۳۰ شهریور, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
هدف اصلی روز جهانی صلح تقویت ایدهها و فعالیتهای مربوط به صلح در سراسر جهان است. این روز فرصتی برای جوامع بینالمللی است تا توجه خود را بر روی راههایی که میتوانند به کاهش جنگها و خشونتها کمک کنند
کانون حقوق بشر ایران، یکشنبه ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۴ – ۲۱ سپتامبر هر سال روز جهانی صلح است. مردم جهان با بزرگداشت این روز آرزوی دیرینه خود که رسیدن به صلح وسعادت بشری هستند را به سران کشورها یادآور میشوند. با گذشت زمان و پیشرفت جوامع بشری و رشد و افزایش آگاهیهای اجتماعی و گسترش ارتباطات و دسترسی به اخبار و اطلاعات ؛ روز به روز مخالفت با جنگ و هرگونه جنگ افروزی را بیشتر و بیشتر کرده و صلح و آتش بس را به یک آرمان جهانی تبدیل میکند .
اگر چه جنگها به پایان نرسیده و در حال حاضر نیز چندین جنگ در سطح جهان از جمله اوکرائین و غزه و … درجریان است اما مخالفت با آنها در سراسر جهان ادامه دارد و تظاهراتهای میلیونی از طرف مردم در کشورهای مختلف دنیا علیه این جنگها نیز در جریان است و ارگانهای بین المللی از جمله سازمان ملل قطعنامههای متعددی تاکنون برای پایان دادن به آنها بعمل آورده است و امید است هر چه زودتر کشتار مردم بی گناه متوقف شده و جنگها به پایان برسند.
از دیر باز پرداختن به پدیده جنگ و صلح مورد توجه بسیاری از بزرگان و نویسندگان و سیاستمداران بوده و هست و خواهد بود . در بزرگداشت این روز مهم که پیام آور صلح و آرامش برای مردم جهان است گذری کوتاه بر علل شکل گیری آنها و ابعاد و تاثیراتشان میتواند سودمند واقع شود.
صلح چیست ؟صلح یعنی همزیستی مسالمت آمیز کشورها در کنار یکدیگر با احترام متقابل به حق حاکمیت همدیگر ؛
صلح یعنی عدم تعرض به کشورهای همسایه و عدم تجاوز از حدود و مرزهای شناخته شده بین المللی و به رسمیت شناختن استقلال کشورهای هم جوار
صلح یعنی اجتناب از هرگونه جنگ و درگیری و حل اختلافات فی مابین برمبنای موازین و قوانین بین المللی و پایبندی به داوری و قضاوتهای مراجع شناخته شده قانونی
صلح یعنی پرهیز از هرگونه کشتار جانهای بیگناه مخصوصا انسانهای بی دفاع غیرنظامی از جمله زنان و کودکان بی دفاع
صلح یعنی رعایت حقوق بشر و حفظ حرمت اصلیترین آنها یعنی حق حیات همه انسانهای کره زمین
جنگ چیست؟جنگ نقطه مقابل صلح است و با مفاهیمی چون کشتار، ویرانی، آوارگی، گرسنگی، بیخانمانی و حاکمیت قانون جنگل پیوند خورده است. هر یک از این واژهها دنیایی از رنج و مصیبت را در خود جای میدهد و نشان میدهد جنگ چیزی جز خشونت، ظلمت و تباهی به همراه ندارد.
کشتار و آمار تکاندهنده
یکی از اصلیترین پیامدهای جنگ، کشتار انبوه انسانهاست. برای نمونه، در جنگ جهانی دوم طی پنج سال حدود ۵۰ میلیون نفر کشته شدند؛ یعنی روزانه نزدیک به ۳۰ هزار انسان جان خود را از دست دادند. افزون بر آن، میلیونها نفر مجروح شدند و بیش از ۱۰۰ هزار خانواده در ماتم عزیزانشان نشستند. این آمار تنها بخشی از تراژدی انسانی ناشی از جنگ را نشان میدهد.
گرسنگی و شرایط غیرانسانی
جنگها علاوه بر کشتار، گرسنگیهای گستردهای به دنبال دارند. انسانها در شرایط بحرانی مجبور میشوند برای زنده ماندن به خوردن حیوانات خیابانی یا حتی مردار روی بیاورند. امروز نیز نمونههای دردناک آن را در غزه میبینیم؛ جایی که کودکان از شدت گرسنگی به پوست و استخوان تبدیل شدهاند و مردم برای یک لقمه غذا در صفهای طولانی با مرگ دستوپنجه نرم میکنند.
ضرورت صلح بهعنوان آرمان انسانی
این نمونهها نشان میدهد جنگ با چهرهای کریه، زندگی انسانها را نابود میکند و به یک تراژدی دائمی بدل میشود. در مقابل، صلح به آرمانی انسانی و بشردوستانه تبدیل شده است که باید مستقل از هر ملاحظهای برای تحقق آن تلاش کرد. اجتناب از جنگ نهتنها ضرورتی اخلاقی بلکه ضرورتی برای بقای انسانیت است.
هدف از صلح و نامگذاری روزجهانی صلحهدف اصلی روز جهانی صلح تقویت ایدهها و فعالیتهای مربوط به صلح در سراسر جهان است. این روز فرصتی برای جوامع بینالمللی است تا توجه خود را بر روی راههایی که میتوانند به کاهش جنگها و خشونتها کمک کنند، متمرکز سازند. برخی از اهداف مشخص این روز عبارتند از:
آگاهیرسانی و آموزش: ارتقاء آگاهی و درک عمومی از اهمیت صلح و راههای دستیابی به آن از طریق آموزش و فعالیتهای رسانهای.
ترویج آتشبس:تشویق کشورهای درگیر در منازعات به رعایت آتشبس، حتی به صورت موقت، برای نشان دادن چگونگی امکان پذیر بودن صلح.
همکاریهای بینالمللی: تقویت همکاریهای بینالمللی برای حل منازعات از طریق گفتگو و مذاکره به جای استفاده از زور.
آرمان سازی : و نهایتا تبدیل نفی جنگ و جنگ طلبی و برقراری آتش بس و صلح به یک آرمان انسانی در سراسر اقصی نقاط دنیا
علل پیدایش و استمرار جنگها
در طول تاریخ به جرات میتوان گفت خاستگاه اغلب جنگها سودجویی ؛ منفعت طلبی ؛ قدرت طلبی ؛ انتقام جویی ؛ حفظ قدرت و استمرار حاکمیت و برتری جویی بوده ؛ هست و خواهد بود یعنی همه تلفات و آثار زیانبار جنگها و کشته شدن انبوهی از انسانها فقط و فقط در جهت تامین سود و منفعت عده خاصی بوده که تعدادشان گاه از انگشتان یک دست فراتر نمیرود.
به جرات میتوان گفت ۵۰ میلیون کشته جنگ جهانی دوم حاصل برتری جویی هیتلر جنایت کار و شرکای او مانند موسلینی و … بود که دنیا را ویران کرده و به خاک و خون و آتش کشیدند. در جنگ ۴ ساله در اوکرانی و بیش از دهها و شاید صدها هزار کشته از طرفین چیزی جز قدرت طلبی و برتری جویی شخص پوتین برای استمرار حاکمیت خود بر روسیه و همسایگان نیست که البته همواره این خاستگاههای ضدانسانی و غیراخلاقی با عناوین و انگیزههای فریبنده ایی مانند دفاع از وطن یا ترویج دین و اعتقادات مانند جنگهای طولانی صلیبی یا مبارزه با تروریسیم آنچه که در غزه در جریان است و … پوشانده میشد و میشود
ضرورت پایان یافتن جنگها و تضمین صلح پایدارجنگ راهحل اختلافات نیست بلکه بازگشت به «قانون جنگل» است؛ نظامی که در آن زور بر حق حیات چیره میشود و انسانیت به سود افراد قدرتمند قربانی میگردد. در هر منازعه، هزینه اصلی را تودههای فقیر و بیدفاع میپردازند—کشته، آواره، ویرانیِ خانه و اندوخته—درحالیکه طبقات حاکم در حاشیه امن میمانند. بنابراین صلح نه تنها یک ارزش اخلاقی بلکه یک راهبرد ضروری برای حفاظت از جانها و کرامت انسانی است.
نفی جنگ مقدمه نفی دیکتاتوری و فراهمکننده بستر دموکراسی و آزادی است؛ همانگونه که جنگ و اختناق همزاد یکدیگرند، صلح و آزادی نیز پیوندی ارگانیک دارند. اولویت دادن به حاکمیت قانون، حقوق بشر و حقوق بشردوستانه، ستونهای تحقق صلح پایداراند و میتوانند از بازتولید خشونت و برتریجویی جلوگیری کنند. در سطح جهانی، التزام به صلح و عدم توسل به زور میتواند چهره جهان را دگرگون سازد: جهانی که در آن حفظ حرمت انسانی، تأمین امنیت معیشتی و امکان رشد اجتماعی برای همه مردم، جایگزین جنگافروزی و سلطهجویی شود. صلح عملی، نه صرف شعار، تنها راه نجات جامعه بشری است.
مرگ یک زندانی زن در زندان قرچک ورامین؛ نبود امکانات پزشکی عامل اصلی
دادگاه کریم خجسته در رشت؛ اتهام «بغی» بدون مستندات و ادامه بلاتکلیفیدیکتاتوری مذهبی حاکم و پیوند همیشگی با جنگ
از ابتدای روی کار آمدن نظام ولایت فقیه، جنگ و بحران نظامی همواره ابزار اصلی برای بقای حاکمیت بوده است. خمینی جنگ را «موهبت الهی» نامید و همین جمله به شعار رسمی نظام تبدیل شد. او حتی پیش از آغاز جنگ ایران و عراق زمینههای درگیری را فراهم کرده بود تا با دشمن خارجی، سرکوب آزادیها و بحرانهای داخلی را توجیه کند.
ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر
با وجود عقبنشینی عراق به مرزهای بینالمللی و پذیرش آتشبس از سوی بغداد و سازمان ملل، خمینی به مدت شش سال دیگر جنگ را ادامه داد. این تصمیم موجب کشته شدن حدود یک میلیون ایرانی، مجروحیت دو میلیون نفر و خساراتی بالغ بر یک تریلیون دلار شد. شعار رسمی نظام «دفاع مقدس» بود، اما استراتژی عملی، عملیاتهای تهاجمی و عبور از خاک عراق برای رسیدن به اسرائیل را دنبال میکرد.
خامنهای و جنگهای نیابتی
جانشین خمینی، خامنهای، نیز سیاست مشابهی را ادامه داد. او با دامنزدن به جنگهای نیابتی در منطقه، آتش درگیریها را گسترش داد تا بقای نظام را تضمین کند. در نهایت این جنگافروزیها به جنگ ۱۲ روزه کشیده شد که خود رژیم نیز آسیب دید. بهای اصلی اما توسط مردم بیگناه منطقه، بهویژه فلسطینیها، پرداخت شد که قربانی بمباران، آوارگی و گرسنگی شدند.
مخالفت با صلح و پافشاری بر جنگ همواره ستون بقای این نظام بوده است. همانگونه که تاریخ دیکتاتورها نشان داده، وقتی حکومتها پایگاه مردمی را از دست میدهند و در حل بحرانهای داخلی ناتوان میشوند، با دشمنتراشی و جنگ خارجی تلاش میکنند قدرت خود را حفظ کنند. این الگو طی نزدیک به پنجاه سال گذشته به روشنی در سیاستهای دیکتاتوری حاکم قابل مشاهده است.
مشتاق رسیدن به جامعهای عاری از جنگ و خشونت و مملو از صلح و آرامش هستیم که قطعا توام با دمکراسی و آزادی و رعایت حقوق بشر خواهد بود زیرا هر کجا که صلح و آرامش پایدار وجود داشته باشد آزادی و دمکراسی و برادری و برابری را نیز به ارمغان میآورد
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر