۱۵ آذر, ۱۴۰۳دستهبندی حقوق بشر
سعید ماسوری: از دانشجویان و اساتید و معلمان ، به عنوان آگاهترین اقشار اجتماعی انتظار میرود که از پیشتازان حمایت از برچیدن حکم اعدام و کارزار “نه به اعدام” باشند
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، پنجشنبه ۱۵آذر زندانی سیاسی سعید ماسوری با فرارسیدن روز دانشجو ضمن انتشار بیانیه ای از دانشجویان برای نجات جان های زیر حکم اعدام استمداد طلبید.
متن بیانیه زندانی سیاسی سعید ماسوری به شرح زیر است:
«به بهانهی ۱۶ آذر
“استمداد از دانشجویان برای نجات جانهای زیر حکم اعدام”
روزگاری ، کلاسهای آناتومی با تاریخچه آن و نقاشیها و مطالعات لئوناردو داوینچی شروع میشد با آن تصاویر پرسپکتیوش در نمایش آناتومی بدن انسان.
همچنین میخواندیم از دانشجویان دانشگاه پدوآ “Pedoa” که در سالن تشریح ، با وجودی که استادان از رسالههای جالینوس برای آنها میخواندند ولی دانشجویان آنچه را بر روی “میز تشریح” میدیدند ،میپذیرفتند همانطوز که بر همان میز تشریح واضح بود که تعداد دندههای قفسه سینه در مرد و زن برابراند و زن از یک دنده مرد ساخته نشده …!! و این را Vetalu به همه نشان داد.
تا ویلیام هاروی که کارکرد قلب و حجم خون در گردش را در بدن محاسبه کرد و گالوانی که با قورباغههایش کارکرد الکتریسیته در بدن را به اثبات رساند و آنگاه که میکروسکوپ اختراع گردید جهان با جزئیات بیسابقه به نمایش درآمد واحد حیاتی ، نامگذاری سلول و رنگآمیزی آن و آشکار شدن تقسیم سلول و کروماتینها و بعد کرومازوم و با کشف پرتوهای ایکس توسط فیزیکدانها زمینه عکسبرداری و شناخت ساختمان DNA فراهم گردید و اینهمه و انبوهی دیگر تلاشهایی برای نجات جان انسانها بود.
از طرفی دیگر ، اما پروژه منهتن در صدد ساختن بمب اتمی بود که تنها با یک “Little boy” (پسر کوچولو) صدها هزار نفر را به طور مستقیم و ملتی را (و شاید هم بشریت) را به طور غیرمستقیم به خاک و خون کشید ولی بودند دانشجویان ، پژوهشگران و دانشمندانی که چشم خود را نبسته بودند ؛ از اعتراضات دانشجویی در آمریکا ، فرانسه و…علیه جنگ ویتنام و نابرابریها تا خروج از پروژههای مانند پروژه منهتن افرادی چون موریس ویلیکینز که از پروژه هستهای خارج و با به کارگیری فیزیک در زیستشناسی با استفاده از شکست مولکول و آشکار کردن ساختمان DNA همت گماشت و پایهگذار دوران جدیدی در علم پزشکی و نجات جانها شد.
شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم که امروز در میهنمان ایران ، دستهدسته انسانها به طور مستقیم کشته و از زندگی محروم میگردند و بسا انسانهای بیشمار دیگر که به طور غیرمستقیم سوژه این کشتار و محرومیت از زندگی میشوند و در اینجا نه با بمب هستهای بلکه با طنابهای دار و اعدام .
بمب اتم هم ابتدا به بهانه تضمین صلح و بازدارندگی ساخته شد(درست همانطور که حکم اعدام و قصاص را هم برای عبرت و بازدارندگی از جنایت میگویند) ولی خودش نفس جنایت گردید…چرا که وقتی بمب ساخته میشود ، همزمان بستر کشتارهای هیروشیما و ناکازاکی فراهم گردیده و دیگر فجایع متعاقب آن دور از انتظار نیست و به طریق اولی زمانی که اعدام و حلقآویز ، پذیرفته و نص قانون میشود ، بستر جنایت و کشتار و اعدامهای دستهجمعی هم اجتناب ناپذیر میگردد. خصوصاً توسط حکومتی که سرشت قرون وسطایی و جنایتکارانهاش بسا بسا خطرناکتر از بمب اتم است.(کافیست آمار کشتههای بمب اتمی در هیروشیما را با آمار اعدامهای این حکومت مقایسهکرد)
کارزار و جنبشی که برای مقابله به خنثی کردن این “بمب فعال شده اعدام” به راه افتاده بسیار مهمتر و جدیتر از مخالفت آن دوران با بمب هستهای است .
چون این “قانونی بودن حکم اعدام” زمینه ساز اعدامهای دلبخواهی و انبوه است ، خصوصاً که با شکستهای غزه و لبنان و جدیداً سوریه ، موج اعدامها به مثابه بمبهایی وحشی است که در جلوی چشم مردم منفجر میکند تا مردم به جان آمده را مرعوب و بقای خود را تضمین کند.
اینجاست که از دانشجویان و اساتید و معلمان ، به عنوان آگاهترین اقشار اجتماعی انتظار میرود که از پیشتازان حمایت از برچیدن حکم اعدام و کارزار “نه به اعدام” باشند ، بهعنوان یکی از مبرمترین وظایف انسانی در میهنشان با هر آنچه در توان دارند ، اعم از :
سخنی و قلمی یا قدمی و عَلَمی
زندانی سیاسی سعید ماسوری
زندان قزلحصار ۱۵ آذر ۱۴۰۳»
ماجرای قلب پر امید یک جوان و گلوله ساچمهای در چهلم مهسا امینی
اعدام یک زندانی در زندان مرکزی زاهدان
درباره زندانی سیاسی سعید ماسوریسعید ماسوری از قدیمی ترین زندانیان سیاسی در ایران است که در آستانه ۲۴ امین سال حبس خود، بدون یک روز مرخصی، در زندان قزلحصار کرج محبوس است.
سعید ماسوری، ۲۴ سال زندان بدون یک روز مرخصی
سعید ماسوری متولد۱۳۴۴ زادهی خرمآباد است. وی مدتی در آلمان و سپس نروژ زندگی و در رشته پزشکی تحصیل کرده است.
زندانی سیاسی سعید ماسوری همراه با زندانی سیاسی غلامحسین کلبی در ۱۹دی ماه ۷۹ در شهر دزفول به اتهام «همکاری با سازمان مجاهدین خلق» دستگیر شد. در اردیبهشت ماه سال ۸۰ به خانواده وی اطلاع داده شد که فرزندشان بازداشت شده است. آقای ماسوری در دور اول بازداشت، ۱۴ ماه در انفرادی اداره اطلاعات اهواز تحت بازجویی بوده و سپس به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.
سعید ماسوری در سال ۱۳۸۱ در دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه از طریق همکاری با سازمان مجاهدین خلق به اعدام محکوم شد. ولی سرانجام، حکم وی به حبس ابد کاهش پیدا کرد.
تهدید سعید ماسوری به مرگ توسط بازجوی جلاد علوی
در شهریورماه سال ۱۳۹۲ پس از انتشار پیامی از او در محکومیت حمله نظامی به قرارگاه اشرف مقر مجاهدین خلق در عراق، که چند کشته و زخمی به جای گذاشته بود، توسط بازجویان وزارت اطلاعات، از جمله بازجو علوی (رضا سراج) تهدید به مرگ شد.
او در ۲۰ خرداد ۹۲ از زندان رجایی شهر به زندان سپاه منتقل و به علت نامشخصی مورد بازجویی قرار گرفت. سعید ماسوری طی ۲۴سال زندان محروم از مرخصی و اعزام به بیمارستان برای رسیدگی به بیماریهای مختلفی که از آن رنج میبرد، بوده است.
سعید ماسوری و هم بندیان وی در مرداد۹۵ پس از ضرب و شتم وحشیانه به بند فوق امنیتی مجهز به دوربین و شنود منتقل شدند. وی همراه با سایر زندانیان به مدت ۴۰ روز در اعتصاب غذا بود.
سعید ماسوری در دوران حبس بارها و بارها به دلایل مختلف و در اعتراض به بیعدالتیها و ستمی که در حق زندانیان روا میشود دست به اعتصاب غذا زده است.
سعید ماسوری همراه با قدیمیترین زندانیان سیاسی در روز چهارشنبه ۱۱ مردادماه ۱۴۰۲، در راستای انحلال زندان گوهردشت، به زندان اوین منتقل شد. روز یکشنبه ۱۲ شهریورماه ۱۴۰۲، او دیگر زندانیان سیاسی منتقل شده در یک انتقال وحشیانه با دخالت گارد زندان اوین به زندان قزلحصار منتقل شدند.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر