۲۱ مهر, ۱۴۰۳دستهبندی افشای شکنجه گران
جنایتهای ناگفته قاضی صلواتی از زبان خودش
قاضی صلواتی رئیس شعبه ۱۵دادگاه انقلاب تهران از جنایتکارترین مهرههای حکومتی در قوه قضاییه است. اطلاعات کاملی از وی در رسانههای داخلی وجود ندارد و بیشتر گفتهها در باره او از اطلاعاتی است که مردم از داخل کشور برای کانون حقوق بشر ایران و سایر رسانهها ارسال کردهاند. متن زیر نیز ناگفتههایی از جنایات قاضی صلواتی است که تا به حال منتشر نشده است. ما این متن را برای اطلاع عموم مردم عینا منتشر میکنیم.
ابوالقاسم صلواتی ناگفتههایی از جنایات قاضی اعدام، توسط یکی از هموطنان
ابوالقاسم صلواتی متولد تویسرکان در ۹۰ کیلومتری همدان است. برادر بزرگترش بنام محمد پس از انقلاب علیه نظام سلطنتی، آموزگار آموزش و پرورش بود. کار و وظیفه اصلی او، جاسوسی و گزارش دادن علیه پرسنل فرهنگی و معلمینی بود که به هر ترتیبی با رژیم سر مخالفت داشتند. چه بسیار مردان و زنان فرهنگی که بنابر گزارشات مغرضانه او از آموزش و پرورش اخراج، معلق و یا تبعید شدند.
برادر دیگرش محمود یک مزدور جیره مواجببگیر بسیج بود. او همزمان با اطلاعاتیها هم کار میکرد و در جریان جنگ ایران و عراق، کار شبانه روزیاش تحریک، تشویق و اعزام دانش آموزان به جبهه بود. این در حالی بود که خودش حتی یک روز هم به جبهه نرفت. او در حال حاضر استاد دانشگاه آزاد است.
مادرش نیز عضو فعال بسیج بود. او در روزهای آغازین جنگ ایران و عراق، با بستن کلت به کمرش، به مدارس و دبیرستانهای دخترانه سرک می کشید و علیه آنها جاسوسی می کرد.
ابولقاسم صلواتی پس از اخذ مدرک دیپلم به سربازی و به خدمت نظام دیکتاتوری درآمد. او پس از سربازی، در دستگاه قضاییه در دادگاههای انقلاب کرمانشاه استخدام شد. وی با نشان دادن درجه وابستگی و التزام عملی به ولایت فقیه استخدام دادگاه انقلاب و به کرمانشاه منتقل شده و در همان شهر با دختری ازدواج میکند. او در آنجا مسئول مواد مخدر ودستگیری معتادان نگونبخت شد در حالی که سردستههای باندهای مواد مخدر همه وابسته و یا از اعضای بلندپایه حکومتی بودند. اذیت وآزارهای ضدانسانی که قاضی صلواتی در این مرحله از زندگیش به این قربانیان حکومت ضد مردمی وارد کرد هنوز به تلخی توسط مردم کرمانشاه یاد میشود، مانند لخت کردن این بیماران ودر حوض آب یخ انداختن وشلاق زدن گرفته تا هزار شکنجه بیشرمانه دیگر کوتاهی نمیکند ….در زندان دیزل اباد از او به نام (شمر ) یاد میکنند.
جنایت ناگفته قاضی صلواتی از زبان خودش
پس از ۲سال به سمت دادیار زندان به همدان منتقل شده رفتارش در این دوره با جوانان مخالف نظام ولایت فقیه آن گونه بود که حتی کارکنان دادگاه هم او را قاضی صلواتی صدا میزدند …..خاطره زیر از زبان خودش برای یکی از آشناهایش نقل کرده است ….( متهمی را از اراک دستگیر وبه همدان آوردم …هر روشی را برای اعتراف گیری لازم بود انجام دادم…حتی پاهایش را در قیر داغ گذاشم لب از لب باز نکرد وهیچ نگفت ..نیمه شب با پاترول به اراک رفتم زنش وبچه شیرخوارش را با خودم آوردم…پشت سلول متهم شروع به زدنشان کردم ..زن شیون والتماس میکرد وبچه فریادهای دلخراش میکشید .متهم در زد وبا التماس گفت..به اینها کاری نداشته باش هر چه و هر که را بخوای میگم و همه چیز را گفت )در همدان بسیار مشهور ومنفور شده بود به طوری که در تاکسی مغازهها صف نانوائی و…….از شقاوت وبی رحمیش صحبت میکنند ولعن ونفرین میفرستند ….
انتقال قاضی صلواتی به دادگاه اسلامآباد غرب
از سال ۱۳۶۶ او به اسلام آباد غرب رفته و در دادگاه انقلاب آنجا مشغول بکار شده و تبدیل به یک عنصر کلیدی در دستگیری و سرکوب جوانان مخالف با خمینی میشود.
در ادامه در جریان قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ قاضی صلواتی به عضویت هیئت مرگ استان همدان درآمد.
او همراه ملکی رئیس زندان ونماینده اطلاعات زندانیان را از بندها در گروههای ۵نفره به اتاق هیئت مرگ میبرد و طی یک محاکمه ۳دقیقهای زندانی را به مرگ محکوم میکردند. به گفته شاهدان در اتاق هیئت مرگ از زندانی سوالاتی توسط سلیمی پرسیده میشد و او در اخر به چهره صلواتی نگاه میکرد او هم با چرخاندن سر به چپ (اعدام) یا به راست (زندان) علامت میداد و سلیمی نیز همان حکم را برای زندانی صادر میکرد. صلواتی در هنگام اعدام زندانی نیز در کشیدن چهار پایه از زیر پای آنان و یا شلیک مشارکت میکرد.
جنایات و اعمال سرکوبگرانه قاضی صلواتی در اسلام آباد غرب در سال ۶۷ نیز هنوز در اذهان مردم آنجا باقی است و از آن با نفرت یاد میکنند. گفته میشود که خود قاضی صلواتی گفته است که یک آلبوم ا ز دار زدنهای مردم بیگناه اسلامآباد در منزلش دارد.
او هم اکنون در تهران به قرائت وصدور احکام اعدام مشغول است.
باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد
که مادران سیاه پوش
داغداران زیباترین فرزندان افتاب و باد
هنوز از سجادهها سر بر نگرفته اند
شاملو
ثبت جنایات ایادی حکومت در حافظه تاریخی مردم ایران
این جنایتها و نقض اولیهترین حقوق انسانی که در حاکمیت سیاه ولایت فقیه، علیه مردم و جوانان به اجرا درمیآید، در حافظه تاریخی مردم ایران ثبت شده و هیچگاه فراموش نخواهد شد.
همانگونه دستگاه فاشیسم هیتلری با همه وحشیگری و کورههای کشتار انسانها، فرو ریخت و دست اندرکاران آن جنایت هولناک در جریان جنگ جهانی دوم، به پای میز محاکمه کشیده شده و به دست عدالت سپرده شدند، دستگاه سرکوب حاکمیت ولایت فقیه با پاسداران و اطلاعاتش و با همه قضات و عواملی که در خدمت آن هستند نیز باید در انتظار چنین روزی باشند.
از عموم هموطنان، زندانیان و بازداشتیهای اعتراضات سراسری میخواهیم که هرگونه اطلاعاتی درباره قضات دادگاههای انقلاب در دست دارند، آنها را در اختیار کانون حقوق بشر ایران بدهند تا اسامی و اطلاعات این مهرههای سرکوبگر و جنایتکار را در انظار مردم ایران افشا کنیم.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / توییتر / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر