--> زندان قرچک ورامین؛ قتلگاه زنان زندانی ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

زندان قرچک ورامین؛ قتلگاه زنان زندانی

۴ مهر, ۱۴۰۴دسته‌بندی گزارش ویژه


زندان قرچک نه‌تنها به قتلگاه زنان بدل شده، بلکه بستری برای سودجویی نیز هست. محصولات مصرفی با چند برابر قیمت واقعی به زندانیان فروخته می‌شود. دستمزد کارگاه‌های زندان برای کارهای سخت بین ۱ تا ۲ هزار تومان است؛ رقمی که حتی هزینه خرید یک بسته نان را هم پوشش نمی‌دهد

کانون حقوق بشر ایران جمعه ۴ مهرماه ۱۴۰۴ – قتل خاموش زنان زندانی در زندان قرچک ورامین سابقه‌ای طولانی دارد. در این زندان، زنان زندانی در شرایطی غیرانسانی و بدون دسترسی به درمان، یکی پس از دیگری جان خود را از دست می‌دهند؛ مرگ‌هایی که مسئولان زندان آن را با برچسب «تمارض» پنهان می‌کنند.

مرگ سمیه رشیدی پس از ۱۰ روز کما

روز ۲۵ شهریور ۱۴۰۴، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی مبتلا به صرع، پس از چندین بار تشنج با تأخیر به بیمارستان منتقل شد. پزشکان همان روز سطح هوشیاری او را «۵» و شرایطش را «خطرناک و غیرقابل پیش‌بینی» اعلام کردند. اما پس از ۱۰ روز کما، صبح پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴، او در بیمارستان مفتح ورامین جان باخت.

یک منبع مطلع گفته است:

«سمیه بارها جلوی چشم هم‌بندی‌ها زمین خورد و تشنج کرد. پزشک زندان گفت تمارض می‌کنی. وقتی حالش بحرانی شد، تازه با تأخیر او را منتقل کردند. همان روز پزشکان گفتند امیدی به بهبودش نیست.»

مرگ‌های تکراری؛ جمیله عزیزی و فرزانه بیجنی‌پور

سه روز پس از وخامت حال رشیدی، در ۲۸ شهریورماه، جمیله عزیزی، زندانی زن محبوس در زندان قرچک، در پی علائم سکته قلبی جان باخت. او پس از مراجعه به بهداری، بدون رسیدگی درمانی به بند بازگردانده شد و همان‌جا در برابر هم‌بندی‌هایش جان داد.

یکی از زندانیان روایت کرده است:

«وقتی جمیله بیمار شد زندانیان فریاد زدند و التماس کردند، اما کسی نیامد. جلوی چشم ما مرد. چشمانش باز ماند و او را از سالن بیرون بردند.»

پیش‌تر نیز در ۲۲ دی ۱۴۰۳، فرزانه بیجنی‌پور در همین زندان جان باخته بود. او بارها با حال وخیم به بهداری منتقل شد اما پزشک زندان با گفتن اینکه «تمارض می‌کند»، از درمان او خودداری کرد. تنها داروی تجویز شده برای او یک قرص مسکن بود. نهایتاً وقتی به بیمارستان منتقل شد، دیگر زنده نبود.

اعتراض زندانیان سیاسی زندان اوین به مرگ سمیه رشیدی؛ اوین و قرچک به صحنه مقاومت بدل شدند

هشدار عفو بین الملل درباره خطر اعدام پیمان فرح‌آور و ده‌ها زندانی سیاسی دیگر در ایران

نام‌های دیگر: سودابه اسدی و عاطفه بنایی

گزارش‌ها از مرگ سودابه اسدی در شهریور ۱۴۰۴ و عاطفه بنایی در سال‌های گذشته نیز حکایت دارد. هر دو، قربانی بی‌توجهی و محرومیت از درمان به‌موقع شدند. در همه این موارد، مسئولان زندان با تکرار یک الگوی ثابت، وضعیت وخیم زندانیان زن را «تمارض» نامیده و از اعزام آنها به مراکز درمانی جلوگیری کرده‌اند.

زندان قرچک؛ جایی که کرامت انسانی قتل عام می‌شود

سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی مفصل، زندان قرچک را «قتلگاه زنان زندانی» توصیف کرده است. ساختمانی که در ابتدا مرغداری بوده، امروز محلی است که صدها زن در شرایط غیرانسانی نگهداری می‌شوند:

آب شرب ناسالم و غذای بی‌کیفیت

کمبود تجهیزات بهداشتی و پزشکی

نبود تهویه و نور کافی

ازدحام شدید و زندانیان «کف‌خواب»

بهداری زندان حتی ابتدایی‌ترین تجهیزات مانند دستگاه فشار خون، کپسول اکسیژن پر، یا نوار قلبی فعال ندارد. زندانیان تنها ماهی یک‌بار اجازه مراجعه به بهداری دارند و در بسیاری موارد با یک شربت مشترک برای سرماخوردگی یا یک قرص مسکن به بند بازگردانده می‌شوند.

سودجویی و استثمار زنان زندانی

زندان قرچک نه‌تنها به قتلگاه زنان بدل شده، بلکه بستری برای سودجویی نیز هست. محصولات مصرفی با چند برابر قیمت واقعی به زندانیان فروخته می‌شود. دستمزد کارگاه‌های زندان برای کارهای سخت بین ۱ تا ۲ هزار تومان است؛ رقمی که حتی هزینه خرید یک بسته نان را هم پوشش نمی‌دهد.

این گزارش نشان می‌دهد که مرگ‌های سمیه رشیدی، جمیله عزیزی، فرزانه بیجنی‌پور و دیگر زنان زندانی، حوادثی تصادفی نیستند، بلکه بخشی از یک سیاست سیستماتیک در زندان قرچک ورامین است: بی‌توجهی عمدی به درمان، انکار بیماری و پنهان‌سازی مرگ زندانیان زن.

نقض آشکار حقوق بشر در محرومیت زنان زندانی از درمان مناسب

محرومیت زنان زندانی از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، نمونه‌ای آشکار از نقض سیستماتیک حقوق بشر در زندان‌های ایران است. بر اساس اسناد بین‌المللی، رفتار با او نقض مستقیم چند ماده کلیدی است:

ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هیچ‌کس نباید تحت شکنجه یا رفتار غیرانسانی قرار گیرد. محرومیت عامدانه از درمان برای بیماری صرع مصداق شکنجه سفید است.

ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فرد حق دارد از استاندارد مناسب برای سلامت و درمان بهره‌مند شود.

قواعد نلسون ماندلا (سازمان ملل): زندانیان باید به خدمات پزشکی در سطحی برابر با جامعه بیرون از زندان دسترسی داشته باشند. در مورد رشیدی، این اصل آشکارا زیر پا گذاشته شده است.

میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده ۱۰: با تمام زندانیان باید با کرامت انسانی رفتار شود. وضعیت رشیدی دقیقاً خلاف این اصل است.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ