۱۷ مرداد, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
بابک دادبخش، در مرخصی از زندان اردبیل به تهران سفر کرده و مجدداً بازداشت شد. در حال حاضر او در زندان فشافویه با اتهام تبلیغ علیه نظام مواجه است
کانون حقوق بشر ایران، جمعه ۱۷ مردادماه ۱۴۰۴ – بابک دادبخش، زندانی سیاسی محبوس در زندان فشافویه (تهران بزرگ)، با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به رئیس قوه قضاییه، ابعاد گستردهای از فساد مالی، تبعیض ساختاری، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی، و وضعیت غیرانسانی حاکم بر این زندان را افشا کرده است. این نامه که بهتازگی منتشر شده، تصویری تکاندهنده از شرایط زندگی در یکی از بزرگترین زندانهای ایران ارائه میدهد.
وضعیت اسفبار بهداشتی، شیوع گسترده ساس و شپش تا گال و…در این نامه، بابک دادبخش به صراحت از وضعیت اسفناک بهداشتی زندان فشافویه مینویسد؛ از شیوع گسترده حشرات موذی مانند ساس و شپش گرفته تا گسترش بیماریهای پوستی نظیر گال، که در کنار کمبود شدید مواد شوینده، سلامت زندانیان را بهطور جدی تهدید میکند. به گفته او، جیره بهداشتی ماهانه برای اتاقهای ۲۵ نفره تنها شامل یک صابون، یک پودر لباسشویی ۴۰۰ گرمی، یک شامپو و هر دو ماه یک خمیر دندان کوچک بدون مسواک است.
در کنار این مشکلات، قطعی روزانه و چند ساعته آب در زندان فشافویه، باعث شده دسترسی به آب آشامیدنی نیز به معضل تبدیل شود. بطریهای آب معدنی در چنین شرایطی با چند برابر قیمت واقعی در زندان فروخته میشوند. چنین وضعیتی نهتنها سلامت جسمی بلکه کرامت انسانی زندانیان را نیز به چالش میکشد.
فساد گسترده و سیستماتیک در زندان فشافویهاما آنچه شرایط را پیچیدهتر میکند، فساد گسترده و سیستماتیکی است که بابک دادبخش از آن پرده برداشته است. بر اساس این نامه، مسئولیتهایی نظیر «وکیل بند» یا «سرپرست اتاق» با مبالغ هنگفت(بین ۲تا ۱۰میلیون تومان در هفته برای سرپرستی اتاق) خرید و فروش میشوند. این پستها در واقع تبدیل به منبع درآمد برای برخی زندانیان خاص و مرتبط با مسئولان زندان شدهاند. حتی امکانات اولیه نظیر تختخواب، استفاده از چای، تماشای تلویزیون یا نشستن سر سفره، مشمول دریافت پول از زندانیان جدید شدهاند.
در بوفه زندان نیز اوضاع بههمین میزان اسفناک است. اقلام تاریخمصرف گذشته و گرانقیمت، جایگزین مواد غذایی سالم و ارزان شدهاند. نان بربری که در بیرون از زندان حدود دو هزار تومان قیمت دارد، در بوفه زندان فشافویه بین ۱۵ تا ۳۰ هزار تومان فروخته میشود. داروهای اختصاصیافته به بهداری نیز در بازار سیاه داخلی زندان به فروش میرسند و خدمات درمانی به زندانیان تنها در صورت پرداخت رشوه یا واسطهگری ارائه میشود.
دادبخش همچنین از کمبود شدید امکانات فرهنگی و ورزشی گفته است. از میان حدود ۳۵۰۰ زندانی، تنها تعداد انگشتشماری به کتابخانه یا واحد فرهنگی دسترسی دارند. امکانات ورزشی تقریباً وجود خارجی ندارد و مددکاری نیز با نیروی انسانی محدود (یک مددکار برای ۳۳۰ زندانی) به شکلی کاملاً ناکارآمد و از پشت میلههای زندان به مدت کوتاهی انجام میشود.
از دیگر موضوعات قابل توجه در این نامه، اشاره به خرید و فروش «حق ملاقات» است. به گفته این زندانی، برخی مسئولان زندان فشافویه با دریافت مبالغی، امکان ملاقات با خانوادهها را فراهم میکنند، امری که قانوناً باید حق اولیه هر زندانی باشد.
وخامت حال محمد شافعی در زندان قزلحصار؛ جان یک زندانی سیاسی در آستانه خطر جدی
تابستان سوزان در زندان قرچک؛ زندگی زنان زندانی سیاسی در آستانه فروپاشی
نقض حقوق بشر در زندان فشافویهماده ۱۰ میثاق حقوق مدنی و سیاسی: تأکید بر رفتار انسانی با همه افراد محروم از آزادی. شرایطی که بابک دادبخش توصیف کرده، مصداق بارز نقض این اصل است.
ماده ۱۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق برخورداری از حریم خصوصی و کرامت انسانی. تحمیل پرداخت پول برای استفاده از امکانات اولیه، نقض آشکار این حق است.
ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق دسترسی به سطح زندگی مناسب، از جمله مراقبتهای بهداشتی. کمبود شدید دارو، خدمات درمانی ناکافی و بهداشت نامناسب نشان از نقض این اصل دارد.
در باره بابک دادبخشبابک دادبخش، زندانی سیاسی ۴۵ ساله، پیشتر نیز سابقه بازداشت و حبس را داشته است. او در آبان ۱۳۹۷ در جریان پروندهای امنیتی بازداشت شد و پس از انتقال به زندانهای مختلف، نهایتاً در بهمن ۱۳۹۸ از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۴۳ سال حبس محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، ۱۶ سال از این حکم برای او قابل اجراست. وی همچنین در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸ نیز در زندان اوین محبوس بوده است.
در آخرین پرونده، او در مرخصی از زندان اردبیل به تهران سفر کرده و مجدداً بازداشت شد. در حال حاضر او در زندان فشافویه با اتهام تبلیغ علیه نظام مواجه است. جلسه دادگاه جدید او قرار بود در ۴ مرداد ۱۴۰۴ بهصورت ویدیو کنفرانس برگزار شود، اما بابک دادبخش با اعتراض به این شیوه دادرسی، خواستار دادگاه حضوری شد. وی پیش از بازداشت، متأهل و پدر دو فرزند بود که در دوران بازداشت همسر و یکی از فرزندانش را در سانحهای از دست داد.
داستان بابک دادبخش، تنها یکی از هزاران روایت ناگفته از وضعیت وخیم زندانهای ایران است. روایتی که باید شنیده شود؛ نه از سر نفرت، بلکه برای یادآوری. تا شاید چرخه رنج، تبعیض و بیعدالتی روزی متوقف شود.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر