--> زندان قزلحصار؛ « گوسفندشمار» و «بارکد بردگی»، روایت تکان‌دهنده از تحقیر زندانیان کارگر ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

زندان قزلحصار؛ « گوسفندشمار» و «بارکد بردگی»، روایت تکان‌دهنده از تحقیر زندانیان کارگر

۶ شهریور, ۱۴۰۴دسته‌بندی گزارش ویژه


دستمزد زندانیان کارگردر زندان قزلحصار، بین ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان در ماه است؛ رقمی که به‌طور میانگین تنها یک دهم حقوق قانونی کارگران در جامعه محسوب می‌شود. این در حالی است که محصولات کار آنان – از فرش و پوشاک تا لوازم خودرو – توسط شبکه‌ای از کارتل‌های اقتصادی وابسته به نهادهای امنیتی و قضایی به فروش می‌رسد

کانون حقوق بشر ایران، پنج‌شنبه ۶ شهریورماه ۱۴۰۴ – گزارشی تکان‌دهنده از درون زندان قزلحصار پرده از ساختاری برداشته که به‌جای «اصلاح و بازپروری»، زندانیان را در چرخه‌ای از استثمار، اعتیاد و تحقیر سازمان‌یافته گرفتار می‌کند. در این گزارش که توسط یکی از زندانیان بند کارگری از زندان قزلحصار نوشته شده، تصویر عریان و تلخی از واقعیت‌های پشت دیوارهای زندان ترسیم شده است؛ واقعیت‌هایی که به تعبیر نویسنده چیزی جز «کارخانه برده‌داری نوین» نیست.

به روایت او، بند کارگری نه محلی برای یادگیری مهارت یا اشتغال انسانی، بلکه ابزاری برای تولید سود و سرکوب است. در این بند، حدود ۹۵ درصد زندانیان به انواع مواد مخدر از جمله شیشه، متادون و قرص‌های اعصاب وابسته‌اند و این وابستگی با مدیریت و چرخه کنترل‌شده‌ای توسط مسئولان زندان قزلحصار تشدید می‌شود. زندانیان پیش از اعزام به کارگاه‌ها با «سوخت‌گذاری» یعنی خوراندن شربت متادون آماده می‌شوند و در طول روز، تحت نظارتی سختگیرانه و آمارگیری‌های چندباره – که زندانیان از آن با عنوان تحقیرآمیز «گوسفندشمار» یاد می‌کنند – به اجبار به کار گماشته می‌شوند.

استثمار عریان کارگران زندانیان

در بخش دیگری از این روایت آمده است که دستمزد زندانیان کارگردر زندان قزلحصار،  بین ۵۰۰ هزار تا ۲ میلیون تومان در ماه است؛ رقمی که به‌طور میانگین تنها یک دهم حقوق قانونی کارگران در جامعه محسوب می‌شود. این در حالی است که محصولات کار آنان – از فرش و پوشاک تا لوازم خودرو – توسط شبکه‌ای از کارتل‌های اقتصادی وابسته به نهادهای امنیتی و قضایی به فروش می‌رسد. نویسنده به‌صراحت می‌نویسد: «واقعیت در اینجا نهفته است؛ فروش دسترنج زندانی به جیب دستگاه قضایی و سازمان زندان‌ها می‌رود، نه به سفره خانواده زندانی.»

این شهادت از بند کارگری زندان قزلحصار، سندی از برده‌داری نوین در پوشش قانون است؛ جایی که انسان‌ها نه‌تنها از آزادی، بلکه از ابتدایی‌ترین کرامت انسانی محروم می‌شوند.

کارگری در زندان؛ زندانیان قزلحصار ابزار سودجویی سیستم قضایی و امنیتی

در واحد ۴ زندان قزلحصار، بندی وجود دارد که به آن «بند کارگری» می‌گویند!. بند کارگری در تمامی‌ زندان‌های جمهوری اسلامی موجود است و گویی قلب تپنده زندان‌ها می‌باشد ولی واقعیت چیز دیگری است. آیا حکومتی که بسترساز تمام ناهنجاری‌های جامعه است واقعا چنین دغدغه ای دارد که بستری فراهم نماید که زندانی بتواند مهارتی بیاموزد و زندگی خود را در درون زندان و زندگی خانواده اش را در بیرون اداره کند؟ قطعا چنین نیست!

در بند کارگری قریب به ٪۹۵ زندانیان معتاد به مواد مخدر می‌باشند. حال این اعتیاد ممکن است مخدر، شیشه، شربت متادون و یا مصرف قرص اعصاب و روان باشد و از هر کدام از زندانیان سوالی کنی که چرا به بند کارگری آمده ای؟… جواب‌شان مشابه و یکسان است، جواب این است «تا حبسم بگذرد، حداقل پول سیگار داشته باشم و در نهایت کمک خرج خانواده ام باشم». ولی آیا دستمزدی که از کارگری در درون زندان به جیب زندانی می‌رود جوابگوی نیازهای او است؟ …

بیایید با هم نگاهی کنیم به زندگی کارگران در بند کارگری:

زندانیان کارگر در زندان قزلحصار، ساعت ۸.۳۰ صبح پس از آمارگیری باید به محل کار (کارخانه یا کارگاه) منتقل شوند. قبل از خروج از سالن ابتدا کارگران را سوخت گذاری می‌کنند. این سوخت گذاری با خوراندن شربت متادون است. آمارگیری در قسمت کارگری دو بار بیشتر از سایر زندانیان در صورت می‌گیرد. در تمام زندان‌ها دو بار در روز آمارگیری می‌شود، یکبار صبح و یک بار شب، ولی در بند کارگری ۱ – صبح ۲-خروج از سالن ٣ – برگشت به سالن و۴ – آمار شب.

در جوامع بشری امروزی خیلی‌ها معتقد به رعایت حقوق کارگر و کارگری هستند و با طرح قوانین خاص (انسانی) براین باورند که نباید به کارگر به دید ابزار نگاه نشود و باید شأن و منزلت انسانی اش حفظ و رعایت شود و امتیازاتی مثل تشکیل اتحادیه‌ها و اصناف، استفاده برابر و بدون تبعیض از امکانات رفاهی و خدماتی، استفاده رایگان از مدارس و دانشگاه‌ها، حق  مسکن، پوشاک و … که کارگر دغدغه زندگی روزمره اش را نداشته باشد.

البته این ابتدایی‌ترین تعریف در جوامع پیشرفته است. ولی در کشورهای جهان سومی وضعیت به گونه ای دیگر است و انسان‌ها همان بردگان چند قرن پیش هستند با درصدی ضعف و قوت در به بند کشیدن آنها که آن هم به تناسب حکومت ضعیف و قوی می‌شود.

حال برگردیم به حاکمیت دیکتاتوری ولایت فقیه که با رنگ و لعاب دیگر و در یک مکانی خاص، انسان‌ها را به بردگی می‌کشد. زندانی‌ها پس از خروج از سالن به شکل تحقیرآمیزی از  دربی گذر می‌کنند که به اندازه عبور یک فرد باز است و افسر نگهبان شروع به آمارگیری می‌کند ( این نوع آمارگیری در زندان مرسوم است به گوسفندشمار) حتی اسمی هم که انتخاب شده تحقیرآمیز است. زندانیان با تحویل کارت‌هایی که از پیش به آنها داده شده ( بارکد بردگی) به نوعی خروج‌شان را اعلام می‌کنند و او را تحویل افسر نگهبان می‌دهند و خارج می‌شوند. وقتی وارد کارگاه یا به اصطلاح کارخانه می‌شوند دقیقاً همچون یک کارگر بیرونی با آنها رفتار می‌شود.

در طول ۸ساعتی که مشغول کار هستند از ساعت ۱۲ تا ۱۳ می‌توانند استراحت داشته باشند. در این میان زندانیانی که مواد مصرف می‌کنند (شیشه یا قرص متادون یا هروئین) به شکل اسلیپ (یعنی از استفاده از راه بینی) استعمال می‌شود و افراد معتاد مجاز به مصرف هستند. بخاطر اینکه قانونی هم نقض نشده باشد در آن تایم به اصطلاح استراحت، ناظر و مسئولی وجود ندارد.

اما این کارخانه برده داری نوین چقدر دستمزد به برده خود می‌پردازد؟ آیا نفس عمل این است که حاکمیت بخاطر رفاه زندانی و خانواده اش چنین بستری فراهم کرده باشد؟… خیر! چنین نیست، واقعیت در اینجا نهفته است:

۱- در زندان‌ها هر نوع مواد مخدری چند ده برابر قیمت بیرون به فروش می‌رسد و این سود به جیب مامورین سازمان زندان‌ها به ترتیب از رئیس زندان و معاون تا حفاظت و بازرسی و… می‌رود

۲- حقوق هر برده (زندانی کارگر) حداقل ۵۰۰ هزار و حداکثر ۲ میلیون تومان است (البته با روزی ۸ ساعت کاری) یعنی چیزی میانگین یک دهم حقوق قانونی کارگر

۳- فروش دسترنج زندانی که اغلب فرش، پوشاک، دوچرخه، لوازم ماشین و …. است به جیب کارتل‌های سرمایه دار یعنی دستگاه قضایی، سازمان زندان‌ها و آقازاده‌هایی که مجری به اصطلاح طرح‌های کارگری و رفاهی زندانیان هستند، می‌رود و این زنجیره برده داری نوین در تمام زندان‌ها گسترش دارد.

البته سودهای غیرمستقیم دیگری در زندان‌ها وجود دارد که به چشم نمی‌آید که از جمله می‌توان به فروشگاه‌هایی که بی کیفیت‌ترین و بنجل‌ترین کالا را به بالاترین قیمت (زیر نظر حامی که وابسته به نهادهای دولتی است) عرضه می‌کنند اشاره نمود.

بی آنکه بدانیم، تمامی ما توسط سیستم‌ها و نظام چپاولگر دیکتاتوری ولایت فقیه غارت می‌شویم.

ما زندانیان باید بیدار شده و چشمان خود را باز کنیم تا چنگال خونین استبداد را که در تارپود وجودمان فرو رفته است، از ریشه درآورده و جسم و جان خود را آزاد کنیم. ده‌ها هزار نیروی جوان و کارآمدی که در زندان‌ها توسط یک نظام نفرین شده، در حال تلف شدن است بایستی همگام با مردم علیه این نظام ننگین دست به شورش بزند و خود را آزاد کند.

زندانی بند کارگری در زندان قزلحصار

مرداد ۱۴۰۴

نقض حقوق بشردر استثمار زندانیان کارگر در زندان قزلحصار

ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق زندگی، آزادی و امنیت فردی): تحمیل اعتیاد اجباری و کار اجباری زندانیان نقض آشکار امنیت و سلامت جسمی و روانی آنان است.

ماده ۴ اعلامیه جهانی حقوق بشر (ممنوعیت بردگی و بیگاری): به‌کارگیری زندانیان در کارگاه‌های زندان قزلحصار با دستمزدی ناچیز و در شرایط تحقیرآمیز، مصداق بردگی مدرن و نقض این ماده است.

ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (ممنوعیت شکنجه و رفتار غیرانسانی): آمارگیری‌های تحقیرآمیزدر زندان قزلحصار موسوم به «گوسفندشمار» و اجبار به مصرف متادون، نمونه‌ای از رفتارهای غیرانسانی و موهن علیه کرامت زندانیان است.

ماده ۲۳ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (حق برخورداری از شرایط عادلانه و مطلوب کار): کار اجباری زندانیان بدون دستمزد عادلانه و محرومیت از حق تشکل و اتحادیه، نقض این ماده است.

ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق برخورداری از سطح مناسب زندگی): زندانیان کارگر و خانواده‌هایشان در زندان قزلحصار عملاً از حق تأمین نیازهای اولیه – مانند مسکن، خوراک و درمان – محروم می‌شوند و دستمزد ناچیز آنان هیچ‌گونه تأمین معیشتی به‌همراه ندارد.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک



اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ