علت مرگ را «اوردوز» اعلام کردند؛ ادعایی که با روایت نزدیکان و برخی شاهدان داخل زندان در تضاد است

کانون حقوق بشر ایران، چهارشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۴ – گزارش‌ها از زندان فردیس کرج از مرگ یک زندانی زن ۲۶ ساله به نام سحر شهبازیان (طناز) حکایت دارد؛ مرگی که به گفته منابع مطلع، بر اثر عدم رسیدگی پزشکی و تأخیر در انتقال به بیمارستان رخ داده است. این حادثه بار دیگر زنگ خطر درباره وضعیت بهداشت و مراقبت‌های پزشکی در زندان‌های زنان را به صدا درآورده است.

مرگ سحر شهبازیان و روایت‌های متناقض

شامگاه سه‌شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۴، سحر شهبازیان، زندانی زن در زندان فردیس کرج، جان خود را از دست داد. یک منبع آگاه گفته است: «دلیل واقعی مرگ او ایست قلبی و عدم انتقال به موقع به بیمارستان بود.» با این حال، مسئولان زندان علت مرگ را «اوردوز» اعلام کردند؛ ادعایی که با روایت نزدیکان و برخی شاهدان داخل زندان در تضاد است.

به گفته این منبع، سحر شهبازیان در پرونده‌ای با اتهام قتل بازداشت شده بود اما در جریان دادرسی مشخص شد که او قاتل نبوده است. با وجود روشن شدن حقیقت، وی همچنان در بازداشت باقی ماند و در شرایط مبهمی جان باخت.

این مرگ در حالی رخ داده است که گزارش‌های متعدد از زندان‌های کشور از نبود امکانات پزشکی، دارویی و درمانی مناسب حکایت دارد؛ موضوعی که در سال‌های اخیر منجر به افزایش آمار مرگ‌های غیرطبیعی در زندان‌ها شده است.

بحران مراقبت‌های پزشکی در زندان‌های زنان

گزارش‌های مشابه از زندان قرچک ورامین نیز از وضعیت بحرانی زنان زندانی در آن مکان خبر می‌دهند. بنا بر اطلاعات منابع حقوق بشری، در طول یک سال گذشته، دست‌کم ۲۳ زن زندانی در این زندان جان خود را از دست داده‌اند.

یکی از این موارد، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی بود که چندین بار دچار تشنج شد اما با وجود درخواست‌های مکرر، از درمان مناسب محروم ماند و در نهایت در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۴ در بیمارستان درگذشت.

در کنار او، جمیله عزیزی و سودابه اسدی نیز از جمله زندانیانی بودند که به دلیل نبود خدمات درمانی مؤثر، جان خود را از دست دادند. در واکنش به این وضعیت، وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه‌ای مرگ این سه زن را «نتیجه مستقیم محرومیت بی‌رحمانه از مراقبت‌های پزشکی» دانست و خواستار پاسخ‌گویی مقامات مسئول شد.

زندان لاکان رشت؛ نماد شکنجه خاموش و انفرادی بی‌پایان برای زندانیان سیاسی

اعدام ۱۲ زندانی در بیرجند، یاسوج، سبزوار، یزد، شیراز، سنندج،‌ جیرفت، برازجان و دزفول

هشدار درباره الگوی تکرارشونده مرگ در زندان‌ها

مرگ سحر شهبازیان در زندان فردیس کرج بخشی از روندی نگران‌کننده است که در سال‌های اخیر شدت گرفته است. منابع مستقل تأکید دارند که در بسیاری از موارد، زندانیان بدون دسترسی به خدمات درمانی پایه، دارو یا انتقال به بیمارستان نگهداری می‌شوند.

کارشناسان حقوق بشر معتقدند این وضعیت نه‌تنها نقض آشکار حق حیات است، بلکه نشان‌دهنده یک الگوی سیستماتیک در نادیده گرفتن کرامت انسانی زندانیان، به‌ویژه زنان، است.

در حالی‌که نهادهای رسمی از اظهار نظر در این باره خودداری کرده‌اند، فعالان مدنی هشدار می‌دهند که ادامه این روند، می‌تواند به مرگ‌های زنجیره‌ای و گسترده‌تری در میان زنان زندانی منجر شود.

نقض حقوق بشر در زندان فردیس کرج

مرگ سحر شهبازیان و موارد مشابه، نمونه‌ای از نقض آشکار حقوق بنیادین بشر در زندان‌های کشور است که به واسطه‌ی عدم رسیدگی پزشکی، شرایط غیرانسانی بازداشت و عدم شفافیت قضایی رخ می‌دهد.

مواد نقض‌شده:

ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. → سلب حق حیات با بی‌توجهی عامدانه به وضعیت جسمی زندانی.

ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هیچ‌کس نباید مورد شکنجه یا رفتار غیرانسانی و تحقیرآمیز قرار گیرد. → محرومیت از درمان پزشکی مصداق شکنجه‌ی خاموش است.

ماده ۱۰ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: با تمام افرادی که آزادی‌شان سلب می‌شود باید با انسانیت و احترام به کرامت ذاتی رفتار شود. → شرایط حبس و بی‌توجهی پزشکی ناقض این اصل است.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ