۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
برزان محمدی، ۴۱ ساله، یکی از چهرههای سرشناس در میان زندانیان سیاسی بود که سابقهای طولانی در دفاع از آزادی بیان، حقوق زندانیان، مبارزه با بیعدالتی و اعتراض به سرکوبهای گسترده داشت
کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۱۹ اردیبهشتماه ۱۴۰۴ – زندانی سیاسی سابق برزان محمدی و فعال حقوق بشر طی حادثه ای در شهر گنبدکاووس جان باخت. او از اهالی روستای گوشتخانی شهرستان سروآباد در استان کردستان بود و سالها بهدلیل فعالیتهای مسالمتآمیز در حمایت از حقوق بشر و اعتراض به سرکوب سیستماتیک در ایران، بارها بازداشت، زندانی و مورد آزار قرار گرفته بود.
مرگ در سایهای از ابهام
روز چهارشنبه ، ۱۷ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، گزارشهایی از سقوط مرگبار زندانی سیاسی سابق برزان محمدی از ساختمان ۳طبقهای در شهر گنبدکاووس منتشر شد. جزئیات این حادثه تاکنون از سوی نهادهای رسمی اعلام نشده و ابهام سنگینی بر علت مرگ این فعال حقوق بشر سایه افکنده است. منابع محلی تنها از سقوط و جان باختن وی خبر دادهاند و هیچ مقام قضایی یا انتظامی تا لحظه انتشار این گزارش در مورد این حادثه توضیحی نداده است.
در شرایطی که خانواده این فعال کُرد در سوگ او به سر میبرند، نبود شفافیت درباره این حادثه نگرانیها را نسبت به امنیت جانی فعالان سیاسی سابق و منتقدان دیکتاتوری حاکم افزایش داده است.
پیشینه مبارزاتی و پیگیری عدالتبرزان محمدی، ۴۱ ساله، یکی از چهرههای سرشناس در میان زندانیان سیاسی بود که سابقهای طولانی در دفاع از آزادی بیان، حقوق زندانیان، مبارزه با بیعدالتی و اعتراض به سرکوبهای گسترده داشت. او بهویژه در زمینه دفاع از زندانیان سیاسی و افشای شرایط غیرانسانی زندانها فعالیت مؤثری داشت.
محمدی در مردادماه ۱۳۹۷ بهدلیل فعالیت در فضای مجازی و انتشار مطالب انتقادی درباره وضعیت حقوق بشر در ایران بازداشت شد. او به اتهام «تبانی و اجتماع علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» توسط دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم شد که این حکم در مرحله تجدیدنظر به ۳ سال و ۶ ماه کاهش یافت.
او در زندانهای فشافویه و اوین دوران محکومیت خود را سپری کرد و در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ بهصورت مشروط آزاد شد.
صدای بلند عدالت در زندان
از جمله فعالیتهای شاخص برزان محمدی، افشای قتل زندانی سیاسی علیرضا شیرمحمدعلی در زندان تهران بزرگ بود. او که پیش از این همراه با شیرمحمدعلی دست به اعتصاب غذایی طولانیمدت زده بود، پس از قتل این زندانی، نامهای افشاگرانه منتشر کرد و از بیتفاوتی مسئولان زندان نسبت به تهدید جانی زندانیان سیاسی انتقاد نمود. همین اقدام موجب شد که دوباره با اتهامات امنیتی و پروندهسازی جدید مواجه شود.
برزان محمدی در این نامه تصریح کرده بود که جان زندانیان سیاسی در سایه نبود تفکیک جرایم و عدم رعایت استانداردهای حقوقی و انسانی همواره در معرض خطر است. او همواره تأکید میکرد:
«من هرگز خون شیرمحمدعلی را فراموش نمیکنم؛ صدای او درونم خاموش نمیشود.»
بازداشتهای مکرر و آزار سیستماتیک
محمدی پس از آزادی نیز از فشارهای امنیتی در امان نماند. در سال ۱۴۰۰ در روستای گوشتخانی توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت و به زندان مریوان منتقل شد. در آبان ۱۴۰۱ نیز بدون ارائه حکم قضایی، نیروهای امنیتی او را بازداشت و به زندان نقده منتقل کردند. در این بازداشت، او از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم بود.
این فعال حقوق بشر بارها در زندان نسبت به شرایط غیرانسانی و نقض سیستماتیک حقوق زندانیان اعتراض کرد. او چندین نوبت دست به اعتصاب غذا زد.و در یکی از نامههای خود از درون زندان نوشت:
«با درد پا مجبورم برای تأمین خرج زندگی در غربت کارگری کنم…»
او حتی در شرایط جسمی دشوار، در غربت نیز از پای ننشست و برای ادامه زندگی، مشقتهای فراوان را تحمل کرد. اما همچنان در مسیر مبارزهاش با بیعدالتی، مقاوم و ایستاده ماند.
و در یکی از نامههای خود از رنجی که میکشید نوشته بود:
«با درد پا مجبورم برای تأمین خرج زندگی در غربت کارگری کنم…»
تکرار سرنوشت تراژیک فعالان سیاسی
مرگ ناگهانی برزان محمدی، تداعیکننده سرنوشت تلخ بسیاری از فعالان سیاسی است که در سالهای گذشته به شکلی مشکوک جان باختهاند. نبود شفافیت، سانسور گسترده اخبار، و بیاعتنایی دیکتاتوری حاکم به حق زندگی منتقدان، به ترسی عمومی میان فعالان دامن زده است.
در شرایطی که سیستم قضایی و امنیتی هیچ مسئولیتی در قبال تأمین جان فعالان سیاسی نمیپذیرد، سکوت نهادهای مسئول، بر تردیدها و نگرانیهای افکار عمومی میافزاید.
برزان محمدی نه تنها یک زندانی سیاسی سابق، بلکه صدای هزاران زندانی بینام و نشان بود که از درون زندانها فریاد دادخواهی سر میدادند. او زندگی خود را وقف مبارزه با بیعدالتی، افشای حقیقت و دفاع از کرامت انسانی کرد.
برزان محمدی رفت، اما یاد و صدای دادخواهانهاش، در حافظه جمعی کسانی که برای آزادی، عدالت و حقوق بشر میجنگند، خاموش نخواهد شد.
جان باختن حفیظ الله شه بخش، روایتهای متناقض و مشکوک
پانزدهمین سالگرد اعدام فراحقوقی، فرزاد کمانگر، شیرین علمهولی، فرهاد وکیلی و علی حیدریان
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر