۲۶ تیر, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
زندانی سیاسی سعید ماسوری پس از این اقدام برای تبعید وی و تاکید بر اینکه حتما باید تبعید شود، نامهای با عنوان «جنایتی در حال وقوع است»، منتشر کرد
کانون حقوق بشر ایران، پنجشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۴ – روز چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۴، فضای زندان قزلحصار شاهد تنشی کمسابقه بود. مأموران گارد ویژه زندان، با طرحی از پیشطراحیشده و بهظاهر عادی، وارد بند واحد ۴ زندانیان سیاسی شدند و با فریب و فشار قصد داشتند سعید ماسوری، زندانی سیاسی باسابقه و مقاوم را به مکان نامعلومی منتقل کنند. اما این سناریو که هدف نهایی آن تبعید و یا اعمال فشارهای مضاعف بر وی بود، با هوشیاری زندانیان و اعتراض دستهجمعی آنان روبهرو شد و بهطور موقت متوقف ماند.
سعید ماسوری که بیش از ۲۵ سال است بدون حتی یک روز مرخصی در زندانهای مختلف ایران بهسر میبرد، در این سالها بارها مورد تهدید، شکنجه و محرومیتهای متعدد قرار گرفته است. او پیشتر در زندان اوین، گوهردشت و قزلحصار بارها با احضارهای امنیتی و فشارهای روانی روبهرو شده و اکنون مقامات امنیتی اصرار دارند وی را به تبعیدگاه دیگری منتقل کنند. این زندانی سیاسی پس از این واقعه، با انتشار نامهای تحت عنوان «جنایتی در حال وقوع است»، از جامعه جهانی خواست تا نسبت به سرنوشت او و سایر زندانیان سیاسی بیتفاوت نباشند.نامه سعید ماسوری از زندان قزلحصار پس از اقدامات مقامات زندان برای تبعید وی
متن نامه زندانی سیاسی سعید ماسوری به شرح زیر است«
«جنایتی در حال وقوع است
از صبح با هزار و یک ترفند تهدید و تطمیع و قسم های آنچنانی تلاش در انتقال این جانب داشتند. قدر مسلم اینکه، این شیوه کار (آدم ربایی در زندان به اسم انتقال) به هیچ وجه تنها معطوف به اینجانب نبود و نیست و اساساً برای کنترل، منزوی سازی و بی صدا کردن زندانیان صورت میگیرد.
و انتقال یا عدم انتقال هم مطلقا موضوع منازعه نیست بلکه تنها برای سرکوب ، سرکوب و باز هم سرکوب بیشتر است و اصرار بر کشتار و اعدامهای بیشتر ! ! درست همانطور که در سال ۶۷ واقع شد و امروز هم بیم آن میرود که همان مسیر با زبان و شیوه دیگر تکرار شود ، آن زمان نامش کمیته مرگ بود و امروز «آتش به اختیار» ولی این سرکوب گسترده و تشدید اعدامها نه نشانه اقتدار که اعترافی به درماندگی حاکمیت در برابر حقیقت و اراده مردم است و بر همین سیاق آن «آتش به اختیار» هم جز تلاشث برای پوشاندن، عمق نفوذ، پوسیدگی و فروپاشی ساختاری حاکمیت نیست ! که می خواهند با تقاص گرفتن از مردم ایران و زندانیان آنها ، جبرانش کنند.
خودداری اینجانب از پذیرش “انتقال” از تبعیدگاه قزلحصار به تبعیدگاه دیگر نه از سر ترس از جابجایی و انتقال است و نه تو هم اینکه ما چند زندانی میتوانیم جلوی این اعمال غیر قانونی را بگیریم بلکه تنها و تنها از آن جهت است که مثل سال ۶۷ قتل عام در سکوت و بی خبری صورت نگیرد و به تمامی در برابر چشمان تاریخ و وجدانهای بیدار باشد !
آری ، بگذار اینبار جهان بشنود که «جنایتی در حال وقوع است» و البته مقاومتی در برابر آن ! ولو اینکه این تفاوتی تنها منجر به یک هشدار و هشیار باش برای مردم ایران و جهان بشود که «جنایتی در حال وقوع است» ! صبراً بني الكرام !
آنچه که به شخص من بعنوان یک زندانی سیاسی هوادار مجاهدین خلق بر میگردد، بویژه در ایام محرم و در معرض پیام جاودانه امام حسین، می خواهم تصریح کنم که آن خونی که از فرزند ایشان به هوا پرتاب شد، کماکان در حال فرو چکیدن بر ما ایرانیان، شیعیان و پیروان اوست و هیهات اگر با این زندان و تبعید و اعدامها گامی در آن سیر آزادی و آزادگی به عقب برداریم.
حتی اگر کشتار همه ما تنها در حد خبری باشد که از روز واقعه خبر دهد و اجازه ندهد که جنایتی به سکوت برگزار گردد !!!
زهی شرف و سعادت اگر به این میهن و مردممان تنها آماده باشی داده باشیم و تنها هشداری، اگر چه به قیمت جانمان! که ایران و ایرانی از اسطوره هایش سیاوش و و آریو برزن و حماسه های فردوسی ، چیزی جز پایداری و ایستادگی نیاموخته و چه افتخار بی مانندی که هم از ایشان الهام گرفته و آموخته ایم و هم از اسلام رهایی بخش و پیامبر رحمت و اسطوره ها و اصحاب وی که تزول الجبال ولاتزل
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لو لا ان هدینا الله
سعید ماسوری
تیر ماه ۱۴۰۴»
سعید ماسوری؛ ۲۵ سال حبس بدون یک روز مرخصیسعید ماسوری، متولد ۱۳۴۴ در خرمآباد، یکی از قدیمیترین زندانیان سیاسی ایران است که از دیماه ۱۳۷۹ تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بهسر میبرد. او پیش از بازداشت، دانشجوی رشته پزشکی در آلمان و نروژ بود و هنگام بازگشت به ایران، در شهر دزفول به اتهام «همکاری با مجاهدین خلق» دستگیر شد.
سعید ماسوری پس از ۱۴ ماه بازجویی در سلول انفرادی اطلاعات اهواز و بند ۲۰۹ زندان اوین، ابتدا به اعدام محکوم شد، اما این حکم بعدها به حبس ابد کاهش یافت. در طول ۲۵ سال گذشته، ماسوری بارها در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان، تبعیض، شکنجههای جسمی و روحی و عدم دسترسی به حقوق اولیه دست به اعتصاب غذا زده است. او همواره از حق درمان، تماس تلفنی، تحصیل و مرخصی محروم بوده و تحت فشارهای مداوم امنیتی قرار داشته است.
بازار سیاه، شکنجه روانی و فساد سیستماتیک در زندان خورین ورامین
قلم در زنجیر – ۳دهه کشاکش نویسندگان ایران با استبداد و سرکوب – ۸
نقض سیستماتیک حقوق بشر در پرونده سعید ماسوریآنچه بر سعید ماسوری و دیگر زندانیان سیاسی در زندانهای ایران میگذرد، نمونهای آشکار از نقض سیستماتیک حقوق بشر است. این اقدامات مغایر با اصول و تعهدات بینالمللی بوده و موارد زیر را نقض میکند:
حق برخورداری از دادرسی عادلانه (ماده ۱۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر)
سعید ماسوری و بسیاری از زندانیان سیاسی بدون دسترسی به وکیل مستقل و در دادگاههای فرمایشی محاکمه میشوند، در حالی که اعترافات اجباری تحت شکنجه علیه آنان استفاده میشود.
حق آزادی بیان و عقیده (ماده ۱۹)
جرم اصلی این زندانیان صرفاً ابراز عقیده یا فعالیت سیاسی مسالمتآمیز است، اما حکومت آن را با اتهامات امنیتی پاسخ میدهد.
ممنوعیت شکنجه و رفتار غیرانسانی (ماده ۵)
انتقال اجباری، حبس انفرادی طولانیمدت، فشارهای جسمی و روانی و محرومیت از درمان، همگی مصداق شکنجه و رفتار تحقیرآمیز هستند.
حق تماس با خانواده و دسترسی به خدمات درمانی (ماده ۲۵)
قطع ارتباطات، عدم دسترسی به پزشک و دارو و فشار بر خانوادههای زندانیان، نقض مستقیم این حق انسانی است.
حق حیات (ماده ۳)
تهدید به اعدام و خطر مرگ ناشی از شرایط غیرانسانی زندانها، جان زندانیان سیاسی را مستقیماً هدف قرار داده است.
این نقضهای گسترده نشان میدهد که وضعیت زندانیان سیاسی در ایران فراتر از یک مشکل داخلی است و نیازمند توجه فوری جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری و افکار عمومی بینالمللی است تا چرخه سرکوب و خشونت متوقف شود.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر