۱۸ مرداد, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
https://youtu.be/WzKjH7XqwLQ?t=56
اهمیت این بازسازی سهبعدی نه تنها در مستندسازی نقض حقوق بشر در زندان وکیل آباد است، بلکه به فعالان حقوق بشر، نهادهای بینالمللی و خبرنگاران امکان میدهد تا با استفاده از شواهد تصویری، روایتهای زندانیان را به شکلی عینیتر و قابل استنادتر ارائه دهند
کانون حقوق بشر ایران، شنبه ۱۸ مردادماه ۱۴۰۴ – زندان وکیل آباد مشهد یکی از مرموزترین و پنهانترین زندانهای ایران است که از درون آن تا کنون هیچ تصویر شفافی منتشر نشده است. اگرچه ظرفیت ساخت اولیه آن برای حدود ۲۵۰۰ نفر در نظر گرفته شده بود، اما امروز بیش از ۱۰ هزار زندانی در این مکان محبوساند، که بسیاری از آنها در شرایطی غیرانسانی روی کف زمین میخوابند.
برای نخستینبار: انتشار تصاویر سهبعدی از درون زندان وکیل آباددر اقدامی بیسابقه، برای نخستینبار تصاویری سهبعدی و گرافیکی از درون زندان وکیل آباد مشهد منتشر شده است که امکان درک دقیقتر از ساختار، شرایط زیستی و محیط فیزیکی این زندان را فراهم میسازد. این تصاویر که بر اساس روایتهای شاهدان عینی، بازسازیهای دقیق و تحلیلهای معماری طراحی شدهاند، نشان میدهند که چگونه معماری زندان وکیل آباد در خدمت سرکوب، کنترل و اعمال فشار روانی بر زندانیان عمل میکند.
بر خلاف مراکز بازداشت مدرن که تلاش میکنند تا حدی کرامت انسانی را حفظ کنند، ساختار زندان وکیل آباد به گونهای طراحی شده که در آن کوچکترین نشانهای از نور طبیعی، فضای سبز یا تهویه مناسب به چشم نمیخورد. تصاویر سهبعدی نشان میدهند که بندهای مختلف با دیوارهایی بلند و غیرقابل نفوذ از هم جدا شدهاند، و سلولها بهشدت کوچک و محصورند.
بخشهایی نظیر قرنطینه، با بازسازی دقیق در این مدلها گنجانده شدهاند و بهوضوح میزان خشونت ساختاری را در این فضاها نمایش میدهند.
اهمیت این بازسازی سهبعدی نه تنها در مستندسازی نقض حقوق بشر در زندان وکیل آباد است، بلکه به فعالان حقوق بشر، نهادهای بینالمللی و خبرنگاران امکان میدهد تا با استفاده از شواهد تصویری، روایتهای زندانیان را به شکلی عینیتر و قابل استنادتر ارائه دهند. این تصاویر میتوانند ابزاری مؤثر در تلاش برای شفافسازی، مطالبه پاسخگویی و طرح پروندههای نقض حقوق بشر در مجامع بینالمللی باشند.
وضعیت بهداشتی فاجعهبار و گسترش بیماریهازندان وکیل آباد با بحرانیترین شرایط بهداشتی ممکن دست و پنجه نرم میکند. وجود سوسک، شپش، ساس و دیگر جانوران موذی در کنار کمبود امکانات اولیه بهداشتی، زندان را به محیطی بسیار خطرناک برای سلامت زندانیان تبدیل کرده است.
حمامها و سرویسهای بهداشتی در زندان وکیل آباد
به شدت فرسوده، آلوده و ناکارآمد هستند. در بسیاری از بندها، تنها یک یا دو دوش برای صدها زندانی وجود دارد که باعث میشود بسیاری برای روزها یا حتی هفتهها از استحمام محروم بمانند. این شرایط، زمینهساز شیوع بیماریهای پوستی و قارچی، بهویژه میان زندانیان مسن شده است. امکانات نظافت شخصی نیز محدود و گاه غیرقابل دسترس است. صابون، شامپو و… اغلب از طریق فروشگاه داخلی زندان فروخته میشود، و بسیاری از زندانیان به دلیل فقر مالی قادر به تهیه این اقلام نیستند.
زبالهها بهدرستی جمعآوری نمیشوند و در برخی از بخشها، بوی تعفن دائمی به مشام میرسد. شبکه فاضلاب قدیمی زندان، بهویژه در ماههای گرم سال، بارها باعث برگشت فاضلاب به داخل بندها شده و وضعیتی بسیار خطرناک ایجاد کرده است. تهویه هوا در اکثر بندها وجود ندارد یا به شدت ناکارآمد است، و پنجرهها معمولاً با ورقهای فلزی یا نردههای ضخیم پوشانده شدهاند که مانع ورود هوا و نور میشود.وضعیت بهداشتی زندان وکیل آباد نهتنها تهدیدی برای سلامت جسمی زندانیان است، بلکه آسیبهای روانی گستردهای نیز به همراه دارد. محرومیت از شرایط بهداشتی مناسب، برای بسیاری از زندانیان به نوعی شکنجه پنهان تبدیل شده که کرامت انسانی آنان را بهطور سیستماتیک زیر سؤال میبرد.
تحریم بینالمللی: واکنش وزارت خزانهداری آمریکا
در مهرماه ۱۳۹۹، وزارت خزانهداری آمریکا زندان وکیل آباد مشهد را بهدلیل مشارکت در بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، و رفتارهای غیرانسانی و تحقیرآمیز، در لیست تحریمهای خود قرار داد. این اقدام در واکنش به گزارشهای متعددی از نقض گسترده حقوق بشر در این زندان صورت گرفت.
ساختار و بخشهای مختلف زندان وکیل آبادزندان وکیل آباد مشهد دارای بخشهای مختلفی است که هرکدام شرایط خاص خود را دارند:
ورودیه و قرنطینه (درب چهار)
در ابتدای ورودی داخلی زندان وکیل آباد، ساختمانهایی نظیر بند نوجوانان (بند ۱.۱) قرار دارند. سپس باشگاه زندان قرار دارد که زندانیان تنها اجازه بازی فوتسال در آن دارند.
بند ۱: محل موقت پس از قرنطینه
تمام زندانیان پس از ورود به زندان وکیل آباد، ابتدا به بند ۱ منتقل میشوند و پس از یک هفته، به سایر بندها تقسیم میشوند.
بندهای ۲ و ۴: محل نگهداری محکومان مالی
این دو بند به زندانیان با اتهامات جرائم مالی و کلاهبرداری اختصاص دارد.
بند ۳ (واحد مشاوره): ابزار فشار بر زندانیان
این بند محل نگهداری زندانیانی است که جهت افزایش فشار و گرفتن ندامت به آنجا منتقل میشوند.
بند ۵: قلب تاریک زنداناین بند به چهار بخش اصلی تقسیم میشود:
۱۰۱: زندانیان محکوم به اعدام مرتبط با جرائم مواد مخدر
۱۰۲: زندانیان محکوم به اعدام به دلیل قتل، نزاع و تجاوز
۱۰۳ و ۱۰۴: محل نگهداری نوجوانان متهم به سرقت و نزاع
بند ۶: کارگاه بیگاری
در این بند زندانیان مجبور به انجام کارهای یدی سخت هستند و در ازای کارشان مبلغ بسیار ناچیزی دریافت میکنند.
روایتهایی از شکنجه و بیرحمی
در زندان وکیل آباد، شکنجه فقط فیزیکی نیست؛ بلکه سیستماتیک و روانی است. بازجوییهای شبانه، تهدید، آزار از سوی دیگر زندانیان با چراغ سبز مأموران، و عدم دسترسی به کتاب، و… از جمله ابزارهای فشار هستند
وخامت حال راحله راحمی پور در زندان قرچک؛ تداوم حبس یک زن ۷۳ ساله با تومور مغزی و بیماری قلبی
هشدار عفو بین الملل درباره خطر اعدام قریبالوقوع پنج زندانی سیاسی در ایران
شکنجه سیستماتیک زندانیان اهل سنت در زندان وکیل آبادگزارشهایی از وضعیت اسفبار زندانیان اهل سنت در زندان وکیل آباد وجود دارد. برخی از آنها در محیطهایی نگهداری میشوند که فاضلاب طبقات بالاتر بر سرشان میریزد. آنها تحت شکنجه مجبور به اعترافات اجباری شدهاند که مبنای صدور احکام اعدام علیهشان قرار گرفته است.
یک منبع موثق در این رابطه گفت: «پس از بازداشت چند زندانی اهل سنت، آنها را در سالنی انداختند که آب حمام و سرویس بهداشتی زندانیان طبقه بالا روی سرشان می ریخت. زندانیان در این سالن بدلیل وجود حشرات موذی ساس، شپش و سوسک بشدت تحت فشار بوده اند. بازجویان اطلاعات برخی از زندانیان را تهدید میکنند در صورتی که مطابق خواست آنان، اعتراف نکنند، خانواده زندانی را ترور کرده و یا مورد تجاوز قرار میدهند…».
در بهار ۱۴۰۴ ۴زندانی اهل سنت در زندان وکیل آباد مشهد اعدام شدند.

سلول انفرادی: جایی برای فرسایش روان
سلولهای انفرادی زندان وکیل آباد ابعادی کوچک دارند (حدود ۲.۵ در ۳ متر) که بخشی از آن به حمام و توالت اختصاص داده شده است. این سلولها با درب فولادی سه لایه بسته میشوند. دو دریچه کوچک روی درب قرار دارد یکی مقابل صورت زندانی هنگامی که می ایستد و یکی هم پایین پا قرار گرفته است. دریچه بالایی برای دریافت غذا و دارو و دریچه پایینی برای از بین رفتن بخار موجود و بیرون گذاشتن زباله ها است.
به این ترتیب عملاً ارتباط زندانی با محیط قطع میشود. امکانات بهداشتی مانند حوله و مسواک بهندرت تعویض میشود و شرایط داخل این سلولها شکنجهای روانی است.
به هر زندانی نفری سه پتو می دهند. اما پتوها بسیار کثیف و بد بو است چون شسته نمی شود.
زندانیان در این سلولها در انزوایی مطلق نگهداری میشوند، بدون دسترسی به نور طبیعی، ارتباط با دیگران، یا حتی اطلاعات درباره زمان. صدای زنگهای ناگهانی، نورهای شدید در شب، و محرومیت از خواب، بخشی از روشهای اعمال شکنجه روانی در این مکان است. برخی زندانیان گزارش دادهاند که در طول هفتهها یا ماهها، حتی یک بار نیز اجازه تماس با خانواده یا هواخوری نیافتهاند.یکی از دردناکترین جنبههای سلولهای انفرادی، اثرات روانی طولانیمدت آنهاست. بسیاری از زندانیان پس از رهایی از این سلولها دچار اضطراب شدید، افسردگی، بیخوابی مزمن، توهم یا اختلال در تمرکز شدهاند. در مواردی نیز، خودکشی در همان سلولها یا بلافاصله پس از خروج از آن گزارش شده است. مقامات زندان معمولاً بدون هیچ دلیلی و صرفاً به عنوان ابزار تهدید و تنبیه، زندانیان را برای مدتهای طولانی در این سلولها نگه میدارند.
برخی از سلولهای انفرادی، فاقد پنجره یا دریچه تهویه هستند و هوای داخل آنها بسیار متعفن، خفهکننده و سمی است. در زمستانها سرمای شدید و در تابستانها گرمای طاقتفرسا، وضعیت را غیرقابل تحملتر میکند. در بسیاری از موارد، زندانیان از سرما یا گرما دچار بیماری شدهاند اما حتی اجازه خروج برای درمان هم نیافتهاند.
این سلولها نه تنها برای زندانیان سیاسی، بلکه برای متهمان عادی نیز بهکار میرود. گاهی تنها دلیل انتقال به انفرادی، نوشتن یک نامه اعتراضی، امتناع از اعتراف یا حتی نافرمانی کوچک نسبت به دستور زندانبان است. همچنین بازداشتشدگان اهل سنت، بهویژه در سالهای اخیر، هدف اصلی نگهداری طولانیمدت در این سلولها بودهاند.
گزارشها حاکی از آن است که برخی از این سلولها به دوربین مدار بسته مجهز هستند، اما نه برای محافظت از جان زندانیان، بلکه برای کنترل دقیقتر رفتار آنها و ثبت واکنشها در شرایط فشار شدید روانی. این ویدیوها گاه برای تهدید و ارعاب خانوادهها یا انتشار اعترافات اجباری بهکار گرفته میشود.
سلول انفرادی در زندان وکیل آباد، نه محلی برای تأمل یا اصلاح، بلکه ابزاری برای نابودی تدریجی روان انسانهاست؛ جایی که فرد، نه فقط از آزادی، بلکه از هویت، کرامت و حس بودن نیز تهی میشود.
بند ۵ زندان وکیل آبادنامی که شاید برای بسیاری غریبه باشد، اما برای آنان که از آن عبور کردهاند، تنها یک واژه نیست؛ کابوسی است بیپایان.
این بند، پس از استقرار دیکتاتوری مذهبی در ایران، در دهه ۶۰ و با آغاز موج سرکوب گسترده مخالفان سیاسی، در داخل زندان وکیل آباد طراحی و ساخته شد. بنایی بزرگ، اما نه برای اسکان، که برای انزوا. دو طبقه دارد، اما نه برای رفاه؛ که برای گسستن ارتباط، برای خرد کردن روح آدمها.
بند ۵ به سه بخش کاملاً مجزا تقسیم شده. این جداسازی عمدیست. زندانیان را از هم جدا میکنند، تا هیچ اطلاعی از بیرون بند خود نداشته باشند و در یک بیخبری و انزوا کامل باشند.
بند ۵ زندان وکیل آباد، امروز بخشی از تاریخ پنهان و سرکوبشده ایران است؛ اما باید دیده شود، باید شنیده شود. روایت آنانیست که سالها از سادهترین حقوق انسانی محروم بودند، اما ایستادند. از فراموشی عبور کردند. و حالا، این صدا، از میان دیوارهای ضخیم، از پشت پنجرههای آهنی، از اعماق دهههای تاریک، دوباره شنیده میشود. در بخشهای آینده این گزارش به این بند بیشتر پرداخته خواهد شد.
قرنطینه بند ۵: سکوت، انزوا و فراموشیبخش قرنطینه بند ۵ در زندان وکیل آباد، شامل چهار سالن و دو ردیف سلول انفرادی است. دهه ۶۰، در این بخش، زندانیان سیاسی بدون تماس، ملاقات، یا حتی آفتاب، سالها نگهداری شدهاند. این مکان نه تنها زندان، بلکه ابزاری برای حذف روانی و جسمی افراد است.
بخش موسوم به «قرنطینه»، خود به تنهایی چهار سالن دارد و دو سری سلول انفرادی. نه ملاقات، نه تماس. برخی زندانیان سیاسی، سالها در همین بخش قرنطینه، در فراموشی مطلق، نگهداری شدهاند؛ بدون آفتاب، بدون صدا، بدون امید.
بندهای دیگر نیز هر کدام دو طبقه دارند، که در مجموع، ۵۲ سلول را شامل میشوند. در هر سلول، دوازده زندانی. نفس کشیدن سخت است، اما زنده ماندن سختتر. اینجا نه بازداشتگاه، بلکه محلی برای فرسایش جسم و روان است.
در دهه ۶۰، این بند یکی از کانونهای اعدامهای گسترده زندانیان سیاسی بود. در جریان قتلعام تابستان ۶۷، از بند ۲ فقط چند نفر زنده ماندند. باقی، بینام و نشان، در گورهای جمعی آرام گرفتند. از قرنطینه هم تنها یک نفر جان به در برد.
صحنههایی از وحشت: اجرای احکام قطع عضو
در مجاورت بند ۱، محوطهای قرار دارد که در آن احکام قطع عضو اجرا میشد. صدای فریادها، جیغها، و تصاویر دستهایی که قطع میشدند، تا همیشه در ذهن زندانیان سیاسی باقی ماندهاند.
صدای زنانی که خاموش نشدبند نسوان (زنان) نیز در گذشته در نزدیکی بند ۱ قرار داشت. در آن دوران، صدای فریاد زنان تحت شکنجه در شبهای زندان میپیچید و شکنجه روانی نهفقط بر قربانیان، بلکه بر همه زندانیان تأثیر میگذاشت.
امید در دل تاریکی
با وجود تمام رنجها، برخی زندانیان در برابر فشارها و شکنجهها مقاومت کردند. آنها خم نشدند، نترسیدند و صدای ایستادگی خود را در تاریکی این زندان حفظ کردند.
چرا باید این روایتها را بازگو کرد؟
زندان وکیل آباد مشهد تنها یک مکان فیزیکی نیست؛ نمادی از سرکوب و فراموشی در تاریخ معاصر ایران است. روایت آن، نه از سر کینه، بلکه برای حفظ حقیقت و جلوگیری از تکرار فجایع است. فریادهای خاموش در دل این زندان، باید شنیده شود؛ تا در حافظه جمعی ثبت گردد و بذر آگاهی در دل تاریخ جوانه زند.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر