۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
زینب جلالیان، زندانی سیاسی کُرد، پس از ۱۵ سال حبس بدون حتی یک روز مرخصی، از ابتداییترین حقوق درمانی محروم مانده است. مقامات زندان یزد رسیدگی پزشکی را منوط به نوشتن ندامتنامه کردهاند
کانون حقوق بشر ایران، یکشنبه ۲۸ اردیبشهتماه ۱۴۰۴ – زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی با محکومیت حبس ابد در ایران، در اوایل تیرماه ۱۴۰۳ به دلیل درد شدید در ناحیه پهلوی راست به بهداری زندان مرکزی یزد منتقل شد، اما بدون دیدار با پزشک متخصص، به بند بازگردانده شد. این در حالی است که او مدتهاست از مشکلات مزمن کلیوی و دردهای موضعی رنج میبرد.
طبق گزارش منابع مطلع، مقامات زندان هیچ اقدامی برای اعزام او به بیمارستان خارج از زندان و انجام آزمایشهای تخصصی صورت ندادهاند. در نتیجه این بیتوجهیها، جلالیان اکنون با لکهها و جوشهای پوستی در ناحیه صورت، کتف و سینه نیز مواجه است. وی بارها خواستار انجام سونوگرافی و رسیدگی پزشکی شده، اما همچنان صدای او بیپاسخ مانده است.
درمان در گرو «ندامتنامه»
در خردادماه ۱۴۰۳، یک تیم امنیتی وابسته به وزارت اطلاعات در دو نوبت با زینب جلالیان ملاقات کرده و شرط اعزام او به مراکز درمانی را نوشتن ندامتنامه اعلام کردهاند. او ضمن رد این درخواست، درمان و دسترسی به پزشک را حق قانونی خود دانسته و اقدام مقامات امنیتی را مصداق شکنجه عنوان کرده است.
این رفتار، پیشتر نیز در آبان ۱۴۰۲ توسط همان نهاد تکرار شده بود. مقامات تهدید کرده بودند که در صورت عدم ابراز ندامت، جلالیان از تمامی حقوق اولیه از جمله حق درمان محروم خواهد شد.
روایتی از سالها شکنجه و تبعیدزینب جلالیان، متولد سال ۱۳۶۱ در روستای دیمقشلاق از توابع ماکو، در ۲۰ اسفندماه ۱۳۸۶ توسط نیروهای امنیتی با خشونت بازداشت شد. او در کرمانشاه تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفت. دادگاه او تنها چند دقیقه به طول انجامید و بدون حضور وکیل، به اتهام «محاربه از طریق همکاری با پژاک» به اعدام محکوم شد. این حکم در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت.
در سالهای بعد، او بارها برای انجام مصاحبه تلویزیونی تحت فشار قرار گرفت. در اسفند ۱۳۸۸، از زندان کرمانشاه به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد تا مجبور به اعتراف تلویزیونی شود، اما مقاومت کرد و مجدداً به زندان دیزلآباد کرمانشاه بازگردانده شد.
زینب جلالیان شکنجههایی چون ضربات کابل به کف پا، تهدید به تجاوز، و اصابت میله فلزی به سر را تجربه کرده است. در یکی از بازجوییها، بر اثر ضربه مستقیم، بیهوش شد.
سالها تبعید، بیمرخصی، و ابتلا به کرونا
وی در طول ۱۵ سال زندان، بارها بین زندانهای خوی، قرچک ورامین، کرمان، کرمانشاه و نهایتاً یزد جابهجا شد. در تیر ۱۳۹۹، در حالی که در اعتصاب غذا بود، از زندان قرچک به زندان کرمان منتقل و در سلول انفرادی محبوس شد. همان زمان به کرونا مبتلا شد و وضعیت جسمیاش بهشدت وخیم گردید.
او روز اول مهر ۱۳۹۹ به زندان کرمانشاه بازگشت و سپس در آبان همان سال به زندان یزد منتقل شد؛ جایی که تاکنون نیز بدون حتی یک روز مرخصی درمانی نگهداری میشود.
بازگشت به بند بدون ویزیت پزشک متخصصزندانی سیاسی زینب جلالیان در اوایل تیرماه ۱۴۰۳، به دلیل درد شدید در ناحیه پهلوی سمت راست به بهداری زندان منتقل شده بود اما بدون ویزیت پزشک متخصص به بند بازگردانده شد.
وی مدتها است که از درد ناحیه پهلوی راست رنج میبرد اما مقامات زندان هیچ اقدام جدی برای معالجه و انتقال وی به بیمارستان خارج از زندان و ویزیت پزشک متخصص نکردهاند. مقامات زندان با این اقدام سعی در شکنجه وی دارند.
در حال حاضر نیز به دلیل عدم رسیدگیهای پزشکی، لکه و جوشهای پوستی در بخشهای از صورت، کتف و سینه وی به وجود آمده است. وی خواستار انتقال به بیمارستان خارج از زندان و انجام سونوگرافی و آزمایشات شده اما تا کنون هیچ رسیدگی به این خواسته وی نشده است.
رسیدگی پزشکی منوط به نوشتن ندامت نامه
در خرداد ماه ۱۴۰۳، یک تیم از بازجویان و مقامات وزارت اطلاعات ۲مرتبه با وی در دفتر زندان مرکزی یزد ملاقات کرده و از وی خواستار نوشتن ندامت نامه به منظور رسیدگی به مشکلات پزشکی وی شدهاند. زندانی سیاسی زینب جلالیان ضمن رد این درخواست درمان و آزادی مشروط برای رسیدگیهای پزشکی را حق مشروع خود دانسته است. وی در آبان ۱۴۰۲ نیز توسط تیم بازجویان وزارت اطلاعات تهدید شد که تا زمانی که ابراز ندامت نکند از همه حقوق اولیه خود از جمله دسترسی به خدمات پزشکی محروم است. وی این اقدام مقامات وزارت اطلاعات را مصداق شکنجه دانست و آنرا قاطعانه رد کرد.
درباره زندانی سیاسی زینب جلالیانزندانی سیاسی زینب جلالیان در سال ۱۳۶۱، در روستای دیم قشلاق ماکو از توابع استان آذربایجان غربی متولد شد. وی در تاریخ ۲۰ اسفند ماه ۱۳۸۶، توسط ماموران امنیتی با ضرب و شتم و به زور اسلحه در جاده کرمانشاه – سنندج بازداشت و سپس به بازداشتگاه ستاد خبری اطلاعات واقع در میدان نفت کرمانشاه منتقل شد و تحت شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفت. او سپس به زندان سنندج منتقل گردید.
زینب در سال ۱۳۸۸ به اتهام محاربه از طریق همکاری با گروه پژاک به اعدام محکوم شد. دادگاه رسیدگی به اتهامات زینب جلالیان بدون حضور وکیل مدافع برگزار شد و تنها چند دقیقه بیشتر طول نکشید. محکومیت او در سال ۱۳۹۰ به حبس ابد کاهش یافت.
مسئولین زندان کرمانشاه جهت تحت فشار گذاشتن این زندانی جهت انجام مصاحبه تلویزیونی در اسفند ۱۳۸۸ وی را از زندان کرمانشاه به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند که نهایتا با مقاومت این زندانی برای عدم اجرای چنین مصاحبهای مجددا به زندان دیزلآباد کرمانشاه منتقل شد.
زینب جلالیان با شکنجههایی چون بازجویی با دستبند و پا بند، زدن متوالی کابل به کف پا و همچنین تهدید به تجاوز در حین بازجویی روبرو بوده است. در جریان یکی از جلسات بازجویی، در حالی که بازجو وی را تهدید به تجاوز جنسی کرده بود، در مقابل اعتراض او، بازجو با میله آهنی آن چنان محکم بر سر او کوبید که منجر به بیهوشی زینب گردید.
تشدید فشار به منظور اخذ اعترافات اجباریبارها و بارها تحت فشار قرار گرفت تا جلوی دوربین برود و اعتراف و مصاحبه کند. ولی تسلیم نشد و به این کار تن نداد.
وی مدتی نیز در زندان دیزلآباد کرمانشاه محبوس بود و در آذرماه ۱۳۹۳، بدون اطلاع قبلی به خانواده و وکیلش، به زندان خوی منتقل شد. زندانی سیاسی زینب جلالیان در تاریخ ۱۰ اردیبهشت بطور ناگهانی از بطور ناگهانی از زندان خوی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.
زندانی سیاسی زینب جلالیان در تاریخ ۵تیر ۱۳۹۹، در حال اعتصاب غذا از زندان قرچک ورامین به زندان کرمان منتقل شد. وی در حالی در سلول انفرادی در زندان کرمان نگهداری میشد که پیش از انتقالش به زندان کرمان در زندان قرچک ورامین به کرونا مبتلا شده بود و حالش بشدت وخیم
زندانی سیاسی زینب جلالیان روز سه شنبه اول مهرماه ۹۹ پس از تحمل سه مال سلول انفرادی درحالیکه وضعیت جسمی اش بشدت وخیم بود از زندان کرمان به به زندان کرمانشاه منتقل شد.
زینب جلالیان روز روز ۲۰ آبان ۱۳۹۹، در یک تماس کوتاه تلفنی با خانواده اش گفت که او را به زندان یزد منتقل کرده اند.
وی پس از چند بار جابجایی از زندانی به زندان دیگر، هم اکنون در زندان یزد محبوس بوده و پس از ۱۵ سال زندان حتی یک روز مرخصی برای رسیدگیهای پزشکی و درمانی نداشته است.
ممانعت از رسیدگی پزشکی مصداق شکنجه و نقض حقوق بشر
ممانعت عمدی از دسترسی زندانیان به مراقبتهای پزشکی، میتواند به عنوان یک عمل شکنجه یا رفتار بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز تلقی شود. این اعمال، جرایم بینالمللی محسوب میشوند و در قوانین بینالمللی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بینالمللی به شدت محکوم شدهاند.
۱۰دسامبر ۱۹۴۸ ـ تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر
نقض حقوق منشور جهانی حقوق بشر با ممانعت از رسیدگی پزشکیحق حیات (ماده ۳): این حق نه تنها به معنای حفظ حیات فیزیکی است، بلکه شامل حق برخورداری از شرایط مناسب برای زندگی سالم نیز میشود. دسترسی به مراقبتهای بهداشتی، یکی از مهمترین جنبههای این حق است.
حق آزادی و امنیت فردی (ماده ۹): هر فرد حق دارد از آزادی و امنیت شخص خود برخوردار باشد. این حق شامل حق برخورداری از شرایط مناسب زندگی در زندان نیز میشود که دسترسی به مراقبتهای بهداشتی را شامل میشود.
باید توجه داشت، حقوق مندرج در منشور جهانی حقوق بشر، جهانی و غیرقابل تفکیک هستند. به این معنی که هیچکس نمیتواند از یک حق به بهانهی بهرهمندی از حقوق دیگر محروم شود. منشور جهانی حقوق بشر بر اصل برابری همه انسانها بدون تبعیض نژادی، جنسی، مذهبی یا هر نوع تبعیض دیگری تاکید دارد. زندانیان نیز از این اصل مستثنی نیستند و حق دارند از همان حقوقی که افراد آزاد از آن برخوردارند، بهرهمند شوند
قسامه؛ نهادی به جای مانده از قرون گذشته – قسمت اول
مهدی معمار، بلاتکلیفی ۴۰۰ روزه در زندان شیبان اهواز
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر