--> با درد ایستاده‌ام و سپاس می‌گذارم؛ رنج نامه زندانی سیاسی مطلب احمدیان ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

با درد ایستاده‌ام و سپاس می‌گذارم؛ رنج نامه زندانی سیاسی مطلب احمدیان


وضعیت جسمی این زندانی سیاسی، به حدی وخیم است که حتی توان نوشتن را از دست داده و با «نیم‌رمق» قلم به دست گرفته است. با این حال، مطلب احمدیان در نامه‌ی خود تاکید می‌کند که «عجز جسمانی» هرگز به معنای عقب‌نشینی از آرمان‌های انسانی و سیاسی‌اش نیست

کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴ –  زندانی سیاسی مطلب احمدیان، با سابقه‌ای طولانی از تحمل حبس، در وضعیت وخیم جسمی در زندان اوین به سر می‌برد و با وجود دردهای طاقت‌فرسا، همچنان از رسیدگی درمانی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است. احمدیان که بیش از یک دهه از عمر خود را پشت میله‌های زندان سپری کرده، در تازه‌ترین نامه‌ی خود از درون زندان، با بیانی صادقانه و در عین حال سرشار از استقامت، از دردهای جسمانی، فشارهای روانی و در عین حال پایداری بر آرمان‌های آزادی سخن گفته است.

وضعیت جسمی این زندانی سیاسی، به حدی وخیم است که حتی توان نوشتن را از دست داده و با «نیم‌رمق» قلم به دست گرفته است. با این حال،  مطلب احمدیان در نامه‌ی خود تاکید می‌کند که «عجز جسمانی» هرگز به معنای عقب‌نشینی از آرمان‌های انسانی و سیاسی‌اش نیست. او سال‌هاست که از بیماری‌های متعدد رنج می‌برد؛ اما مسئولان زندان و نهادهای قضایی با بی‌تفاوتی، از اعزام وی به مراکز درمانی جلوگیری کرده‌اند.

مطلب احمدیان در بخش‌هایی از نوشته خود، به طنز تلخی اشاره می‌کند که دردهای جدیدش را «به کلکسیون بیماری‌ها» افزوده و از دوستانی که احوالش را می‌پرسند، با لبخند پاسخ می‌دهد تا نگرانی آنان را بیشتر نکند. این روحیه‌ی مقاوم، بازتابی از نسل زندانیان سیاسی ایران است که با وجود فشارهای طاقت‌فرسا، همچنان صدای پایداری و آزادی‌خواهی را در تاریک‌ترین سلول‌ها زنده نگه می‌دارند.

متن نامه زندانی سیاسی مطلب احمدیان

« با درد ایستاده‌ام و سپاس می‌گذارم.

زندانی سیاسی، مطلب احمدیان.

قلم را در حالی به دست گرفته‌ام که کمابیش از گرداندن آن بر کاغذ عاجزم. با همین نیم رمقم می‌نویسم و امیدوارم قلم مرا در میان راه وا نگذارد.

این حد از عجزم فقط جسمانی است. هرگز بدان معنا نیست که از سر پا ایستادن و ایستادگی در راه آزادی حتی یک لحظه وامانده‌ام. هرگز به این معنا نیست که در این راه ثانیه‌ای سر خم کرده باشم یا در یک لحظه از این سالهای طولانی که کلمه‌ای برای توصیفش نمی‌شناسم زانوانم با خاک آشنا شده باشد؛ بلکه همچنان با تمام سختی‌ها، به یاری و پشتیبانی مردم و اندیشه‌ام سرافرازانه سرپا ایستاده ام.

این متن را در حالتی می‌نویسم که تمام اعضای بدنم به منتها درجه خود درد می‌کند؛ یا لااقل امیدوارم این حد از درد، حد نهائی آن باشد؛ چون تجربه ای از این دردناک‌تر در زندگی‌ام نداشته‌ام. از آخرین نامه‌ای که نوشته‌ام اوضاع جسمانی‌ام نه تنها بهتر نشده که بدتر هم شده است. گاهی در اوج درد موضوع را به طنز و شوخی برگزار می‌کنم.

وضعیت بحرانی مطلب احمدیان؛ هم‌بندیان او خواستار توقف حکم و آغاز فوری درمان شدند

وضعیت بحرانی مطلب احمدیان

دوستان گاه و بیگاه، از سر لطف می پرسند حالت چطور است؟ یا موضوع اعزام و بیمارستانت چه شد؟ با پوزخندی درد آلود جواب می دهم که از بار قبل که پرسیدی گویا چند درد جدید جدید به «کلکسیون» بیماری‌هایم اضافه شده و بحمدالله این کلکسیون در حال تکمیل است. این جملات را به شوخی می‌گویم و چیزی از جزییات دردهایم به این عزیزان نمی‌گویم تا مبادا درد و پریشانی جدیدی به دردهای این دوستان رنجیده و محنت چشیده بیفزایم.

بگذریم و به اصل مطلب برسیم.

ای کاش می‌شد این حرفها را حضوری به تک تکتان بگویم. ای دریغ که مجال چنین کاری فعلا وجود ندارد. حیف.

شاید تنها نکته مثبت این برزخ زندان (که نیمه دهه دوم آن را هم پشت سر گذاشته‌ام) این باشد که در این راه سخت که هم آکنده از حادثه بوده است و هم مالامال از ملال، با کسانی آشنا و دوست و حتی رفیق شده‌ام که اگر بدین برزخ گرفتار نمی‌شدم، احتمالا مجال مصاحبت ایشان هرگز فراهم نمیشد.

از تمام کسانی که در این سالیان طولانی، چه در زندان و چه عمدتا بیرون از زندان از هیچ کمکی در حق من، برادر کوچکشان مطلب احمدیان، دریغ نکرده‌اند و همواره چه در صورت چه در معنا کنارم بوده‌اند یا حتی یادی از من کرده اند، صمیمانه و از عمق وجودم سپاسگزارم.

نهایت لطف و محبت را از این عزیزان گاه ناشناس دیده‌ام و به نهایت از ایشان ممنونم؛ همینطور از نهادهای آزاده حقوق بشری که از هیچ لطفی در حق من فروگذار نکرده‌اند.

خرسندم که در جامعه ای زندگی می‌کنم که با تمام فشارهای وارده از سوی حاکمیت (اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی) همچنان جامعه پویا و زنده و به روز است.

امیدوارم در مسیر مبارزاتی‌ام که خود زندگی است و نمود آن در زندان، ایستادگی و مقاومت است، روزی به جایی برسم که بتوانم با افتخار بگویم لیاقت این همه مهر و محبت را داشته‌ام.

با سپاس بیکران

نامه مطلب احمدیان، نه فقط فریاد یک زندانی سیاسی دردمند، بلکه سندی زنده از مقاومت در برابر بی‌عدالتی است. او در حالی از دردهای جسمی خود می‌نویسد که سال‌ها از درمان محروم مانده و در شرایطی نگهداری می‌شود که حتی ابتدایی‌ترین حقوق یک زندانی رعایت نمی‌شود. احمدیان نماد نسلی از زندانیان سیاسی ایران است که با وجود محرومیت، شکنجه سفید، و بی‌رحمی ساختاری، به آرمان آزادی پایبند مانده‌اند.

این نامه در میان فعالان سیاسی و حقوق بشری بازتاب گسترده‌ای یافته و بسیاری از آنان آن را «ندای وجدان از پشت دیوارهای اوین» توصیف کرده‌اند. در شرایطی که حکومت با سرکوب سیستماتیک، صدای آزادی‌خواهان را خاموش می‌کند، نوشته‌هایی از این دست، همچون یادآوری زنده‌ای از انسانیت در برابر خشونت ساختاری باقی می‌مانند.

اعتصاب غذای زندانیان واحد ۲ زندان قزلحصار در اعتراض به اعدام‌های گسترده + کلیپ

اعدام ۱۴ زندانی از جمله یک زن در زندان‌های میناب، قزوین، اصفهان، دزفول، یاسوج و قم

نقض حقوق بشر در پرونده مطلب احمدیان

اقدامات صورت‌گرفته علیه مطلب احمدیان مصداق بارز نقض مواد زیر از میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی است:

ماده ۶: حق حیات؛ که با بی‌توجهی عامدانه به وضعیت درمانی، به خطر افتاده است.

ماده ۷: ممنوعیت شکنجه یا رفتار غیرانسانی؛ محرومیت از درمان پزشکی و نگهداری در شرایط دردآور، نوعی شکنجه سفید محسوب می‌شود.

ماده ۱۰: لزوم رفتار انسانی با زندانیان؛ که در مورد احمدیان با سیاست‌های تحقیر و فشار جسمی و روحی نقض شده است.

کانون‌ حقوق بشر ایران از نهادهای بین‌المللی، به‌ویژه گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، درخواست دارد تا با فشار بر دیکتاتوری حاکم ، زمینه‌ی درمان فوری، آزادی بی‌قید و شرط و توقف آزار این زندانی سیاسی را فراهم کنند.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ