امیر نیسی اهل روستای بیتدنیار در اهواز بود و از پیروان اهل سنت به شمار میرفت. او در سال ۱۳۹۸، زمانی که هنوز نوجوان بود، به واسطه ارتباط در شبکههای اجتماعی با فردی که بعدها مأمور اطلاعاتی معرفی شد، بازداشت گردید
-
کانون حقوق بشر ایران
حمایت از کارزار سهشنبههای نه به اعدام
-
کانون حقوق بشر ایران
زندانیان سیاسی
-
کانون حقوق بشر ایران
قرچک زنان زندانی
از زندان تا خیابانهای کهگیلویهوبویراحمد؛ نامهای یک زندانی سیاسی
در حالی که هزاران نفر از مردم استان کهگیلویهوبویراحمد به خیابان آمدند تا از حق آب، حق زندگی و حق آینده دفاع کنند، صدای زندانیانی چون نویسنده این نامه یادآور آن است که این مبارزه تنها بیرون زندان نیست؛ بلکه در پشت دیوارها نیز کسانی هزینه مقاومت و حقطلبی را با جان و آزادی خود میپردازند
تهدید همسر احمد ناصری در پی وخامت حال او در زندان سپیدار
زندانیان بند بارها به مأموران فریاد زدهاند که احمد ناصری در حال مرگ است، اما مسئولان زندان نه او را به بهداری منتقل کردهاند و نه هیچگونه اقدام فوری برای نجات جان او انجام دادهاند
اعدام ۹ زندانی درکاشمر، مشهد، کرمانشاه، ایلام، بهبهان، کرمان، قزوین و اصفهان
افزایش اعدامها را باید نشانهای از ضعف ساختار قدرت و ناتوانی آن در مواجهه با جامعهای دانست که در مسیر تغییرات بنیادین گام برمیدارد و دیگر به وضعیت پیشین بازنمیگردد
دستگیری و انتقال آقای هادی جمالی پور به زندان بیرجند پس از پایان دادگاه
بازداشت و صدور احکام سنگین برای آقای هادی جمالی پور در حالی انجام میشود که او بارها تأکید کرده اعتراضهایش صرفاً در چارچوب دفاع از حقوق کارکنان، مبارزه با فساد اداری و تلاش برای ایجاد شفافیت ساختاری بوده است
قطعنامه کمیته سوم سازمان ملل درباره وضعیت حقوق بشر در ایران
بخش مهمی از قطعنامه به موج گسترده اعدامها در ایران اختصاص دارد؛ موجی که بر پایه اعترافات اجباری، شکنجه و دادرسیهای فاقد استانداردهای بینالمللی انجام میشود
اعدام ۱۵ زندانی در بوشهر، نیشابور، شهرکرد، مشهد، قزلحصار کرج، برازجان، بوکان، تبریز و اهواز
رشد قابل توجه آمار اعدامها، بازتابی از نگرانی حاکمیت در برابر اعتراضات گسترده و مطالبات آزادیخواهانه مردم است. این سیاست، تلاشی برای ایجاد رعب و کنترل اجتماعی تلقی میشود
مرگ امیر نیسی در زندان شیبان اهواز؛ نمونهای دیگر از «قتلهای خاموش» ناشی از عدم رسیدگی پزشکی
امیر نیسی توسط دادگاه انقلاب اهواز و به ریاست «قاضی محمدی» به ۱۵ سال حبس محکوم شده بود. او طی مدت حبس در بندهای مختلف زندان شیبان زندگی کرده و بارها از مشکلات جسمی شکایت کرده بود
مرگ مشکوک فرزاد خوش برش در بازداشتگاه اطلاعات ساری؛ نشانههای ضربوشتم و شکنجه برای اعترافگیری
بهگفته شاهدانی که جسد فرزاد خوش برش را پیش از انتقال به پزشکی قانونی دیدهاند، آثار واضح کبودی، کوفتگی و ضربات متعدد بر بدن وی وجود داشته است
ابراهیم پارسامهر؛ ممانعت از درمان و تداوم فشارهای امنیتی در زندان شیبان اهواز
ابراهیم پارسامهر از وکلای پایه یک دادگستری است که سابقه وکالت تعدادی از نوکیشان مسیحی و همچنین چند تن از بازداشتشدگان شهرستان باغملک در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ را بر عهده داشته است
اعدام نه زندانی در بیرجند، بجنورد، مراغه، اسفراین، ملایر و دورود
افزایش بیرویه اعدامها در ماههای اخیر بیانگر تشدید بحران درونی نظام سیاسی و ناتوانی آن در پاسخ به مطالبات مردمی برای تغییر و آزادی است
وخامت حال احمد ناصری در زندان سپیدار اهواز، تلاش برای پنهان کردن قصور پزشکی
خانواده احمد ناصری ادعای مسئولان مبنی بر «خودکشی» او را کاملاً رد کرده و تأکید دارند که احمد پیش از انتقال به بیمارستان به دلیل وخامت حال جسمانی نیاز فوری به درمان داشته است
گسترش کارزار سراسری «سهشنبههای نه به اعدام»؛ خیزش تازه جامعه علیه ماشین اعدام حکومت + کلیپها و عکسها
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» با شعار واحد «نه به اعدام» پایههای همبستگی اجتماعی را تقویت کرده و نشان میدهد که اعتراضات در ایران به مرحلهای تازه از بلوغ و سازمانیافتگی رسیده است
نود و پنجمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۵۴ زندان
کارزار «سهشنبه های نه به اعدام» که تا امروز در ۵۴ زندان مختلف ایران صدای خانوادهها، فعالان و زندانیان محکوم به اعدام را بازتاب داده است، بار دیگر تأکید میکند:
صدور حکم اعدام برای محمدمهدی سلیمانی؛ در سایه سکوت اجباری خانواده و پروندهای پر از ابهام
محمدمهدی سلیمانی، جوانی که هنوز حتی سن دقیق او اعلام نشده، در سکوت رسانهای و بدون دسترسی آزادانه به وکیل، با حکم اعدام مواجه شده است
اعدام ۱۳زندانی در اهواز، مشهد، سبزوار، زنجان، گرگان، تایباد، بندرعباس و ساری
در شرایطی که جامعه ایران شاهد اعتراضات پیدرپی است، افزایش اعدامها بهعنوان ابزاری برای ارعاب و خاموشکردن صدای تغییر تفسیر میشود
اعدام مصنوعی در اوین
در نیمه خرداد سال ۱۳۶۳ در اتاق ۹۹، یک زندانی سیاسی را ملاقات کردم که پهنههای تازهای از شقاوت و قساوت رژیم را به من نشان داد.
پسری حدود ۲۵ ساله، سفیدچهره، با چشمان گرد و اندامی لاغر. او را در بهار همان سال، حدود دو ماه پس از آمدن من به این سلول، آوردند. ساکی در دست داشت و جلوی در ایستاد.
پاسدار «شریف» با لحن همیشگیاش فریاد زد:
ـ برو تو منافق! اینجا جای توئه. بیایید تحویلش بگیرید!
از آنجا که خلیل را پیشتر در اتاق ۲۴ دیده بودم، قصد داشتم از او دربارهی برادرم غلامرضا بپرسم.
پرسیدم: «اسمت چیه؟ از کجا میای؟»
خلیل لبخند زد و گفت: «داداشِ رضا، چطوری؟»
روبوسی گرمی کردیم. گفت تازه از انفرادی آمده است.
رسم بر آن بود که هر تازهواردی را باید میشناختیم تا مطمئن شویم تواب و خائن نیست. این کار افتاد گردن من. خلیل اما، گرگِ باراندیدهای بود و خوب میدانست چطور رفتار کند. کیفش را گرفتم و در قفسه گذاشتم. پرسیدم:
ـ کدوم انفرادی بودی؟
ـ آسایشگاه.
ـ پس خیلی سختی کشیدی. بیا یه چیز قوی بهت بدم تا جون بگیری.
بعد از چند روز با هم صمیمی شدیم. از برادرم غلامرضا بسیار تعریف کرد. دلم برای او تنگ شده بود، اما خودم را نگه داشتم تا چیزهای بیشتری یاد بگیرم.
روزی پرسید:
ـ ممد، از اخبار چیزی دستت داری؟
ـ مگه چند وقته تو سلولی؟
ـ سه ماه. هیچ خبری ندارم. اگه برام بگی ممنون میشم.
ـ به شرط اینکه تو هم همهی تجربههات از انفرادی رو برام بگی.
ـ قبول.
من اخبار سهماهه را از برگههای ذهنم مرور کردم و تا شب همه را برایش گفتم. او هم همهی تجربههایش را بازگو کرد — تجربهای که هرگز از یادم نمیرود.
گفت:
«بعد از دو ماه بازجویی، شبی بازجو وارد سلول شد و گفت:
ـ پاشو! فردا صبح اعدامت میکنیم. هرچه میخوای بنویس، فقط هفت خط. بیشتر بنویسی پاره میکنم. به خانوادهات هم نمیدن.
وصیتنامهام را نوشتم، دو رکعت نماز شهادت خواندم و با خدای خودم حرف زدم:
"خدایا، هر اشتباهی کردم، ببخش. اگر رفتنم به نفع مجاهدین است، ببرم."
ساعت سه صبح بود که در سلول با صدای وحشتناکی باز شد. بازجو با سه پاسدار قویهیکل آمدند. گفتند:
ـ آمادهای یا نه؟ وسایلتو بردار. وصیتنامهتو بده ببینم.
وصیتنامه را گرفت و نگاهی کرد، بعد خندید و گفت:
ـ اون دنیا توی جهنم میبینمت.
با هل و کتک مرا بیرون کشیدند. کیفم در دستم بود. در دل، فقط خدا خدا میکردم که هنگام اعدام کم نیاورم.
یکی از پاسدارها گفت:
ـ یه کاغذ بزنید روی کیفش. پاهاتو ببر بالا، میخوام اسمتو بنویسم تا بعد از اعدام بشناسنت.
تمام مراحل قبل از اعدام را انجام دادند. چشمبند داشتم و هیچچیز نمیدیدم.
همان صدا گفت:
ـ ببرینش توی چاله.
پاسداری بازویم را گرفت و جلو برد. زیر پایم زمین خالی بود، مثل زمین پشت آسایشگاه. همانجا گفتند بایست. دست و پاهایم را بستند. شهادتین را خواندم و خودم را به خدا سپردم. منتظر بودم صدای آتش بیاید. ناگهان صدای شلیک آمد — ولی درد واقعی را حس نکردم، فقط ضربهای که مرا به زمین کوبید.
همهچیز سیاه شد و چیزی نفهمیدم.
وقتی چشم باز کردم، آدمهایی با لباس سفید بالای سرم بودند. فکر کردم نکیر و منکرند!
میخواستم از آنها بپرسم اینجا کجاست، اما توان حرفزدن نداشتم. فقط نگاهشان میکردم.
یکی از آنها صورتش را نزدیک آورد و گفت:
ـ هی، اینجا بهشت نیست! اینجا سلول توئه. ما دکتر هستیم. نترس.
آرام آرام توانم برگشت. دو روز بعد کاملاً به هوش آمدم و فهمیدم که این فقط یک اعدام مصنوعی بوده؛ نمایشی برای ترساندن زندانی و درهمشکستن روحش.
خلیل گفت:
«در درونم از خدا گلایه کردم که چرا منو نبردی، چرا پیش برادرم نرفتم. اما حالا فهمیدم مأموریتم زندهماندن و گفتن اینهاست. اونها فکر میکردن ذهنم رو پاک کردن، اما کور خوندن. من هنوز زندهام، و هیچچیز رو فراموش نکردم. وظیفهم اینه که این حقیقتها رو به بیرون برسونم.» پایان
پاورقی:
یادداشت:
«اعدام مصنوعی» یکی از روشهای شکنجه روانی در زندانهای دههی ۶۰ بود. زندانی را تا مرز مرگ میبردند تا روحش شکسته شود، اما هدف نه کشتن، بلکه درهمشکستن ایمان و مقاومت او بود.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
افزایش زندانیان زن بدهکار مالی؛ بازتابی از بحران اقتصادی و فساد ساختاری در کشور
افزایش زندانیان زن بدهکار مالی، هشدار آشکاری درباره بحران عمیق اقتصادی و فساد ساختاری است که آینده جامعه را تهدید میکند
ادامه بازداشت کوروش زیاری و شعله شهیدی؛ بیخبری مطلق از سرنوشت زوج بهایی
دو هفته پس از بازداشت کوروش زیاری، همسر او شعله شهیدی نیز در تاریخ ۲۹ مهرماه و در حالی که برای پیگیری وضعیت همسرش به ادارهای امنیتی مراجعه کرده بود، بازداشت شد. او نیز مانند همسرش به مکان نامعلومی منتقل شده و از حق تماس، ملاقات و وکیل محروم است
اعدام ۱۰زندانی از جمله یک زن در زندانهای اراک، دامغان، نهاوند، سلماس، سنندج، بوکان، سمنان، بم و دزفول
در شرایطی که جامعه ایران شاهد اعتراضات پیدرپی است، افزایش اعدامها بهعنوان ابزاری برای ارعاب و خاموشکردن صدای تغییر تفسیر میشود
نقش رهبری و سازماندهی زنان در اعتراضات آبان ۹۸
نقش پیشرو و رهبری زنان در جریان تظاهرات در شهرهای مختلف و پشتیبانی از جوانان معترض، یکی از برجستهترین ویژگیهای اعتراضات آبان ۹۸ بود و نشاندهنده حضور فعال و موثر زنان در مدیریت و هدایت اعتراضات است
پشتبند ۴؛ تپهای که مرگ در آن لانه داشت، گروه تحقیق کانون حقوق بشر ایران
برای بسیاری از زندانیان، پشتبند ۴ نه فقط مکانی فیزیکی، بلکه نمادی از چرخه بیپایان مرگ بود. دیوارها و خاکریزها شاهدانی خاموش بودند که بارها دیدند چگونه جوانانی با چشمهای بسته اما سرهای افراشته به استقبال مرگ میرفتند
اعدام ۸زندانی درکرمانشاه، خرمآباد، الیگودرز، ارومیه، قم و قزلحصار
رشد قابل توجه آمار اعدامها، بازتابی از نگرانی حاکمیت در برابر اعتراضات گسترده و مطالبات آزادیخواهانه مردم است. این سیاست، تلاشی برای ایجاد رعب و کنترل اجتماعی تلقی میشود
سه مسیر شکستخورده حاکمیت برای خاموش کردن آبان ۹۸
اعتراضات آبان ۹۸ تنها یک اعتراض گذرا نبود، بلکه شکاف عمیق میان حکومت و جامعه را بهوضوح آشکار کرد. از منظر جامعهشناسی سیاسی، این رخداد نمایانگر مرحلهای از تحول آگاهی سیاسی در میان اقشار فرودست بود؛ مرحلهای که در آن مردم نه بهعنوان گروهی متفرق و منفعل، بلکه بهمثابه کنشگرانی آگاه و مطالبهگر ظاهر شدند
اعدام ۱۶ زندانی در ارومیه، شیراز، یاسوج، بهبهان، نیشابور، زنجان، بوکان، مهاباد و الیگودرز
افزایش بیسابقه آمار اعدامها نشانگر هراس ساختار قدرت از جامعهای است که در پی تغییرات بنیادی و دستیابی به آزادیهای مدنی است. این روند بیانگر بحران عمیق مشروعیت سیاسی است
تأیید حکم اعدام سه زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز؛ تهدید اجرای حکم فرشاد اعتمادیفر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی
حکم اعدام سه زندانی سیاسی فرشاد اعتمادیفر، مسعود جامعی و علیرضا مرداسی تأیید و در زندان شیبان اهواز به آنان ابلاغ شده است
محکومیت بینالمللی تخریب قطعه ۴۱ بهشتزهرا | اعتراض خانم مایساتو به حذف حافظه جمعی
تخریب قطعه ۴۱ در امتداد روندی طولانی قرار میگیرد که طی آن سران حکومت کوشیده آثار اعدامهای سیاسی و مرگهای مشکوک را از فضای عمومی حذف کند
اعتصاب غذای ۲زندانی بریتانیایی، آخرین راه برای شنیده شدن!
تحلیلگران معتقدند دستگاه امنیتی از بازداشت شهروندان خارجی مانند ۲زندانی بریتانیایی به عنوان نوعی «سرمایه سیاسی» در مذاکرات و تنشهای بینالمللی استفاده میکند
بررسی جامعهشناختی و سیاسی اعتراضات آبان ۹۸
اعتراضات آبان ۹۸ به روشنی نشان داد که جامعه ایران دیگر قادر به تحمل فقر، تبعیض و سرکوب نیست و روند تغییر، حتی اگر پرهزینه و پیچیده باشد، اجتنابناپذیر است
پخش زنده پرده برداشتن از یک جنایت سازمانیافته، پشت بند ۴ زندان اوین – ویدئو
پخش زنده ویدئوی پرده برداشتن از یک جنایت سازمانیافته در پشت بند ۴ زندان اوین
اعدام ۱۱ زندانی در شهرکرد، اصفهان، شیراز، بوشهر، کاشمر، رشت، اردبیل، نیشابور و گرگان
اعدامهای گسترده را میتوان نشانهای از هراس حاکمیت از جنبشهای پیدرپی اعتراضی دانست؛ جامعهای که در مسیر تغییر قرار گرفته و از مطالبه آزادی عقب ننشسته است
خودسوزی احمد بالدی؛ فریادی از دل فقر، تحقیر و بیعدالتی در اهواز + کلیپهای صحبتهای مادرش و تشییع جنازه
مرگ احمد بالدی، فریاد اعتراض نسل جوانی است که دیگر به وعدههای دروغین اصلاح و تغییر باور ندارد. این آتش، نشانهی خشم فروخفتهای است که دیر یا زود، به قیام سراسری مردم علیه این حکومت فاسد و سرکوبگر خواهد انجامید
اعدام ۱۸زندانی در زندانهای قزلحصار کرج، چابهار، ایلام، ساوه، الیگودرز، کرمان، اهواز، قزوین، زنجان، دامغان، بجنورد و اراک
بهگفتهی ناظران بینالمللی، افزایش اعدامها در ایران نشانهی آشکار بحران درونی حاکمیت و هراس آن از جامعهای است که بهدنبال تغییر ساختارهای سرکوبگر و دستیابی به آزادی است
مرگ مشکوک سحر شهبازیان در زندان فردیس کرج؛ هشدار نسبت به افزایش مرگهای زنجیرهای در زندانهای زنان
دلیل واقعی مرگ سحر شهبازیان ایست قلبی و عدم انتقال به موقع به بیمارستان بود.» با این حال، مسئولان زندان علت مرگ را «اوردوز» اعلام کردند؛ ادعایی که با روایت نزدیکان و برخی شاهدان داخل زندان در تضاد است
زندان لاکان رشت؛ نماد شکنجه خاموش و انفرادی بیپایان برای زندانیان سیاسی
یکی از وجوه بارز زندان لاکان رشت، تلاش سازمانیافته مسئولان برای پنهان کردن واقعیت است. منابع متعدد تأیید کردهاند که هرگاه بازرسان یا هیأتهای بازدیدکننده از تهران وارد زندان میشوند، بند سیاسی کاملاً قفل و دسترسی به آن قطع میشود
اعدام ۱۲ زندانی در بیرجند، یاسوج، سبزوار، یزد، شیراز، سنندج، جیرفت، برازجان و دزفول
افزایش اعدامها را باید نشانهای از ضعف ساختار قدرت و ناتوانی آن در مواجهه با جامعهای دانست که در مسیر تغییرات بنیادین گام برمیدارد و دیگر به وضعیت پیشین بازنمیگردد
نود و چهارمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»؛ گسترش اعتراض علیه اعدام از زندانها به خیابانهای شهرها + کلیپها
همبستگی مردمی، شجاعت خانوادهها و همراهی جامعه، سهشنبههای نه به اعدام را به حرکتی زنده، پویا و الهامبخش بدل کرده است؛ حرکتی که با گذشت نزدیک به دو سال، همچنان پرقدرت ادامه دارد
نود و چهارمین هفته کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۵۴ زندان مختلف
زندانیان به پشتوانه مردم ایران، در برابر ماشین ترس و وحشت، ایستاده اند. در نودوچهارمین هفته اعتصاب کارزار ، بند مردان زندان زاهدان نیز به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» پیوسته است
اعدام ۲۲ زندانی در زندانهای بیرجند،سمنان، نیشابور، درود، اصفهان، تایباد، مراغه، بم، بروجرد، قم، خواف، کاشان و گرگان
کارشناسان سیاسی بر این باورند که سیاست اعدامهای گسترده، واکنشی به پویایی اجتماعی و افزایش کنشگری مدنی در جامعهای است که دیگر از خواستههای خود عقب ننشسته است
انتقال احسان افرشته و مهدی فرید به زندان قزلحصار برای اجرای حکم اعدام؛ درگیری و ضربوشتم زندانیان معترض در اوین
پیش از این در روز سهشنبه ۱۵ مهرماه ۱۴۰۴ نیز مأموران زندان اوین قصد انتقال احسان افرشته را به قزلحصار برای اجرای حکم داشتند که با اعتراض گسترده زندانیان سیاسی بند ۷ مواجه شدند. در آن روز، زندانیان با سردادن شعارهایی چون «نه به اعدام» و «اعدام بس است»، مانع انتقال او شده بودند
امتناع محمد نجفی از حضور در دادگاه به دلیل «نبود بیطرفی در قضاوت»
وکیل زندانی محمد نجفی در اوین تأکید کرد که قاضی پرونده در شرایطی که زیر عکس خامنهای نشسته نمیتواند بیطرف باشد
تداوم محرومیت درمانی سیامک امینی؛ زندانی سیاسی مبتلا به بیماری خودایمنی در زندان اوین
به گفته خانواده سیامک امینی، وضعیت جسمی او به حدی بحرانی است که بدون تزریق داروهای دورهای در معرض عوارض شدید قرار دارد
زندان فجر دزفول؛ از بند قرآن تا تقسیم قدرت بین زندانبانان و جاسوسان
در سالهای اخیر، زندان فجر دزفول به کانونی از بحرانهای انسانی و اجتماعی تبدیل شده است که ابعاد آن از حوزه سلامت و بهداشت فراتر رفته و به سطحی از فروپاشی اخلاقی، فرهنگی و مدیریتی رسیده است
پیوستن زندانیان مرد زندان زاهدان به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در اعتراض به نقض حق بنیادین حیات (ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر) شکل گرفته است. تداوم اعدامها بدون دادرسی عادلانه و زیر فشار اعترافات اجباری، نقض آشکار ماده ۱۰ همین اعلامیه درباره حق دادرسی منصفانه است
اعدام ۱۳ زندانی از جمله ۲زن در زندانهای تایباد، مرکزی کرج، اندیمشک، اراک، تبریز، نهاوند، یاسوج، خرمآباد و بندرعباس
صعود آمار اعدامها در ماههای اخیر، بازتاب بحران عمیق سیاسی و اجتماعی در ایران است؛ جامعهای که با پافشاری بر خواستههای آزادیخواهانه خود، حکومت را در موقعیت تدافعی قرار داده است
معصومه عسگری، تداوم حبس بدون توجه به وخامت وضعیت جسمی و روحی در زندان اوین
معصومه عسگری به بیماریهای اعصاب و روان، کلیوی، کبدی و دیابت مبتلاست و پس از وقوع یک تصادف ناگزیر به استفاده از واکر برای راه رفتن شده است
زندان فشافویه؛ شکنجه و شرایط غیرانسانی، روایت تازهای از جهنم حاشیه تهران
توزیع مواد مخدر در زندان فشافویه تحت کنترل گروهی از زندانیان خاص است که با پرداخت مبالغی به مأموران، مجوز فعالیت پیدا میکنند. پول خرید مواد از طریق کارتهای بانکی واسطهها واریز میشود تا ارتباط مستقیم با مأموران پنهان بماند
اعدام ۶ زندانی در زندانهای کرمانشاه، همدان، خرمآباد، ارومیه و قائمشهر
افزایش بیسابقه آمار اعدامها نشانگر هراس ساختار قدرت از جامعهای است که در پی تغییرات بنیادی و دستیابی به آزادیهای مدنی است. این روند بیانگر بحران عمیق مشروعیت سیاسی است
افزایش خودکشی در زندانها ؛ فشار و بیعدالتی، زندانیان را به مرگ سوق میدهد
خودکشیهای اخیر در زندانها، نتیجه مستقیم سیاستهای غیرانسانی و شرایط غیرقابلتحمل حاکم بر زندانهاست
تجمع اعتراضی مردم اهواز در واکنش به خودسوزی اعتراضی احمد بالدی
معترضان به خودسوزی اعتراضی احمد بالدی، خواستار پاسخگویی فوری مسئولان، از جمله برکناری شهردار اهواز و معاونان او، و محاکمه عاملان و آمران حادثه شدند






















































