۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
زندانی سیاسی پیمان فرح آور با خطر اجرای حکم اعدام نیز روبهرو است. او در دادگاهی به ریاست قاضی احمد درویشگفتار، در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، به اتهام «بغی» و «محاربه» به اعدام و بابت «تبلیغ علیه نظام» به سه ماه حبس محکوم شد
کانون حقوق بشر ایران، سهشنبه ۲۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ – پیمان فرح آور، شاعر و زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، با شرایط بحرانی جسمی روبهرو است. بر اساس گزارشهای موثق از درون زندان، این زندانی بهشدت بیمار بوده و از دردهای مزمن، عفونت گسترده در بدن و علائم شبیه تومور رنج میبرد، در حالیکه مقامات زندان از اعزام او به مراکز درمانی تخصصی خودداری میکنند.
یکی از همبندیهای او از وضعیت بحرانی فرح آور خبر داده و گفته است:
تمام بدنش عفونت کرده
دکتر نمیبرنش
فقط بهداری زندان می برند
کیسه سفراشو عمل کرده بود
بعد اون گرفتنش
تو زندان اصلا اصلا بهش نمیرسیدند.
تمام بدنش قلمبه قلمبه شده عین تومور
تازه هفته پیش بردنش بیمارستان . اونجا هم درست معاینه نشد قرص بهش دادن که بخوره .با اون عفونتی که من دیدم به دادش نرسن بخدا دووم نمیاره .یه تومورشو دست میزدی تمام بدنش درد می گرفت.
پیمان فرح آور به دلیل جراحی قبلی کیسه صفرا، حساسیت لنفاوی و ابتلا به دملهای مزمن در ناحیههای مختلف بدن، به مراقبت پزشکی فوری نیاز دارد. اما مسئولان زندان، از زمان انتقال وی به لاکان در مرداد ۱۴۰۳، هیچ اقدام مؤثری برای درمان انجام ندادهاند. شرایط جسمی او به حدی وخیم شده که طبق مشاهدات شاهدان، لمس تومورها در بدنش باعث درد شدید و واکنشهای فیزیکی میشود.
اتهام و حکم اعدام در غیاب وکیلدر کنار وضعیت نگرانکننده جسمانی، زندانی سیاسی پیمان فرح آور با خطر اجرای حکم اعدام نیز روبهرو است. او در دادگاهی به ریاست قاضی احمد درویشگفتار، در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، به اتهام «بغی» و «محاربه» به اعدام و بابت «تبلیغ علیه نظام» به سه ماه حبس محکوم شد. این حکم بدون حضور وکیل صادر شده و روند دادرسی نیز با ایرادهای جدی قانونی و حقوقی مواجه بوده است.
اتهامات مطرحشده علیه فرح آور مستقیماً به فعالیتهای مدنی، فرهنگی و زیستمحیطی او مرتبط است. او بهویژه در شعرها و نوشتههای خود از کشاورزان، محیطزیست گیلان، و نابسامانیهای اقتصادی انتقاد کرده بود. نهادهای امنیتی همین فعالیتها را بهانهای برای تشکیل پرونده سنگین قضایی و صدور حکم اعدام قرار دادهاند.
شاعر معترض با فرزند خردسال
پیمان فرح آور، شاعر و فعال مدنی گیلانی، در مرداد ۱۴۰۳ بازداشت شد و پس از بازجوییهای طولانی در اداره اطلاعات، به زندان لاکان رشت منتقل گردید. او دارای یک فرزند خردسال است و خانوادهاش با وجود پیگیریهای فراوان، از کمترین حقوق ملاقات یا اطلاع از روند درمان و دادرسی محروم بودهاند.
این شاعر پیشتر نیز به دلیل مواضع و فعالیتهای انتقادیاش بازداشت شده بود و اکنون در سایه احکام سنگین و شرایط وخیم جسمی، با تهدیدی جدی علیه جان خود مواجه است.
درویشگفتار؛ قاضی پروندههای اعدامقاضی احمد درویشگفتار که حکم اعدام پیمان فرح آور را صادر کرده، یکی از چهرههای شناختهشده در دادگاه انقلاب رشت است. وی در پروندههای بسیاری از جمله منوچهر فلاح، شریفه محمدی و حمزه درویش نقش محوری داشته و در اغلب این موارد، احکام اعدام یا حبسهای طولانی صادر کرده است.
در یکی از پروندهها، پس از نقض حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور، پرونده به شعبهای منتقل شده که ریاست آن بر عهده پسر احمد درویشگفتار است. این وضعیت، تردیدهای جدی درباره استقلال و بیطرفی نهاد قضایی در رسیدگی به پروندههای سیاسی ایجاد کرده است.
اعدام ۹زندانی از جمله یک زن در زندانهای زاهدان، اراک، اصفهان، گرگان، تبریز و قزلحصار
رزگار بیگ زاده بابامیری، صدور حکم ۱۵سال زندان و خطر صدور حکم اعدام
نمونهای دیگر از نقض سیستماتیک حقوق زندانیان سیاسیپرونده پیمان فرحآور تنها یک نمونه از برخوردهای غیرانسانی و ناعادلانه با زندانیان سیاسی در ایران است. نگهداری فردی با شرایط جسمی حاد بدون دسترسی به درمان، همزمان با صدور حکم اعدام، نشاندهنده نقض آشکار میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، اصل دادرسی عادلانه، و ماده ۱۰ میثاق حقوق زندانیان است.
در حالیکه وضعیت جسمی این شاعر زندانی به مرز بحران رسیده، مقامات مسئول نهتنها از درمان او خودداری میکنند، بلکه در تدارک اجرای حکمی هستند که به گفته کارشناسان حقوقی، فاقد مشروعیت حقوقی و عدالت قضایی است.
جامعه حقوق بشری، نهادهای مدافع آزادی بیان، و سازمانهای بینالمللی حقوق بشر موظفند با صدای بلند نسبت به وضعیت پیمان فرحآور واکنش نشان دهند. همزمان با تلاش برای توقف اجرای حکم اعدام، باید برای درمان فوری او فشارهای لازم را بر مسئولان زندان و نهادهای قضایی وارد کرد.
پیمان فرحآور نه صرفاً یک زندانی، بلکه نمادی از هنرمندی است که صدای مردمش را فریاد زد و اکنون زیر فشار مضاعف امنیتی و جسمی، میان زندگی و مرگ قرار گرفته است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر