۱۴ آذر, ۱۴۰۳دستهبندی حقوق بشر
روز شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳، شش زندانی سیاسی وحید بنی عامریان، پویا قبادی بیستونی، بابک علیپور، سیدابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و علی اکبر دانشورکار به اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، چهارشنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳، برخی از دانشجویان هم کلاسی دانشجو و زندانی سیاسی وحید بنی عامریان پس از صدور حکم اعدام وی و ۵ زندانی سیاسی دیگر در پیج های شخصی خود او را با اخلاق و با شرفترین شخص نامیده و از او یاد کردند.
وحید بنی عامریان لیسانس مهندسی برق از دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی تهران و کارشناسی ارشد مدیریت استراتژیک از این دانشگاه است.
لازم به ذکر است که روز شنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۳، شش زندانی سیاسی وحید بنی عامریان، پویا قبادی بیستونی، بابک علیپور، سیدابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و علی اکبر دانشورکار به اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند. این حکم توسط قاضی ایمان افشاری از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران صادر شد.
«دو واقعیتی که من با وحید تجربه کردمیازده سال پیش دانشجوهای دانشگاه تصمیم گرفتند برای بالا بردن کیفیت غذا و خدمات خوابگاهی دست به اعتصاب غذا بزنند و فردا همه بچهها، سینی غذا را در محیط دانشگاه بگذارند (این داستان برای حراست دانشگاه لو رفته بود). فرداش کسی جرأت نکرد سینی غذا را زمین بگذارد، چونکه نیروهای حراست منتظر بودن کسی اینکارو انجام بده و دستگیرش کنند. تنها کسی که جرئت این کارو داشت و شروع کنند بود وحید بود».
«چهار سال از طرف وحید با من تماس گرفته شد و ازم خواست حدود ۲۰ تا کتاب براش ببرم تا در زندان اونجا مطالعه کنه. کتابهای فلسفی، روانشناسی و … . زمانی که اولین رفتم هر کی اسم وحید بنی عامریان از من میشنید ارزش تعریف میکرد. تعریفی بودن این فرد باعث شده بود که همه به حرفش گوش بدن و به خواسته هاش عمل کنند».
«بار دوم بعد دو سالچند نفر وحید رو تو یکی از کوچههای سمت انقلاب میگیرند و کلی وحید میزنند و با پاهاشون وحید له میکنند و هر کسی که از اون کوچه رد میشده و بهشون اعتراض میکرده که چرا همچین کاری رو میکنید؟!
جوابی که میدادند این بود که وحید دزده و خفتگیر محله شماست و اون افراد هم به سادگی رد شده بودند!!!
آیا حق این فرد باوجدان و باشرف این میباشد؟»
«وحید بنی عامریان، دانشجوی ترم اولی، شجاعانه جلو رفت.او که بهخوبی میدانست حق اعتراض دارد، در برابر عباسی ایستاد و صدای خود را بلند کرد.
برای من عجیب بود؛ چرا که وحید شهرستانی بود، مانند بسیاری از ما که تازه از شهرهای کوچک به تهران آمده بودیم و هنوز گیج و غافل از تفاوتهای فراوان اینجا. انتظار داشتیم تربیتها لاییها پیشقدم شوند، اما هیچکس قدمی برنمیداشت. وحید اما ایستاد.
او حق و حقوقش را میشناخت و میدانست نباید سکوت کند.
چه حیف که امثال وحید، کماند. کاش تکثیر میشدند…»«سال ۹۰ بود ، ترم اول کارشناسی ایام امتحانات پایان ترم که رسید ، کیفیت غذاهای دانشگاه به حدی پایین آمد که تنها از سر ناچاری و برای زنده ماندن غذا میخوردیم.
یک روز، تصمیم گرفتیم اعتراض کنیم. سینی های غذا را پشت سر هم روی زمین چیدیم و صفی از سینی ها تا در سلف کشیدیم.
در همین هنگام عباسی ، رئیس حراست دانشگاه با آن ظاهر و هيبت ترسناکش از راه رسید؛ آن قدر مخوف که نام رئیس دانشگاه از خاطرم رفته، اما چهره و نام او هنوز در ذهنم مانده است. با ورود او بسیاری از بچه ها با یک اخم ساده، سینی هایشان را برداشتند و به میزهایشان برگشتند. برخی هم بی هیچ کلامی آنجا را ترک کردند.
اما در میان این سکوت سنگین کسی بود که تاب نیاورد.
معنای زندهی شرافت انسانیت آزاده«وحید بنی عامریان معنای زندهی ،شرافت انسانیت آزاده جانی، اصالت و… پشت میله های اوین است یاد او تصویر ابرمرد نیچه را برایم تداعی میکند او که در نگاهی فردی شخصی مظلوم به نظر می رسید وقتی پای حقوق جمعی به میان می آمد یک تنه دودمان ظالم را بر باد میداد… همیشه یار و کمک دیگران بی هیچ منت و انتظاری به کمک او بود که توانستم در خوابگاه دانشگاه پذیرش بگیرم و افتخار هم اتاقی بودن با او را داشته باشم. او که «من»ش «ما» است در مرکز وقایع ناظر بر «ما» ایستاده و «ما» را با خود بالا میکشد هر که به او نزدیکتر وحیدتر نخبه ای که بدون کنکور در مقطع ارشد خواجه نصیر پذیرفته شد و در نهایت با بالاترین نمرات مدرکش را گرفت. او که «خود» را تمام ناخودهای پیرامونش به نسبت فاصله از خود … می فهمید او که حضورش احترام برانگیز است… او را صدا بزن» نامش را فریاد بزن».
«وحید بنی عامریان معنای زندگی ،شرافت انسانیت آزاده جانی، اصالت و… پشت میله های اوین است یاد او تصویر ابرمرد نیچه را برایم تداعی میکند او که در نگاهی فردی شخصی مظلوم به نظر می رسید وقتی پای حقوق جمعی به میان می آمد یک تنه دودمان ظالم را بر باد میداد… همیشه یار و کمک دیگران بی هیچ منت و انتظاری به کمک او بود که توانستم در خوابگاه دانشگاه پذیرش بگیرم و افتخار هم اتاقی بودن با او را داشته باشم. او که «من»ش «ما» است در مرکز وقایع ناظر بر «ما» ایستاده و «ما» را با خود بالا میکشد هر که به او نزدیکتر وحیدتر نخبه ای که بدون کنکور در مقطع ارشد خواجه نصیر پذیرفته شد و در نهایت با بالاترین نمرات مدرکش را گرفت. او که «خود» را تمام ناخودهای پیرامونش به نسبت فاصله از خود … می فهمید او که حضورش احترام برانگیز است… او را صدا بزن» نامش را فریاد بزن»
«شاگرد اول دانشگاهبا اخلاق و با شرف ترین شخصی که تو عمرم دیده بودم.
در ۴ سال دانشگاه و ۳ سال همکاری تو مشاوره با وحید جز معرفت و شرافت و رفاقت چیز دیگری ندیدم. همیشه برای با شرف زندگی کردن نفر اول بود تو هر زمینه ای. با سواد، ریاضیدان، منجم و….
آيا حق همچین فردی زندگی نکردن است؟»
صدور حکم اعدام برای ۶زندانی سیاسی در زندان اوین
شنبه ۱۰آذرماه ۱۴۰۳، شش زندانی سیاسی در زندان اوین به حکم اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند. دو تن دیگر در این پرونده به حبس محکوم شدند.
به موجب حکم صادره توسط قاضی ایمان افشاری از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، شش زندانی سیاسی وحید بنی عامریان، پویا قبادی بیستونی، بابک علیپور، سیدابوالحسن منتظر، سیدمحمد تقوی و علی اکبر دانشورکار به اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند.
علاوه بر این دو متهم دیگر این پرونده سیدمجتبی و سیدعلی تقوی به زندان محکوم شدند.
به این ترتیب این هشت متهم سیاسی در مجموع به اعدام، زندان و ۲۰ سال تبعید محکوم شدند. این حکم در روز پنجم آذر ۱۴۰۳، صادر و در روز ۱۰ آذر ۱۴۰۳، به اطلاع وکلای پرونده رسید.
احکام صادر بر علیه این زندانیان سیاسی در پرونده مشترک به شرح زیر است:
۱- زندانی سیاسی وحید بنی عامریان فرزند محمد، با وکالت آقای مصطفی نیلی به اتهام «بغی» به اعدام و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
۲- زندانی سیاسی پویا قبادی بیستونی فرزند مصطفی، با وکالت آقای مصطفی نیلی، به اتهام «بغی» به اعدام و به اتهام «خروج غیرقانونی از مرز» به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
۳- سیدابوالحسن منتظر فرزند سیدجعفر، با وکالت آقای محمدهادی عرفانیان کاسب، به اتهام «بغی» به اعدام و به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است.
۴- زندانی سیاسی بابک علیپور فرزند علی، با وکالت آقای مصطفی نیلی به اتهام«بغی» به اعدام، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام «تخریب اموال عمومی» به ۲۰ سال تبعید به شهرستان خاش محکوم شده است.
۵- زندانی سیاسی علی اکبر دانشورکار فرزند ولی الله، با وکالت آقای امین عادل احمدیان، به اتهام«بغی» به اعدام، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام «تشکیل دستجات غیرقانونی» به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
۶- زندانی سیاسی سیدمحمد تقوی سنگدهی فرزند بزرگ، با وکالت آقای رامین صفرنیاخشکنودهانی، به اتهام«بغی» به اعدام، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به پنج سال حبس تعزیری و به اتهام «تشکیل دستجات غیرقانونی» به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده است.
۷- زندانی سیاسی سیدمجتبی تقوی سنگدهی فرزند بزرگ، با وکالت آقای رامین صفرنیاخشکنودهانی، به اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به ۳ سال و ۷ ماه حبس تعزیری و به اتهام «عضویت در مجاهدین خلق» به سه سال حبس تعزیری محکوم شده است.
۸- سیدعلی تقوی سنگدهی فرزند بزرگ، با وکالت آقای رامین صفرنیاخشکنودهانی، به اتهام «عضویت در مجاهدین خلق» به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.
به موجب دادنامه شماره ۱۴۰۳۶۸۳۹۰۰۱۳۷۰۸۰۴۷، صادره از شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در تاریخ پنجم آذر ۱۴۰۳، اتهامات این زندانیان سیاسی که صدور احکام اعدام، زندان و تبعید بر اساس آن صادر شده، به شرح زیر است:
۱. عضویت در دسته یا جمعیت یا شعبه جمعیت هایی که در داخل کشور با هدف برهم زدن امنیت کشور تشکیل شده است. «منافقین خلق(مجاهدین خلق)»
۲. اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت داخلی / خارجی
۳. قیام مسلحانه در برابر حکومت اسلامی (بغی از طریق مباشرت در انجام اقدامات متعدد تروریستی و انفجارهایی با هدایت گروهک تروریستی منافقین(مجاهدین) و عضویت در گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کرده است (عضویت در گروه باغی و استفاده از سلاح پرتابی – لانچر)
۴. ورود به کشور یا خروج از نقاط غیرمجاز
۵. تشکیل دسته یا جمعیت با هدف بر هم زدن امنیت کشور
۶. تخریب (تخریب اموال عمومی با استفاده از سلاح لانچر)
شش زندانی سیاسی سیدابوالحسن منتظر، وحید بنی عامریان، پویا قبادی، بابک علیپور، علی اکبر دانشورکار و سیدمجتبی تقوی در تاریخ ۲۵اردیبهشتماه ۱۴۰۳، در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران به ریاست بازپرس علیزاده به اتهام عضویت و همکاری با مجاهدین خلق، اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور تفهیم اتهام شدند.
دادگاه رسیدگی به پرونده این شش زندانی سیاسی و مجتبی و علی تقوی در ۱۵ مهر ۱۴۰۳، برگزار شده بود.
محمد حسین محبی زاده، محکومیت قطعی به ۴۷ماه زندان
اعدام ۳زندانی از جمله یک زن در زندانهای ایلام، اصفهان و قزلحصار کرج
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر