۹ خرداد, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
فهرست مطالب
1. گفتمان زنان در دوران پهلوی
2. زنان نویسنده و فعال فرهنگی در دوره پهلوی
3. ادبیات ایران در دوره پهلوی
4. تکامل آثار زنان نویسنده
5. زنان نویسنده؛ تجارب تازه، مسائل جدید
5. زنان نویسنده؛ تجارب تازه، مسائل جدید
قلم در زنجیر؛ زنان نویسنده: ایستاده در برابر ستم و تباهی – ۱۰۰ سال نویسندگی در ایران زیر سایه استبداد
گفتمان زنان در دوران پهلوی
در دوران پیش از انقلاب ۱۳۵۷، سیاستگذاریهای نظام سلطنتی، بهویژه بر اساس گفتارهای محمدرضا شاه پهلوی درباره زنان، بر «امروزی بودن» و «اجتماعی بودن» زنان طبقه متوسط و بالای جامعه تأکید داشت. این گفتمان، که از طریق نشریاتی مانند زن روز (نزدیک به گفتمان رسمی پهلوی) ترویج میشد، بر زیبایی و پیروی از مدهای غربی تمرکز داشت. این پروژه شبهمدرنیسم، با وجود تأکید بر برتری جنس مرد (پدر، شوهر، پسر)، با گفتمانهای برابریخواهانه حقوقی-سیاسی، مارکسیستی و هویتهای مذهبی مترقی (دور از گرایشهای سنتی و ارتجاعی) به شدت تقابل داشت.
در این دوره، سازمانهایی مانند جمعیت زنان در سال ۱۳۲۱ با هدف بهبود وضعیت حقوقی زنان تأسیس شد و نشریه زن امروز را بین سالهای ۱۳۲۳ تا ۱۳۲۴ منتشر کرد. صفیه پیروز نیز در سال ۱۳۲۲ شورای زنان ایران را برای دستیابی به برابری جنسیتی و ارتقای سطح فکری زنان بنیان گذاشت. همچنین، تشکیلات زنان، شاخهای از حزب توده، در سال ۱۳۲۲ شکل گرفت و نشریه بیداری را منتشر کرد.
از دیگر نشریات این دوره میتوان به زنان پیشرو (صدیقه گنجهای)، آزادی زنان و زنان مبارز (۱۳۲۹) اشاره کرد. در سال ۱۳۳۱، بدرالملوک بامداد جمعیت زنان ایران را تأسیس کرد که نشریه زنان ایران آن با ویراستاری فاطمه سیاح و همکاری افرادی چون زهرا خانلری، فروغ حکمت و سیمین دانشور منتشر میشد.
با این حال، فعالیتهای سیاسی زنان در این دوره عمدتاً ممنوع بود و هزینههای سنگینی مانند زندان و شکنجه در پی داشت. تا سالهای نزدیک به انقلاب ۱۳۵۷، فعالیت گروههای متشکل از زنان چندان آشکار نبود، جز در سازمانهای مخفی مانند چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق که کادرهای زن فعالی داشتند. گروههایی مانند جمعیت بیداری زنان، جمعیت زنان مبارز و جمعیت زنان دموکرات در آستانه انقلاب شکل گرفتند.
زنان نویسنده و فعال فرهنگی در دوره پهلوی
در این دوره، زنان فعال در حوزه فرهنگ، ادبیات و نویسندگی، با وجود محدودیتها، نقش مهمی ایفا کردند. در ادامه، به برخی از این چهرهها اشاره میشود:
بدرالملوک بامداد (۱۲۷۷–۱۳۶۶): روزنامهنگار، آموزگار، نویسنده و فعال اجتماعی. او عضو کانون بانوان، از مؤسسان سازمان بانوان هوادار حقوق بشر و صاحبامتیاز زن روز بود.
فاطمه سیاح (۱۲۸۱–۱۳۲۶): استاد ادبیات و از بنیانگذاران کانون بانوان در وزارت فرهنگ. او اولین بانوی استاد دانشگاه تهران بود که کرسی نقد ادبی را پایهگذاری کرد و از فعالان حقوق زنان بود.
سرور مهکامه محصص لاهیجانی (۱۲۹۱–۱۳۵۶): شاعر، خوشنویس و فعال حقوق زنان. او در سال ۱۳۱۳ در مسابقه ادبی هزاره فردوسی رتبه اول را کسب کرد و در سال ۱۳۲۵ بهعنوان یکی از اولین زنان، عضو هیئت رئیسه کنگره نویسندگان شد. بیش از ۵۰۰۰ شعر از او به جا مانده است.
شمسالملوک مصاحب (۱۲۹۲–۱۳۷۶): شاعر، نویسنده و از اولین سناتورهای زن مجلس سنا. او از فعالان حق رأی زنان و جزو اولین زنان ایرانی بود که به دانشگاه رفت.
طوسی حائری (۱۲۹۶–۱۳۷۲): نویسنده، مترجم و اولین گوینده زن رادیوی ملی ایران. او دکتری زبان فرانسه از سوربن داشت و ترجمههایش از سال ۱۳۲۰ در مجلات اطلاعات هفتگی و کتاب هفته منتشر شد. همچنین، مجله آشنا را در سال ۱۳۳۷ با همکاری احمد شاملو منتشر کرد.
لیلی تقیپور (۱۲۹۹–۱۳۸۰): نقاش و تصویرگر، اولین فارغالتحصیل زن دانشکده هنرهای زیبا (۱۳۲۰) و اولین تصویرگر کتاب کودک در ایران.
سیمین دانشور (۱۳۰۰–۱۳۹۰): نویسنده و مترجم، اولین زن ایرانی که بهصورت حرفهای داستاننویسی کرد. رمان سووشون (۱۳۴۸) او به ۱۷ زبان ترجمه شده و از پرفروشترین آثار ادبیات داستانی ایران است. او همراه جلال آل احمد، عضو و رئیس اولین دوره کانون نویسندگان ایران بود.
مهری آهی (۱۳۰۱–۱۳۶۶): مترجم ادبیات روسی با دکتری زبان و ادبیات روسی. از ترجمههای شاخص او میتوان به جنایت و مکافات داستایفسکی اشاره کرد.
پروین دولتآبادی (۱۳۰۳–۱۳۸۷): شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک.
توران میرهادی (۱۳۰۶–۱۳۹۵): استاد ادبیات کودک، نویسنده و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان.
سیمین بهبهانی (۱۳۰۶–۱۳۹۳): شاعر و غزلسرای معاصر، عضو کانون نویسندگان ایران. مجموعه شعر سهتار شکسته (۱۳۳۰) اولین اثر او بود. او به دلیل نوآوری در غزل فارسی به «نیمای غزل» معروف است.
فروغ فرخزاد (۱۳۱۳–۱۳۴۵): شاعر پیشگام شعر نو. مجموعه تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد جایگاه او را در شعر معاصر تثبیت کرد. مستند خانه سیاه است (۱۳۴۱) از آثار برجسته اوست.
فریده فرجام (۱۳۱۳): کارگردان تئاتر، نمایشنامهنویس و نویسنده ادبیات کودک. او اولین زن نمایشنامهنویس ایرانی و از مؤسسان کانون نویسندگان ایران بود.
نصرت پرتوی (۱۳۱۶): بازیگر تئاتر و نمایشنامهنویس، اولین زن درامنویس ایران.
گلی ترقی (۱۳۱۸): نویسنده با مجموعه داستان من هم چهگوارا هستم (۱۳۴۸) و رمان خواب زمستانی (۱۳۵۴).
لیلی گلستان (۱۳۲۳): مترجم و گالریدار، با ترجمه زندگی، جنگ و دیگر هیچ (اوریانا فالاچی) شناخته شد.
هما سرشار (۱۳۲۵): نویسنده و روزنامهنگار، از سال ۱۳۴۳ با زن روز و سپس کیهان همکاری میکرد.
ادبیات ایران در دوره پهلوی
پژوهشگران معتقدند در دهه ۱۳۳۰، با وجود تلاشهای فکری و نظری، اکثر رمانها از خلاقیت ادبی محروم بودند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فضای خفقان اجتماعی بر نویسندگان سایه افکند. کانونهای فرهنگی از هم پاشید و خوشبینی پیشین جای خود را به سرخوردگی داد. بازگشت به داستانهای تمثیلی، اسطورهای و پوچگرایانه، تحت تأثیر فرهنگ نهیلیستی غرب، ویژگی اصلی ادبیات این دوره بود. ادبیات آمریکا تأثیر غالبی داشت و بسیاری از نویسندگان به دلیل سانسور به ترجمه روی آوردند.
از اواخر دهه۱۳۳۰، با کاهش نسبی بحرانهای اجتماعی، داستاننویسی ایران وارد دوره شکوفایی شد. در دهه ۱۳۴۰، نویسندگان به مناطق کمتر شناختهشده ایران توجه کردند و مصالح ادبی جدیدی برای داستاننویسی شکل گرفت. در دهه ۱۳۵۰، نسل جسور و جستوجوگر به صحنه آمد. نویسندگان متعهد به بیان تضادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پرداختند. کانون نویسندگان ایران در سال ۱۳۴۷ با حضور افرادی مانند سیمین دانشور و جلال آل احمد تأسیس شد و نویسندگان با گرایشهای چپ به مبارزه با سانسور و محدودیتها پرداختند.
از سوی دیگر سانسور شدید در دهه ۱۳۵۰، بهویژه پس از یورش مأموران دولتی به کتابخانهها در سال ۱۳۵۱، نویسندگان بسیاری را ممنوعالقلم کرد. با این حال، این دهه را میتوان دهه اعتراض نامید. آثاری مانند داستانهای کوتاه غلامحسین ساعدی، که فقر و فلاکت اجتماعی را به تصویر میکشید، نمونهای از این دوره است. رمان سووشون سیمین دانشور نیز با پایانی امیدوارکننده، نماد مقاومت و امید بود.
تکامل آثار زنان نویسنده
قابل توجه اینکه آثار زنـان نویسنده در این دوره روندی تکاملی داشت. داستانهای اولیه مانند دختر تیرهبخت و جوان بوالهوس (ایراندخت تیمورتاش،۱۳۱۰)، ژاله یا رهبر دوشیزگان (زهرا خانلری، ۱۳۱۵)، آتش خاموش (سیمین دانشور، ۱۳۲۷) و سنجاق مروارید (مهین توللی، ۱۳۳۸) اغلب به توصیف زنـان قربانی و مردان گناهکار محدود بودند. اما از دهه ۱۳۴۰، آثار زنـان به موضوعات برابریخواهی جنسیتی و آزادی پرداختند.
مهشید امیرشاهی با داستانهایی مانند سار بیبی خانم و بعد از روز آخر، زنـان کنشگر و مبارز را به تصویر کشید. شهرنوش پارسیپور با سگ و زمستان بلند (۱۳۵۳)، آویزههای بلور (۱۳۵۶) و تجربههای آزاد (۱۳۵۷)، و گلی ترقی با خواب زمستانی (۱۳۵۲)، به پرسشهای نوین زنـان ایرانی پرداختند. این پرسشها در دهههای بعد به هویتخواهی و خودباوری در آثار نویسندگانی مانند غزاله علیزاده، فرشته مولوی و منیرو روانیپور منجر شد.
زنان نویسنده؛ تجارب تازه، مسائل جدید
زنـان نویسنده در دوره پهلوی، نهتنها در برابر سانسور و تبعیض ایستادگی کردند، بلکه با خلق آثار ادبی ماندگار، به بازتاب مسائل زنـان و جامعه پرداختند. این تلاشها زمینهساز تحولات بعدی در ادبیات زنـان ایران شد.
با پیروزی انقلاب ضد سلطنتی۱۳۵۷، نسیم بهاری بر زنـان میهن و آثار ادبی و هنری آنان وزیدن گرفت و می رفت تا باغ شکوفانی از تجارب و دستاوردهایشان به بار نشیند. اما خمینی و جریان های واپس گرا و زن ستیز با غصب حق حاکمیت مردم بر سرنوشت شان، خزان و زمستان تیره و سردی را بر میهنمان مستولی کردند.
در شماره های بعدی سیر تحولات نویسندگی و نویسندگان ایران را پی می گیریم.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر