--> سعید ماسوری؛ در حمایت از زندانیان در اعتصاب غذای زندان قزلحصار ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

سعید ماسوری؛ در حمایت از زندانیان در اعتصاب غذای زندان قزلحصار


سعید ماسوری: اینان “زندگی” و”زیستن شرافتمندانه” را چنان عاشقند که حاضرند برای آن بمیرند – تا شاید این حق زندگی را اگر نه برای خودشان، حداقل برای “دیگرانی ” بعد از خود تبدیل به حق مسلم و در دسترس کنند وکسی نتواند از آنها بگیرد

” شعار نه به اعدام ” چرا مجرمانه‌ترین شعار و نفس جنایت است ؟

کانون حقوق بشر ایران، یک‌شنبه ۲۷ مهرماه ۱۴۰۴ – روز یک‌شنبه ۲۷ مهر ۱۴۰۴، در هفتمین روز اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار، سعید ماسوری از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی طی انتشار نامه‌ای از آنها حمایت کرده وی که هم اکنون در زندان قزلحصار محبوس است، در حمایت از اعتصاب این زندانیان نامه‌ای منتشر کرد.

در این نامه سعید ماسوری به خطرناک و مجرمانه دانستن شعار «نه به اعدام» از طرف حکومت استبدادی پرداخته و علت را چنین شرح می‌دهد که چون دفاع از حق حیات می‌تواند به مطالبه دیگر حقوق اساسی مانند عدالت، آزادی و برابری بینجامد.

در چنین نظامی، حکومت با در دست داشتن اختیار مرگ و زندگی زندانیان، خود را در جایگاه خدایی می‌نشاند و با تهدید به اعدام، جامعه را در ترس نگه می‌دارد. در مقابل، زندانیانی که با وجود خطر مرگ فریاد «نه به اعدام» سر می‌دهند، نماد شجاعت و عشق به زندگی‌اند.

سعید ماسوری در پایان از مردم می‌خواهد برای دفاع از حق حیات و امکان مطالبه هر حق دیگر، به جنبش «نه به اعدام» بپیوندند و از زندانیان محکوم به اعدام حمایت کنند.

متن کامل نامه زندانی سیاسی سعید ماسوری در زیر آمده است.

متن نامه زندانی سیاسی سعید ماسوری

“شعار نه به اعدام ”

چرا مجرمانه‌ترین شعار و نفس جنایت است؟

در حمایت از زندانیان اعتصابی بند ۲ قزل‌حصار

ممنوعیت و مجرمانه بودن شعار ” نه به اعدام” بدین خاطر است که روی دیگر این شعار حق حیات است!!

ولی از نگاه حکومت استبدادی از کجا معلوم که کسی که امروز به اعدام “نه” میگوید و آن را فریاد می زند، با به‌دست آوردن آن “نه به تبعیض”، “نه به بی عدالتی”، “نه به گرانی و فقر”، “نه به فساد و رانت‌خواری” و “نه به دیکتاتوری” را هم سر ندهد؟؟ حکومت با این شعار که ” چون صد آید، نود هم پیش ماست” بر این باور است که اگر اجازه مبارزه حتی برای” حق حیات ” را به کسی ندهد، هیچ حق دیگری بطور جدی قابل مطالبه نیست و میتواند نادیده گرفته و سرکوب کند.

در زندان‌های این حکومت اعدامی، وقتی احکام اعدام صادر میگردد و مردمان گروه گروه در صف و نوبت اعدام قرار میگیرند، جلو و عقب انداختن تاریخ اجرای حکم فقط و فقط به دلخواه و میل حکومت و قوه قضائیه آن است و با همین حربه زندانیان و خانواده های آنان را تهدید می کنند تا دست از پا خطا نکنند و بدین صورت فرصت هر روز زنده ماندن و زندگی یک زندانی را دستمایه “اقتدار” خود قرار داده “نمرود گونه” و “فرعون وار” لاف انا الحق می‌زنند، چرا که میتوانند، چند روز زنده بودن را به کسی بدهند و از کسی سلب کنند!!!

اینکه روزانه گروه گروه زندانیان را به پای چوبه های دار می برند. برخی را می کشند و برخی را برمی گردانند (به اسم مهلت دادن) دقیقا همان “توهم خدایی” داشتن است و لابد مردمان را هم بردگان و قربانیانی میدانند که حیات و زندگیشان در دستان آنهاست!

هم‌وطنان شریف ایران!!

حال شما قضاوت کنید!

آیا فریاد “نه به اعدام” از سوی زندانیانی که همه در صف اعدام هستند و کمترین اعتراض و اعتصاب، مصداق تخلف در زندان بوده و نتیجه اش تسریع ” اعدام “و به دار کشیده شدن خواهد بود، آیا چیزی غیر از جسارت و قهرمانی است؟؟؟

اینان “زندگی ” و” زیستن شرافتمندانه ” را چنان عاشقند که حاضرند برای آن بمیرند، تا شاید این حق زندگی را اگر نه برای خودشان، حداقل برای “دیگرانی” بعد از خود تبدیل به حق مسلم و در دسترس کنند وکسی نتواند از آنها بگیرد.

ولی از سوی دیگر این پاسداران شقاوت و سنگدلی به اعدامهای دستجمعی و گروه گروه روی آورده اند تا هم این قهرمانان سرشار از زندگی را بکشند و هم با ایجاد ترس ناشی از این کشتار و اعدامها، شهامت مطالبه هر حق دیگری را هم در دل هر کس دیگر پیشاپیش بمیرانند.

فلذا بر ما و بر هر ایرانی منصف و شرافتمندی است که حتی برای امکان مطالبه هر حقی (حتی برای خودمان)، با همه توان و هر وسیله ای که در اختیار داریم، به جنبش”نه به اعدام” پیوسته و از زندانیان محکوم به اعدامی که با شعار نه به اعدام – طنابهای داری که دیر یا زود بر گردن تک تک ما خواهد بود، ولی آنها بر گردن خود محکم کرده اند- حمایت کنیم!

و خوشا به حال مردمانی که به اصطلاح “مجرمان و گناهکارانشان” هم از این تبارند.

“نه به اعدام”

درود بر حامیان نه به اعدام

زنده باد آزادی

سعید ماسوری – زندان قزلحصار

مهرماه ۱۴۰۴

وخامت حال هدی مهرگانفر در زندان عادل‌آباد شیراز؛ جان این زندانی سیاسی در خطر است

فریاد خاموش در زندان قزلحصار؛ لب‌های دوخته، برای فقر برای آزادی! + کلیپ‌ها و عکس‌ها

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ