--> روز جهانی حقوق بشر؛ بررسی آزادی بیان و حقوق اقلیت‌ها ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

روز جهانی حقوق بشر؛ بررسی آزادی بیان و حقوق اقلیت‌ها


روز جهانی حقوق بشر یادآور این واقعیت است که آزادی، برابری و کرامت انسانی ارزش‌هایی جهانی‌ هستند و نمی‌توان آن‌ها را با توجیهات امنیتی نقض کرد

کانون حقوق بشر ایران، سه‌شنبه ۱۸ آذرماه ۱۴۰۴ – روز جهانی حقوق بشر که هر سال در ۱۰ دسامبر برگزار می‌شود، فرصتی مهم برای یادآوری ارزش‌های انسانی و بررسی وضعیت آزادی‌ها در جهان است. این روز به ما نشان می‌دهد که همه انسان‌ها، بدون توجه به ملیت، مذهب، جنسیت، زبان یا عقیده، باید از حقوقی برابر و کرامت انسانی برخوردار باشند.

با این حال، در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، این حقوق به طور کامل رعایت نمی‌شود و نقض حقوق بشر به یک مشکل جدی و ریشه‌دار تبدیل شده است. در ایران، که یک نظام سیاسی مبتنی بر ایدئولوژی دینی حاکم است، محدودیت‌های گسترده‌ای بر آزادی‌های فردی و اجتماعی اعمال می‌شود و بسیاری از حقوق اساسی مردم مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد.

اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟

اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال ۱۹۴۸ و پس از پایان جنگ جهانی دوم توسط سازمان ملل متحد تصویب شد؛ زمانی که جهان تازه از فجایع گسترده و بی‌سابقه آن دوران رهایی یافته بود. هدف اصلی این سند تاریخی، جلوگیری از تکرار خشونت‌ها و جنایات بزرگ و ایجاد استانداردی مشترک برای رفتار با انسان‌ها در سراسر جهان بود. این اعلامیه از ۳۰ ماده تشکیل شده و موضوعاتی همچون حق زندگی، آزادی بیان، آزادی عقیده و مذهب، برابری در برابر قانون، حق آموزش، حق انتخاب شغل و حق داشتن زندگی امن و عاری از خشونت را در بر می‌گیرد.

کشورهای مختلف جهان تلاش کرده‌اند تا اصول این اعلامیه را در قوانین داخلی خود وارد کنند و آن‌ها را به شکل‌های گوناگون اجرا نمایند. در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، ساختارهای قانونی و اجتماعی برای حمایت از این حقوق شکل گرفته است. اما در برخی حکومت‌های دیکتاتوری، نه‌تنها این اصول رعایت نمی‌شود بلکه نقض آشکار و برنامه‌ریزی‌شده آن‌ها بخش ثابتی از عملکرد حکومتی است.

وضعیت ایران و نادیده گرفتن شدن حقوق بشر

گرچه ایران عضو سازمان ملل است و از نظر رسمی موظف به رعایت مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر می‌باشد، اما در عمل بخش بزرگی از این اصول توسط دیکتاتوری حاکم نادیده گرفته می‌شود. در ایران، محدودیت‌های شدید بر آزادی بیان، محدودیت بر فعالیت روزنامه‌نگاران و فعالان مدنی، فشار بر اقلیت‌های مذهبی و قومی، و تبعیض‌های گسترده علیه زنان و دختران وجود دارد. بسیاری از این رفتارها با قوانین بین‌المللی و حتی اصول اولیه انسانی مغایرت دارند.

علاوه بر این، ساختار سیاسی و قضایی کشور به گونه‌ای عمل می‌کند که دسترسی افراد به عدالت و حقوق برابر دشوار می‌شود. گزارش‌های متعدد از سازمان‌های بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری نشان می‌دهد که بازداشت‌های خودسرانه، محاکمه‌های ناعادلانه، شکنجه، و ایجاد محدودیت‌های شدید بر آزادی‌های اجتماعی با آمار بالا در ایران مشاهده می‌شود. این موارد همگی نشان می‌دهد که فاصله‌ای عمیق میان تعهدات رسمی دیکتاتوری حاکم بر ایران و آنچه در واقعیت اتفاق می‌افتد وجود دارد.

در نهایت، روز جهانی حقوق بشر فرصتی است تا به این مسائل توجه بیشتری شود و تلاش‌ها برای ایجاد تغییرات مثبت ادامه یابد. احترام به حقوق بشر نه‌تنها یک وظیفه قانونی، بلکه سنگ‌بنای پیشرفت، ثبات و توسعه هر جامعه‌ای است.

تحلیل گسترده نقض حقوق بشر توسط دیکتاتوری حاکم بر ایران

این گزارش با هدف ارائه تحلیلی عمیق‌تر و جامع‌تر از الگوهای مستمر نقض حقوق بشر در دیکتاتوری حاکم بر ایران تدوین شده است. تمرکز اصلی بر روش‌هایی است که حکومت از طریق آن‌ها آزادی‌های اساسی شهروندان را محدود می‌سازد، سازوکارهای سرکوب را در حوزه‌های رسانه، اجتماع و فضای دیجیتال تقویت می‌کند، و به ایجاد ساختارهای تبعیض‌آمیز علیه گروه‌های مختلف اجتماعی، دینی، قومی و جنسیتی می‌پردازد. این تحلیل همچنین تلاش می‌کند پیامدهای این سیاست‌ها بر حیات مدنی، مشارکت سیاسی و کیفیت زندگی مردم را آشکار کند.

سرکوب آزادی بیان و کنترل فضای عمومی

محدودیت‌های رسانه‌ای و فشار بر روزنامه‌نگاران

در دیکتاتوری حاکم بر ایران، رسانه‌ها به‌طور گسترده تحت نظارت و کنترل نهادهای امنیتی و حاکمیتی قرار دارند. قوانین ناظر بر مطبوعات، با تعاریف گسترده و مبهم از مفاهیمی چون «اقدام علیه امنیت ملی» یا «تبلیغ علیه نظام»، امکان برخورد قضایی با هرگونه فعالیت مستقل رسانه‌ای را فراهم می‌کنند.

در چنین محیطی، روزنامه‌نگاران، پژوهشگران و فعالان رسانه‌ای که درباره موضوعاتی مانند فساد ساختاری، ناکارآمدی اقتصادی، تخلفات انتخاباتی، یا نقض حقوق بشر گزارش تهیه می‌کنند، با خطر دائمی بازداشت، بازجویی‌های فشرده، احکام سنگین یا محرومیت از کار مواجه‌اند.

فراتر از رسانه‌های رسمی، فضای دیجیتال نیز به شدت محدود شده است. حکومت با بهره‌گیری از فیلترینگ گسترده، کنترل پهنای باند، و ابزارهای نظارتی پیشرفته، دسترسی آزاد شهروندان به اطلاعات را محدود می‌کند. پلتفرم‌هایی مانند شبکه ایکس، فیسبوک، تلگرام و یوتیوب همچنان مسدود‌اند و بسیاری از کاربران برای استفاده از آن‌ها مجبور به استفاده از ابزارهای دور زدن فیلتر هستند؛ ابزارهایی که خود می‌توانند خطرات امنیتی ایجاد کنند. علاوه بر این، نظارت هوشمند بر ترافیک اینترنت و جمع‌آوری داده‌های کاربران، آزادی عمل فعالان سیاسی و رسانه‌ای را بیش از پیش محدود می‌کند.


قطع سراسری یا منطقه‌ای اینترنت، یکی از ابزارهای تثبیت‌شده 


حکومت برای کنترل اعتراضات عمومی شده است. این رویکرد در سال‌های اخیر بارها تکرار شده و نمونه برجسته آن در آبان ۱۳۹۸ و در جریان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل رخ داد.

در آبان ۹۸ در پی اعتراضات گسترده مردمی، دسترسی به اینترنت تقریباً به‌طور کامل در سراسر کشور متوقف شد. این اقدام نه‌تنها انتشار اخبار و مستندسازی خشونت علیه معترضان را دشوار کرد، بلکه ارتباط مردم با جهان خارج و قدرت سازمان‌دهی جنبش‌های اجتماعی را نیز به‌شدت کاهش داد. قطع اینترنت، علاوه بر آثار امنیتی و اجتماعی، پیامدهای اقتصادی گسترده‌ای نیز بر زندگی روزمره مردم و کسب‌و‌کارهای اینترنت‌محور گذاشت.

در مجموع، ترکیب سانسور رسانه‌ای، کنترل دیجیتال، فشار قضایی و استفاده از فناوری‌های پیشرفته نظارتی، به ایجاد فضایی انجامیده است که آزادی بیان در آن به‌شدت محدود و مخاطره‌آمیز است. این شرایط نه‌تنها مانع گردش آزاد اطلاعات می‌شود، بلکه بر توان جامعه برای ایفای نقش در نظارت عمومی، مطالبه‌گری اجتماعی و مشارکت سیاسی نیز تأثیر منفی می‌گذارد.

سرکوب اقلیت ها 

سرکوب ساختاری و نقض حقوق بشر در سیستان و بلوچستان

سیستان و بلوچستان یکی از محروم‌ترین و به‌حاشیه‌رانده‌شده‌ترین استان‌های ایران است؛ منطقه‌ای که ساکنان آن عمدتاً بلوچ‌ها و پیروان اهل سنت می‌باشند، دهه‌ها با ترکیبی از تبعیض ساختاری، فقر مزمن، کمبود سرمایه‌گذاری عمومی و رویکردهای سخت‌گیرانه امنیتی روبه‌رو بوده‌اند. این استان نمونه‌ای روشن از آن است که چگونه نابرابری‌های اجتماعی، اقتصادی و قومی می‌توانند در کنار سیاست‌های سرکوبگرانه حکومتی، زمینه‌ساز نقض فراگیر حقوق بشر شوند. دو نمود برجسته این وضعیت(اعدام‌های مرتبط با جرایم مواد مخدر و کشتار سوخت‌بران) صرفاً پیامدهای سطحی نیستند، بلکه بیانگر لایه‌های عمیق‌تری از بی‌عدالتی و بی‌توجهی مزمن به نیازهای حیاتی مردم این منطقه‌اند.

سیستان و بلوچستان نه‌تنها از لحاظ اقتصادی دچار محرومیت است، بلکه از نظر سیاسی نیز اغلب موضوع سیاست‌گذاری‌های مبتنی بر سوءظن امنیتی بوده است. این امر باعث شده که مسائل اجتماعی و توسعه‌ای آن در سطح ملی کم‌اهمیت تلقی شود و اولویت به رویکردهای تنبیهی داده شود. نتیجه، چرخه‌ای پایدار از فقر، خشونت، بی‌ثباتی و سرکوب است که به‌طور مستقیم بر کیفیت زندگی میلیون‌ها شهروند تأثیر می‌گذارد.

اعدام‌های مرتبط با جرایم مواد مخدر

موقعیت جغرافیایی استان (در نزدیکی مرزهای شرقی و مسیرهای بین‌المللی قاچاق) باعث شده سیستان و بلوچستان یکی از کانون‌های عبور مواد مخدر در منطقه باشد.

با وجود این، دولت به‌جای اتخاذ سیاست‌های جامع برای توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال پایدار، تمرکز خود را بر اجرای سیاست‌های کیفری سخت‌گیرانه قرار داده است. این رویکرد که اغلب بدون بررسی ریشه‌های اقتصادی و اجتماعی پدیده قاچاق اتخاذ می‌شود، به تشدید محرومیت و افزایش شمار اعدام‌ها انجامیده است.

گزارش‌های متعدد حقوق بشری نشان می‌دهد که شهروندان بلوچ سهم نامتناسبی از اعدام‌های مرتبط با جرایم مواد مخدر را به خود اختصاص داده‌اند. تنها از آغاز سال۱۴۰۴ تا ابتدای آذرماه، دستکم 92 شهروند بلوچ به اتهام‌های مرتبط با مواد مخدر اعدام شده‌اند؛ آماری که نگرانی‌های جدی درباره عدالت قضایی و تبعیض را تقویت می‌کند.

در بسیاری از این موارد، روند دادرسی با اصول دادرسی عادلانه فاصله قابل‌توجهی دارد. اعترافات تحت فشار و شکنجه، نبود دسترسی مناسب به وکیل انتخابی، نبود شفافیت در روندهای قضایی، و صدور احکام سنگین بدون ارائه شواهد مستند از مهم‌ترین ایرادات مطرح‌شده است. این شرایط سبب می‌شود بسیاری از احکام صادره از منظر حقوق بشر فاقد اعتبار تلقی شوند.

اکثریت افراد اعدام‌شده جوانانی بوده‌اند که در نبود فرصت‌های شغلی، نبود زیرساخت‌های اقتصادی و سطح بالای بیکاری، ناچار به فعالیت‌های کم‌درآمد و پرخطر در حاشیه شبکه‌های قاچاق شده‌اند. این افراد نه طراحان اصلی شبکه‌های بین‌المللی قاچاق، بلکه حلقه‌هایی آسیب‌پذیر در زنجیره‌ای پیچیده‌اند که ریشه‌های آن به کمبود فرصت‌های اقتصادی و تبعیض ساختاری بازمی‌گردد.

کشتار سوخت‌بران

سوخت‌بری یکی از معدود راه‌های درآمد برای هزاران شهروند بلوچ است؛ مسیری که نه از سر انتخاب، بلکه از سر اضطرار اقتصادی انتخاب می‌شود. بسیاری از خانواده‌های بلوچ که از فقدان زیرساخت‌های صنعتی، کشاورزی و خدماتی رنج می‌برند، برای تأمین حداقل نیازهای زندگی ناچارند سوخت را در مقیاسی محدود به آن سوی مرز منتقل کنند. این فعالیت اگرچه قانونی نیست، اما ماهیتی آشکارا معیشتی دارد.

با این وجود، نیروهای امنیتی و مرزبانی در سال‌های اخیر بارها از خشونت مرگبار علیه سوخت‌بران استفاده کرده‌اند. تیراندازی بدون هشدار، تعقیب‌های پرخطر، و رفتارهایی که برخلاف اصول حداقلی استفاده از زور است، بارها به کشته و زخمی شدن نوجوانان و جوانان سوخت‌بر انجامیده است. این نوع برخورد با افرادی غیرمسلح و فاقد تهدید امنیتی جدی، نقض آشکار حق حیات و نمونه‌ای از استفاده نامتناسب از زور است.

این خشونت نه تنها خانواده‌ها را داغدار می‌کند، بلکه پیامدهای اجتماعی گسترده‌تری نیز دارد. کودکان بسیاری پس از کشته شدن سرپرست خانوار وارد چرخه فقر عمیق‌تر می‌شوند و خود به‌مرور در معرض فعالیت‌های ناامن و پرخطر قرار می‌گیرند. به این ترتیب، چرخه فقر و ناامنی در منطقه بازتولید می‌شود.

فقر به‌عنوان ریشه بحران

فقر ساختاری در سیستان و بلوچستان نه پدیده‌ای جدید، بلکه محصول دهه‌ها سیاست‌گذاری نامتوازن، کمبود بودجه‌های توسعه‌ای، نبود زیرساخت‌های زیربنایی و نگاه امنیت‌محور به مسائل این استان است. نرخ بالای بیکاری، نبود فرصت‌های شغلی پایدار، ضعف شدید زیرساخت‌های آموزشی و بهداشتی، و تبعیض تاریخی علیه مردم بلوچ مجموعه‌ای از عواملی را تشکیل داده‌اند که بحران‌های موجود را تشدید می‌کنند.

پاسخ دولت به این وضعیت عمدتاً در قالب سیاست‌های تنبیهی و امنیتی بروز یافته است؛ سیاست‌هایی که نه‌تنها به بهبود وضعیت منجر نشده، بلکه آسیب‌ها را عمیق‌تر کرده است. برخورد قهری با پدیده‌هایی که ریشه‌های آشکار اقتصادی و اجتماعی دارند، باعث می‌شود فقر، ناامنی و بی‌اعتمادی نسبت به نهادهای حکومتی در منطقه افزایش یابد.

انتقال یونس آزادبر بیمار به بند میثاق زندان لاکان؛ نگرانی‌ها درباره خطر جانی این فعال کارگری افزایش یافت

اعدام ۱۱ زندانی در ساوه، کرمان، دورود، زنجان، رشت، گرگان، اصفهان، نیشابور و کاشان

چشم‌انداز و اهمیت حمایت از حقوق بشر

با وجود تمامی چالش‌ها، تحولات اجتماعی در سال‌های اخیر نشان از افزایش آگاهی عمومی و تقویت مطالبه‌گری در میان مردم دارد. نقش پررنگ جامعه مدنی، فعالان حقوق بشر، روزنامه‌نگاران و نسل جوان در به‌تصویرکشیدن مشکلات سیستان و بلوچستان و جلب توجه جامعه جهانی به وضعیت حقوق بشر این استان اهمیت زیادی دارد. تلاش‌های مستمر این گروه‌ها باعث شده بحث عدالت اجتماعی و حقوق اقلیت‌ها بیش از گذشته در فضای عمومی مطرح شود.

روز جهانی حقوق بشر یادآور این واقعیت است که آزادی، برابری و کرامت انسانی ارزش‌هایی جهانی‌ هستند و نمی‌توان آن‌ها را با توجیهات امنیتی نقض کرد. هرچند ساختارهای سرکوبگر همچنان پابرجا هستند، اما تجربه تاریخی نشان می‌دهد که آگاهی جمعی، فشار اجتماعی و پیگیری مستمر می‌توانند مسیر تغییر را—هموار کنند.

آینده‌ای عادلانه‌تر برای مردم سیستان و بلوچستان در گرو اصلاح ساختارهای حکمرانی، سرمایه‌گذاری در توسعه پایدار، احترام به حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی، و کنار گذاشتن رویکردهای مبتنی بر سرکوب است. چنین آینده‌ای نه‌تنها برای مردم بلوچ بلکه برای کل جامعه ایران حیاتی است، زیرا توسعه پایدار بدون عدالت و احترام به حقوق بشر امکان‌پذیر نیست.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ