--> نامه مسعود بیدریغ، بوکسور گیلانی از پشت میله‌های زندان: سوگندی برای آزادی ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

نامه مسعود بیدریغ، بوکسور گیلانی از پشت میله‌های زندان: سوگندی برای آزادی


مسعود بیدریغ: ما زنده‌ایم؛ ما در زیر فشار خم نمی‌شویم. نه گلوله، نه زندان، نه طناب دار و نه ستم بی‌حساب شما، نتوانست و نخواهد توانست ما را از پای درآورد. آنچه در آبان بر ما گذشت، زخم بود و تجربه؛ اما از دل این زخم‌ها، امیدی سخت و ریشه‌دار سربرآورده است

کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۹ آبان‌ماه ۱۴۰۴ – مسعود بیدریغ، بوکسور گیلانی و زندانی سیاسی، در نامه‌ای احساسی و پرشور از درون زندان، یادآور شد که «آزادی را نمی‌توان به بند کشید». او این نامه را به مناسبت سالگرد اعتراضات آبان ۹۸ و زادروز کوروش بزرگ نوشته است؛ زمانی که صدها تن از معترضان جان خود را در راه آزادی از دست دادند.

مسعود بیدریغ، با اشاره به تداوم سرکوب و خشونت حکومتی، بر مقاومت مردم ایران در برابر ظلم تأکید کرده و از پشت میله‌ها، پیامی سرشار از امید و پایداری فرستاده است — پیامی که پژواک صدای نسلی است که در برابر دیکتاتوری ایستاده است.

مسعود بیدریغ؛ آغاز دوران محکومیت در زندان لاکان رشت؛ ورزشکار معترض به حکم اعدام، قربانی روند ناعادلانه قضایی

متن کامل نامه مسعود بیدریغ در زیر آمده است:

به یاد آبان خونین و زادروز کوروش بزرگ

«از خاک وطن هنوز بوی خون می‌دهد و چشم‌های مادران ما شراره‌ خشم را می‌بارد. آبان خونین هنوز تمام نشده است — گلوله‌ها همچنان بر سینه خیابان می‌بارند و نام آن جاویدنامان در تاریخ با خون نوشته شده است.

خیال کردید با زندان و طناب و ترس، می‌توانید صدای ما را خاموش کنید؛ غافل از اینکه از هر قطره خون، هزار فریاد روییده است. آزادی را نمی‌شود کشت؛ در دل هر ایرانی، آتشی از خشم و امید شعله‌ور است که خاموش‌کردنی نیست.

امروز، در زادروز کوروش بزرگ — آن پیام‌آور انسانیت و آزادی — من، که در بند و زنجیرم، به نوبه خود از جانب انبوه دل‌های مجروح این سرزمین فریاد می‌زنم:

ما زنده‌ایم؛ ما در زیر فشار خم نمی‌شویم. نه گلوله، نه زندان، نه طناب دار و نه ستم بی‌حساب شما، نتوانست و نخواهد توانست ما را از پای درآورد. آنچه در آبان بر ما گذشت، زخم بود و تجربه؛ اما از دل این زخم‌ها، امیدی سخت و ریشه‌دار سربرآورده است.

در غل و زنجیر اما سربلند و پر از امید هستم. ما از آتش گذشته‌ایم و نسوختیم؛ ما با ایستادگی، با فریاد و با وفاداری به آرمان آزادی، این وطن را دوباره خواهیم ساخت.

و اینک سوگند می‌خورم: تا آخرین نفس، تا آخرین فریاد، علیه ظلم خواهم ایستاد تا عدالت و آزادی به این سرزمین زیبا بازگردد.»

گزارش مای ساتو به سازمان ملل: اعدام و سرکوب در راستای تشدید فشار بر جامعه

بی‌خبری نگران‌کننده از حمزه درویش، زندانی اهل سنت در زندان لاکان رشت

زندانیان سیاسی نمادی از پایداری جامعه

نامه مسعود بیدریغ، نه فقط یادآور درد و رنج زندانیان سیاسی در ایران است، بلکه نمادی از پایداری جامعه‌ای است که علی‌رغم سرکوب، هنوز به آینده‌ای آزاد باور دارد. صدای او از پشت میله‌ها، پژواک هزاران صدای خاموش‌شده در زندان‌های سراسر کشور است — صدایی که حکومت تلاش کرده خاموش کند اما در دل مردم زنده مانده است.

بیدریغ، با یادکرد از «آبان خونین» و کوروش بزرگ، دو نماد تاریخی از آزادی‌خواهی و مقاومت را در کنار هم قرار داده است. او با زبان شاعرانه و پرشور خود نشان می‌دهد که زندان برایش پایان نیست، بلکه آغاز فریادی تازه است.

در حالی که فشار بر زندانیان سیاسی همچنان ادامه دارد، پیام او بار دیگر بر یک حقیقت بنیادین تأکید می‌کند: آزادی را نمی‌توان در زنجیر کرد.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ