بزرگترین یورش به فرهنگ و علم در ایران؛ چرا انقلاب فرهنگی هنوز زخم باز جامعه ایران است
کانون حقوق بشر ایران، یکشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۴ – دانشجویان در سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷ یکی از مهمترین گروههای اجتماعی و سیاسی ایران بودند. آنها در فضای سخت و امنیتی دانشگاهها فعالیت میکردند و نقش بزرگی در شکلگیری اعتراضات علیه حکومت پهلوی داشتند. خمینی نیز در دوران تبعید، بخشی از حمایت اجتماعی خود را از همین دانشجویان به دست آورد. اما بعد از شکلگیری دیکتاتوری مذهبی ، نگاه حکومت نسبت به دانشگاه کاملاً تغییر کرد و دانشگاه به یکی از اصلیترین نگرانیهای حکومت تبدیل شد.
تغییر نگاه خمینی به دانشگاهبعد از انقلاب، خمینی خیلی زود نسبت به دانشگاه موضع منفی پیدا کرد. او دانشگاهیان را «غربزده» و «وابسته» مینامید و آنها را مقصر بسیاری از مشکلات معرفی میکرد. دلیل اصلی این رویارویی، تضاد میان نظام تازهتأسیس دینی با فضای دانشگاهی بود؛ فضایی که بر پرسشگری، فکر کردن آزادانه و استقلال علمی تأکید داشت. از نگاه حکومت، دانشگاه فقط یک مرکز آموزشی نبود، بلکه معبری برای شکلگیری اندیشههای متفاوت و رقیب محسوب میشد.
آغاز «انقلاب فرهنگی»پس از اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و کنار رفتن دولت بازرگان، حکومت به سرعت برای تصرف کامل دانشگاهها وارد عمل شد. خمینی در پیام نوروزی سال ۱۳۵۹ گفت که دانشگاهها باید «اسلامی» شوند و اساتیدی که وابسته به شرق یا غرب هستند باید کنار گذاشته شوند. این سخنان آغاز چیزی بود که حکومت آن را «انقلاب فرهنگی» نامید.
چند روز بعد، شهربانی اعلام کرد که دانشگاهها نباید به گروههای سیاسی اجازه برگزاری مراسم بدهند. این نشانه روشنی بود که فضای باز سیاسی دیگر قرار نیست ادامه پیدا کند.
اولین اقدامات در دانشگاههااولین قدم عملی در ۲۱ فروردین ۱۳۵۹ در دانشگاه تبریز برداشته شد؛ جایی که برخی از افراد، از جمله مسعود پزشکیان (رئیسجمهور فعلی حکومت)، در آن نقش داشتند. چند روز بعد، برنامه پرسش و پاسخ هاشمی رفسنجانی در همان دانشگاه به درگیری کشیده شد و این امر بهانهای برای تعطیل کردن دانشگاه تبریز شد.
در ۲۹ فروردین ۱۳۵۹ خمینی در سخنرانی خود اعلام کرد که از «دانشگاههای غربزده» بیشتر از محاصره اقتصادی یا حمله نظامی میترسد. همان روز، شورای انقلاب به گروههای سیاسی فقط سه روز مهلت داد تا دفاتر خود را در دانشگاهها تعطیل کنند.
تعطیلی سراسری دانشگاهها
پس از این فرمان، در شهرهای مختلف مثل تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم درگیریهای گستردهای
بین انجمنهای اسلامی و گروههای سیاسی دیگر رخ داد شدیدترین درگیریها در دانشگاه تربیت معلم تهران بود.
در نهایت دانشگاهها بهطور کامل تعطیل شدند و «انقلاب فرهنگی» عملاً پیروز شد.
پیامدهای انقلاب فرهنگی
پس از این تعطیلی طولانی، حکومت تلاش کرد با پذیرش دانشجویان سهمیهای و گزینشهای سختگیرانه، ترکیب جمعیت دانشگاهها را تغییر دهد و هرگونه صدای مخالف را کمرنگ کند. هرچند رژیم توانست فشار سنگینی بر دانشگاهها وارد کند، اما نتوانست دانشگاه را کاملاً خاموش کند.
با این حال، تا سال ۱۳۷۸ و قیام ۱۸ تیر، دانشگاهها هنوز نتوانسته بودند نقش اصلی خود را در اعتراضات مردمی بهطور کامل بازیابند. اما همین فضای سرکوبشده، زمینهساز خیزش بزرگ ۱۸ تیر شد که یکی از مهمترین جنبشهای دانشجویی پس از انقلاب بود.
دوران احمدینژاد و محدودیتهای شدیددانشگاه در ایران همیشه یکی از اصلیترین فضای طرح پرسش، نقد قدرت و بیان خواستههای آزادیخواهانه بوده است. حتی زمانی که سرکوب و فشار افزایش پیدا کرده، دانشجویان توانستهاند با روشهای مختلف نقش تأثیرگذار خود را در جامعه حفظ کنند.
در دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، دانشگاهها با موج بیسابقهای از محدودیت روبهرو شدند. بسیاری از نهادهای دانشجویی یا تعطیل و یا محدود شدند. تعداد زیادی از دانشجویان «ستارهدار» شدند. این اصطلاح یعنی دانشجو بهخاطر فعالیتهای سیاسی یا اجتماعی از ادامه تحصیل محروم میشد یا حتی برای همیشه اخراج میگردید. برخی استادان نیز به دلایل سیاسی از دانشگاه حذف شدند که باعث شد فضای علمی آسیب ببیند. این فشارها باعث شد بدنه دانشجویی در سال ۱۳۸۸، که یکی از بزرگترین اعتراضات پس از انقلاب بود، نقش فعالی داشته باشد و بسیاری از تجمعها و حرکتها از دانشگاهها آغاز شود.
اعتراضات ۱۳۸۸ و رادیکال شدن شعارهاده سال پس از حادثه ۱۸ تیر ۱۳۷۸، در سال ۱۳۸۸ دوباره موج بزرگی از اعتراضات شکل گرفت. این اعتراضها ابتدا به دلیل اختلافات انتخاباتی شروع شد، اما خیلی سریع ماهیت سیاسی و ریشهدارتر پیدا کرد.
حضور دانشجویان در این دوره پررنگ بود؛ دانشگاهها نسبت به سال ۷۸ سازمانیافتهتر عمل میکردند و نقش گستردهتری در اطلاعرسانی و حمایت از اعتراضات داشتند. تغییر شعارها در این دوره نشان داد که فضای سیاسی جامعه نسبت به دهه قبل بسیار تندتر و انتقادیتر شده است.
از دی ۱۳۹۶ تا آبان ۱۳۹۸دی ۹۶: عبور از جناحهای حکومتی
اعتراضات دی ۹۶ از مشهد با شعارهایی درباره گرانی آغاز شد، اما خیلی زود به شعارهایی علیه سیاستمداران و ساختارهای اصلی قدرت تبدیل شد. دانشجویان نقش مهمی در بیان شعار معروف «اصلاحطلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» داشتند. این شعار نشان میداد که بخش بزرگی از معترضان دیگر به هیچیک از جناحهای رسمی امیدی ندارند.
طبق گفتههای مقامات، درصد زیادی از بازداشتشدگان این دوره دانشجو یا فارغالتحصیل دانشگاه بودند، که نشاندهنده حضور گسترده قشر تحصیلکرده در اعتراضات بود. بعد از پایان اعتراضات، بسیاری از دانشجویان با احکام سخت مواجه شدند که هدف آن کاهش نقش فعال آنها در فضای سیاسی بود.
آبان ۹۸: حضور دوباره دانشجویاندر آبان ۹۸، افزایش قیمت بنزین جرقه اعتراضات گستردهای در سراسر کشور شد. موج اعتراضات به قدری گسترده بود که مناطق مختلف کشور را درگیر کرد. در این دوره نیز دانشجویان از دانشگاههای متعدد در تجمعها شرکت کردند و بسیاری از آنها بازداشت شدند.
گزارشهایی منتشر شد که نشان میداد برخی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از دیده شدن عملیات بازداشت، از آمبولانس برای انتقال دانشجویان استفاده کردهاند. وزیر علوم اعلام کرد که ۹۵ دانشجو در این اعتراضات بازداشت شدهاند. در میان معترضان جانباخته نیز نام برخی دانشجویان دیده میشد که این موضوع تأثیر عاطفی زیادی بر فضای دانشگاهها گذاشت.
اعتراضات سراسری ۱۴۰۱در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، دانشگاهها بار دیگر به یکی از اصلیترین صحنههای اعتراض و مقاومت در کشور تبدیل شدند. در این دوره، حضور گستردهی دانشجویان در تجمعات اعتراضی باعث شد فشارهای امنیتی به شکل قابلتوجهی افزایش یابد. در دانشگاههای مهمی مانند صنعتی شریف و امیرکبیر، نیروهای امنیتی و انتظامی حضور پررنگتری پیدا کردند و تعداد زیادی از دانشجویان بهدلیل شرکت در اعتراضات یا فعالیتهای انتقادی بازداشت شدند. همزمان، برخورد با اساتیدی که از سیاستهای رسمی انتقاد میکردند شدت گرفت و موارد متعددی از تعلیق، اخراج یا ممنوعیت تدریس گزارش شد. بازداشت دانشجویان ممتاز و مبارز نه تنها افکار عمومی را تحتتأثیر قرار داد، بلکه به نماد جدیدی از محدودیتها و فشارهای حکومتی بر محیط دانشگاه تبدیل شد.
اعتراضات دانشجویی در ۱۲۴ دانشگاه و دانشکده به مدت طولانی ادامه داشت. در این روزها، حمله لباسشخصیهای بسیجی به دانشگاه یادآور ابتدای سال ۵۹ و سرکوب دانشگاهها با عنوان انقلاب فرهنگی بود.
در اعتراضات ۱۴۰۱، حضور دانشجویان گستردهتر و نقش آنها برجستهتر از گذشته شد. شعارهایی مانند «از زاهدان تا تهران، جانم فدای ایران» نشان میداد که دانشگاهها دیگر تنها محل اعتراضات دانشجویی نیستند، بلکه به نقطه اتصال گروههای مختلف جامعه تبدیل شدهاند. این پیوند میان دانشگاه و جامعه گستردهتر، جنبش دانشجویی را به بخشی مهم از یک حرکت ملی تبدیل کرد که از شهرهای بزرگ تا مناطق محروم را در بر میگرفت. در نتیجه، دانشگاهها نه تنها نقش آموزشی و پژوهشی خود را حفظ کردند، بلکه بار دیگر در جایگاه یکی از موتورهای اصلی تغییر اجتماعی قرار گرفتند.
اعدام ۱۴ زندانی در کرمانشاه، کرج، خرمآباد، دزفول، سنندج، بروجرد، همدان، اهر و شیراز
انتقال محمدجواد وفایی ثانی به سلول انفرادی؛ افزایش نگرانیها نسبت به خطر اجرای حکم اعدام
تداوم جنبش دانشجویی
با وجود همه این فشارها، جنبش دانشجویی ایران یکی از پایدارترین و پویاترین حرکتهای اجتماعی کشور باقی مانده است. دانشجویان در مقاطع مختلف تاریخی نشان دادهاند که همچنان برای ارزشهایی مانند آزادی بیان، عدالت اجتماعی و احترام به حقوق مدنی اهمیت زیادی قائلاند و حاضرند برای دفاع از آنها هزینه بدهند. در اعتراضات سال ۱۳۹۶، شعارهایی مانند «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» بیانگر نگاه انتقادی نسل جدید دانشجویان به ساختار سیاسی و جریانهای رایج بود. این شعار نشان میداد که بسیاری از دانشجویان به نتیجه تجربههای سیاسی گذشته بیاعتماد شدهاند و به دنبال راههای تازهای برای تغییر اجتماعی میگردند.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
















هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر