۸ مهر, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
پرونده جمعه خونین زاهدان اگرچه در ایران به غیرشفافترین و ناعادلانه ترین و مضحکترین شکل ممکن بررسی و به اصطلاح احکام آن صادر شد، اما در مجامع بینالمللی بعنوان یکی از تاریکترین نقاط پرونده حقوقبشری دیکتاتوری حاکم به ثبت رسید
جمعه خونین زاهدان؛ جنایتی خونبار در تاریخ معاصر ایران
کانون حقوق بشر ایران، سهشنبه ۸ مهرماه ۱۴۰۴ – جمعه خونین زاهدان. در روز جمعه ۸ مهر ۱۴۰۱، نیروهای سرکوبگر در زاهدان مرتکب جنایتی خونین شدند که یادآور ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ و لکهای ننگین در تاریخ ایران است. این کشتار واکنشهای گستردهای در داخل و خارج برانگیخت و عمق دشمنی نظام با مردم مظلوم بلوچستان را آشکار کرد. خامنهای که انتظار چنین واکنشی را نداشت، با برگزاری دادگاه نمایشی تلاش کرد مسئولیت را بر گردن عوامل اجرایی بیندازد. این جنایت مظلومیت و مقاومت مردم بلوچ را به جهانیان نشان داد. خون جانباختگان همچنان بر گردن حاکمان سنگینی میکند و دادخواهی مردم برای حقوق پایمالشده ادامه دارد.
زمینههای شکلگیری اعتراضات در زاهداناعتراضات گسترده مردم زاهدان در هشتم مهرماه ۱۴۰۱، پس از افشای تعرض یک فرمانده نیروی انتظامی به دختر ۱۵ ساله بلوچ توسط عبدالغفار نقشبندی، امام جمعه موقت راسک، آغاز شد. این افشاگری، پرده از جنایتی برداشت که مشابه آن بارها در مناطق محروم بلوچستان تکرار شده بود اما قربانیان و خانوادههایشان هرگز جرأت بیان نداشتند.
در چنین فضایی، دستگاه قضایی دیکتاتوری حاکم، نهتنها اقدامی برای مجازات عاملان این تجاوزات نکرد، بلکه با برگزاری دادگاههای نمایشی، عملاً مشوق متجاوزان بود.
شلیک مستقیم نیروهای امنیتی به مردم بیدفاع
در آن روز تاریخی، هزاران نمازگزار پس از اقامه نماز جمعه از مسجد مکی به سوی کلانتری ۱۶ حرکت کردند تا به شکل مسالمتآمیز صدای اعتراض خود را بلند کنند. اما نیروهای امنیتی که از پیش بر بام کلانتری و ساختمانهای اطراف کمین کرده بودند، بیرحمانه بر مردم آتش گشودند. شلیکها نه فقط به سوی معترضان در خیابان بلکه حتی به سمت نمازگزارانی بود که در حال خروج از مسجد مکی بودند.
مراحل سرکوب و استفاده از تسلیحات سنگینتیراندازیها در چند مرحله انجام شد. بار نخست در مقابل کلانتری ۱۶، سپس بار دوم زمانی که مردم با مشاهده اجساد غرق در خون دوباره به خیابانها آمدند، و بار سوم زمانی که مأموران سپاه پاسداران معترضان را در کوچهها و خیابانهای زاهدان تعقیب و شکار کردند. استفاده از سلاحهای خودکار، تکتیرانداز و حتی بالگرد، نشان از برنامهریزی قبلی برای سرکوب خونین داشت.
ابعاد انسانی فاجعه و آمار قربانیان
آمار رسمی بیش از ۱۰۰ کشته و ۳۰۰ مجروح را ثبت کرد، اما منابع محلی شمار واقعی قربانیان را بسیار بیشتر میدانند، چرا که بسیاری از اجساد بدون ثبت هویت در روستاهای اطراف دفن شدند. در میان جانباختگان نامهایی چون «هستی نارویی» کودک ۷ ساله و «زر بیبی اسماعیلزهی» مادر بلوچ وجود دارد که به نماد مظلومیت و مقاومت مردم سیستان و بلوچستان بدل شدند.
جمعه خونین زاهدان نه یک حادثه ناگهانی، بلکه نشانهای روشن از دشمنی ساختاری سران حکومت با مردم بلوچ بود؛ مردمی که در شرایط محرومیت شدید اقتصادی و اجتماعی، به جای آب و نان و امنیت، تنها گلوله نصیبشان شد. این جنایت به لکهای ماندگار در تاریخ ایران و سندی زنده از دادخواهی مردم بلوچستان تبدیل شد؛ دادخواهیای که با گذشت سالها همچنان ادامه دارد.تلاش حکومت برای تحریف واقعیت
نظام حاکم طبق روال همیشگی با انکار، تلاش کرد جنایات جمعه خونین زاهدان را کتمان کند؛ انکار تعرض فرمانده نیروی انتظامی به دختر بلوچ، انکار تیراندازی به نمازگزاران و انکار کشتار معترضان، و در عوض نسبت دادن مسئولیت به «اشرار» و حتی خود مردم بلوچ. اما این بار مردم زاهدان، خاش و سراسر سیستان و بلوچستان سکوت نکردند. با ادامه و گسترش اعتراضات، توانستند حمایت مردم ایران و جهان را جلب کرده و دروغهای حکومت را آشکار سازند. این اعتراضات بیسابقه، فوران خشم فروخورده سالیان بود.
برنامهریزی قبلی برای سرکوب و ایجاد وحشتکشتار جمعه خونین زاهدان در هشتم مهرماه ۱۴۰۱ نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه عملیاتی از پیش برنامهریزیشده بود که هدف اصلی آن ایجاد وحشت و سرکوب قیام سراسری مردم ایران از طریق زهرچشم گرفتن از مردم بلوچ بود. اما برخلاف محاسبات خامنهای، پایداری و ایستادگی مردم بلوچستان این طرح را به شکست کشاند و نتیجهای معکوس بهجا گذاشت.
شواهد و فیلمهای منتشرشده نشان میدهد نیروهای سپاه و امنیتی از روزها قبل با استقرار بر پشتبام کلانتریها و ساختمانهای اطراف، آماده تیراندازی به مردم بودند. حتی در محوطه مسجد مکی به سوی نمازگزاران گلوله جنگی و گاز اشکآور شلیک شد. انتخاب هدف مستقیم به سر و سینه مردم، و نه پا، نشاندهنده قصد آشکار برای قتل عام بود.
ادامه سرکوب پس از روز حادثهاین جنایت تنها محدود به همان روز نشد. مأموران سپاه تا دو روز پس از حادثه نیز در محلات زاهدان به سوی مردم شلیک کردند. گزارشها حاکی است که شمار جانباختگان بسیار بیش از ۱۰۳ نفر احراز شده است، چرا که بسیاری از اجساد بدون ثبت رسمی در روستاهای اطراف دفن شدند.
نمادهای مظلومیت و روایتهای تکاندهنده
در میان قربانیان، «هستی نارویی» دختر هفتسالهای بود که با اصابت گاز اشکآور جان باخت و به نماد مظلومیت مردم بلوچ تبدیل شد. روایتهای تکاندهنده از زنان، کودکان و حتی شهروندانی که برای کمک به مجروحان هدف قرار گرفتند، عمق جنایت را آشکار میکند. تیراندازی از هلیکوپترها به خانههای مردم نیز بخشی از این فاجعه بود.
زندانی سیاسی وریشه مرادی کیست؟
اعدام زندانی امنیتی بهمن چوبی اصل
پیامدهای اجتماعی و معیشتی فاجعه
بسیاری از قربانیان و مجروحان از اقشار فقیر و بیشناسنامه جامعه بلوچ بودند؛ کسانی که خانوادههایشان نه تنها عزیزان خود را از دست دادند بلکه معیشتشان نیز نابود شد. شمار زیادی از مجروحان دچار قطع عضو یا نابینایی شدند و به دلیل فقر مالی، امکان درمان مناسب ندارند.
واکنشهای ملی و بینالمللی به جمعه خونین
جمعه خونین زاهدان لکهای ننگین بر کارنامه نظام باقی مانده و دادخواهی خونهای ریختهشده همچنان در حافظه تاریخی مردم زنده است. اعتراضات گسترده پس از جمعه خونین زاهدان نه تنها در بلوچستان بلکه در سراسر ایران و حتی خارج از کشور بازتاب وسیعی داشت. مردم پس از هر نماز جمعه در زاهدان و شهرهای دیگر استان به خیابان آمدند و شعار «از زاهدان تا تهران، جانم فدای ایران» سر دادند.
سازمانهای بینالمللی از جمله عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشهایی، استفاده نیروهای امنیتی از گلولههای جنگی علیه مردم را مصداق «کشتار عامدانه» دانستند و این واقعه را مرگبارترین سرکوب سال خواندند.
دادخواهی خانوادهها و استمرار مقاومتخانوادههای دادخواه جانباختگان نیز در بیانیهای این کشتار را «جنایت علیه بشریت» توصیف کرده و خواهان محاکمه آمران اصلی شدند. آنان پرداخت دیه توسط مأموران را توهین به خون عزیزان خود دانستند. در چهلم قربانیان، اعتصابها و اعتراضات سراسری در کردستان، تهران و شهرهای مختلف برگزار شد.
استمرار اعتراضات و سالگرد خونین
در اولین سالگرد، تظاهرات پرشماری در زاهدان، راسک و خاش شکل گرفت که با سرکوب و تیراندازی نیروهای امنیتی همراه شد و دهها نفر مجروح شدند. اما این کشتار نه تنها نتوانست مردم را بترساند بلکه جرقهای شد برای استمرار اعتراضات هفتگی که ماهها ادامه یافت. این حرکت اعتراضی به قویترین نماد مقاومت علیه سرکوب نظام تبدیل شد و سران حکومت را در مواجهه با مردم بلوچ ناتوان و درمانده ساخت.
جمعه خونین زاهدان؛ تاریکترین پرونده حقوق بشری دیکتاتوری حاکمپرونده جمعه خونین زاهدان اگرچه در ایران به غیرشفافترین و ناعادلانه ترین و مضحکترین شکل ممکن بررسی و به اصطلاح احکام آن صادر شد، اما در مجامع بینالمللی بعنوان یکی از تاریکترین نقاط پرونده حقوقبشری دیکتاتوری حاکم به ثبت رسید.
آنقدر که «کمیته حقیقتیاب» سازمان ملل متحد که برای رسیدگی به جرایم نظام در جریان سرکوب شهروندان و معترضان در ایران شکل گرفته بود، پیش از این دهها مقام ارشد حکومت، از جمله علی خامنهای را بابت کشتار شهروندان در زاهدان، خاش و دهها شهر دیگر ایران متهم به «جنایت علیه بشریت» کرده است. به این ترتیب این پرونده تا روز دادخواهی نهایی توسط مردم ایران باز است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک














هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر