۱۷ مرداد, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
در شرایطی که امکانات اولیه درمانی، دارو، پرسنل متخصص و حتی مراقبتهای اولیه پزشکی در زندان قزلحصار بهشدت محدود و ناکارآمد است، وضعیت جسمی محمد شافعی زنگ خطر جدی درباره نادیده گرفتن جان زندانیان را به صدا درآورده است
کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۱۷ مردادماه ۱۴۰۴ – محمد شافعی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در پی دو روز علائم شدید تنفسی و تنگی نفس، بدون دریافت مراقبت پزشکی مناسب، همچنان در بند نگهداری میشود. به گزارش منابع مطلع، شامگاه چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، وی دچار حمله حاد تنفسی، حالت خفگی و افت شدید فشار خون شد. با وجود این وضعیت بحرانی، مسئولان زندان تا صبح روز بعد از انتقال او به مراکز درمانی خودداری کردند؛ تعللی که اکنون جان این زندانی سیاسی را در معرض خطر جدی قرار داده است.
طبق گفته شاهدان عینی، صبح روز پنجشنبه، محمد شافعی تنها به بهداری واحد منتقل شد؛ مکانی که به لحاظ تجهیزات پزشکی در وضعیت اسفبار قرار دارد. در این مرکز درمانی، تنها یک دستگاه فشارسنج وجود دارد و هیچگونه امکان اولیه برای معاینه تخصصی یا تشخیص دقیق بیماری وجود ندارد. شافعی پس از دریافت فشار خون، بدون اقدام درمانی به بند بازگردانده شد.
انتقال بینتیجه محمد شافعی به بهداری زندان قزلحصاربا فشار سایر زندانیان، وی ظهر همان روز به بهداری مرکزی زندان قزلحصار منتقل شد. اما این انتقال نیز تفاوت چندانی در شرایط نداشت. گزارشها از داخل زندان حاکی از آن است که بهداری مرکزی قزلحصار، با کمترین امکانات و تجهیزات ابتدایی پزشکی اداره میشود. به گفته یک منبع مطلع، تنها دو تخت ساده، یک دستگاه نوار قلب قدیمی، یک فشارسنج نیمهخراب و حتی نبود چراغ قوه برای معاینه پزشکی، تصویری واقعی از این بهداری است. پزشک بدون تشخیص دقیق، صرفاً دو قرص برای تنظیم ضربان قلب به محمد شافعی داده و او را به بند بازگردانده است.
بهداری قزلحصار؛ نماد بحران و مرگ خاموش
شواهد بهدستآمده نشان میدهد که بهداری زندان قزلحصار طی سالهای اخیر به محل مرگ خاموش زندانیان تبدیل شده است. طبق گزارش منابع داخلی، هفتهای بین ۲ تا ۴ زندانی – عمدتاً از میان زندانیان محکوم به جرایم مرتبط با مواد مخدر – به دلیل نبود رسیدگی پزشکی، اعزام نشدن به موقع به بیمارستان، یا مصرف مواد مخدر درون زندان، جان خود را از دست میدهند.
نکته تکاندهنده آن است که در برخی از موارد، مرگ زندانیان حتی بهطور رسمی ثبت نمیشود. منابع آگاه میگویند در بهداری قزلحصار، تنها تجهیزاتی که همیشه موجود است، کیسههای حمل جنازه هستند. مسیری که بیماران باید از آن به بهداری منتقل شوند نیز، خاکی و ناهموار بوده و به دلیل تکانهای شدید آمبولانس در این مسیر، وضعیت بیماران وخیمتر میشود.
فساد، رانت و سوءاستفاده در قزلحصاردر کنار بحرانهای درمانی و بهداشتی، گزارشها از گسترش فساد مالی و سوءاستفاده سازمانیافته در زندان قزلحصار حکایت دارد. بر اساس اطلاعات بهدستآمده، بخش زیادی از تجارت مواد مخدر داخل زندان با چراغ سبز مسئولان زندان انجام میشود. این منابع مدعیاند درآمدهای حاصل از این چرخه، صرف خرید املاک، خودروهای لوکس مانند رنو تالیسمان و سرمایهگذاریهای شخصی مدیران ارشد زندان میشود.
در این میان، نامهایی چون اللهکرم عزیزی (رئیس زندان قزلحصار)، اسماعیل فرجنژاد و حسن قبادی در رأس فهرست کسانی هستند که از این سیستم فساد سود میبرند. ادعا شده که این افراد نهتنها نظارتی بر چرخه مواد مخدر و وضعیت درمانی زندان ندارند، بلکه خود نقش فعالی در اختلالات ساختاری ایفا میکنند.
بیشتر از آن، حیاتالغیب، رئیس سازمان زندانها، از بستگان نزدیک رئیس زندان قزلحصار معرفی شده است؛ نسبتی که گمانهزنیها درباره ریشهدار بودن فساد، تبعیض، و عدم پاسخگویی در این مجموعه را تشدید کرده است.
جان محمد شافعی در خطر است
در شرایطی که امکانات اولیه درمانی، دارو، پرسنل متخصص و حتی مراقبتهای اولیه پزشکی در زندان قزلحصار بهشدت محدود و ناکارآمد است، وضعیت جسمی محمد شافعی زنگ خطر جدی درباره نادیده گرفتن جان زندانیان را به صدا درآورده است. او بهعنوان یک زندانی سیاسی، باید طبق قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی ایران به مراقبتهای ویژه و منصفانه دسترسی داشته باشد؛ اما مشاهدات و گزارشها خلاف این را نشان میدهند.
فعالان حقوق بشر بارها نسبت به وضعیت بحرانی زندان قزلحصار هشدار دادهاند و حالا با وخامت حال محمد شافعی، بار دیگر این سوال مطرح است که تا چه زمانی باید قربانی سکوت و بیعملی در برابر نقض حقوق زندانیان باشیم؟
اعدام ۸ زندانی در زندانهای گرگان، اصفهان، مشهد و مرکزی کرج
تابستان سوزان در زندان قرچک؛ زندگی زنان زندانی سیاسی در آستانه فروپاشی
نقض حقوق بشر در پرونده محمد شافعی و زندان قزلحصارماده ۳ – حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی:
محمد شافعی در حالی با علائم حاد تنفسی رها شده که جان او در معرض خطر جدی قرار دارد. تأخیر چندساعته در انتقال به مراکز درمانی و بازگرداندن او بدون تشخیص دقیق، مصداق بارز تهدید مستقیم علیه حق حیات و امنیت فیزیکی یک انسان است.
ماده ۵ – ممنوعیت شکنجه و رفتارهای غیرانسانی یا تحقیرآمیز:
محرومسازی آگاهانه از درمان پزشکی در شرایط بحرانی، بهویژه در محیط بسته زندان، میتواند نوعی شکنجه یا رفتار غیرانسانی تلقی شود. بیتفاوتی مسئولان به رنج جسمی و روانی زندانیان، عملاً مصداق شکنجه خاموش است.
ماده ۱۰ – حق برخورداری از دادرسی عادلانه و علنی:
نبود نظارت مستقل بر وضعیت زندانها و عدم امکان اعتراض مؤثر زندانیان به شرایط نامناسب، از جمله به خدمات درمانی ناکافی، نشاندهنده نقض رویههای عادلانه در رسیدگی به حقوق آنهاست.
ماده ۲۵ – حق برخورداری از سطحی از زندگی برای تأمین سلامت و رفاه:
شرایط غیرانسانی بهداری قزلحصار، نبود تجهیزات پزشکی، نداشتن دارو و امکانات اولیه، و عدم امکان درمان بهموقع، نقض آشکار این ماده است. زندانیان باید از حداقلیترین استانداردهای سلامت برخوردار باشند، اما آنچه گزارش شده از حد فقر مطلق نیز فراتر رفته است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر