۱۴ تیر, ۱۴۰۴دستهبندی گزارش ویژه
نام صادق خلخالی چنان با وحشت گره خورده بود که خمینی برای ایجاد فضای رعب در مناطقی که صدای مخالفت در آنها بلند بود، او را بهعنوان حاکم شرع به شهرهایی مانند سنندج، کرمانشاه، همدان، ترکمن صحرا و اهواز فرستاد
کانون حقوق بشر ایران، شنبه ۱۴ تیرماه ۱۴۰۴ – تردید اندکی وجود دارد که بدنامترین چهره قضایی دادگاههای انقلاب پس از سال ۱۳۵۷، کسی جز صادق خلخالی نبوده است. او بهعنوان نخستین حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی، به دستور مستقیم خمینی منصوب شد و نامش بهسرعت بهعنوان سمبل اعدام و وحشت در ایران پس از انقلاب تثبیت گردید. بسیاری از مقامات حکومت پهلوی، فرماندهان ارتش و مخالفان سیاسی در این دادگاهها طی محاکمههایی چند دقیقهای به مرگ محکوم شدند.
صادق خلخالی که بهتعبیر برخی «جلاد انقلاب» لقب گرفته بود، در روزهای نخست پیروزی انقلاب به سرعت دست به کار شد و موجی از اعدامها را در تهران و شهرهای دیگر به راه انداخت. خشونت افسارگسیخته او بهقدری آشکار بود که حتی برای مدتی کوتاه، با دستور مسئولان ارشد نظام جلوی او گرفته شد، اما پس از مدت کوتاهی خمینی دوباره او را به ادامه اعدامها فراخواند.
محاکمههای شتاب زده و بدون وکیلنام صادق خلخالی چنان با وحشت گره خورده بود که خمینی برای ایجاد فضای رعب در مناطقی که صدای مخالفت در آنها بلند بود، او را بهعنوان حاکم شرع به شهرهایی مانند سنندج، کرمانشاه، همدان، ترکمن صحرا و اهواز فرستاد. در این شهرها او بسیاری از متهمان به «محاربه» یا «فساد فیالارض» را در محاکمههایی شتابزده، بدون وکیل و روند قضایی استاندارد، به جوخههای اعدام سپرد.
یکی از روایتهای مشهور از ابوالفضل توکلیبینا، از بازاریان نزدیک به خمینی، نشاندهنده سطحینگری و شتابزدگی صادق خلخالی در صدور احکام بود. توکلیبینا نقل کرد که در میان اسامی محکومان به اعدام، کسی از سر شوخی یا آزمایش، حکم اعدام خود او را هم گذاشته بود و صادق خلخالی بدون بررسی و تأمل، آن را امضا کرد. این نمونهای از فضای بیقانونی و ترسناکی است که در نخستین سالهای پس از انقلاب بر دادگاههای انقلاب حاکم بود.
اعدامهای گسترده در کردستان و ترکمنصحرادر خرداد ۱۳۵۸، صادق خلخالی بهعنوان حاکم شرع راهی کردستان شد. سفر او به این منطقه بهدنبال دستور خمینی برای سرکوب نظامی مخالفان در کردستان صورت گرفت و به صدور حکم اعدام بیش از ۵۰ نفر از اعضا و هواداران حزب دموکرات کردستان و کومله در شهرهای پاوه، سنندج و مریوان منجر شد. این اعدامها اغلب در دادگاههای صحرایی و محاکمههایی چند دقیقهای صورت میگرفت و به عاملی برای تشدید خشونت و بیاعتمادی میان حاکمیت و مردم کردستان بدل شد.
در وقایع ترکمنصحرا نیز، صادق خلخالی نقش کلیدی در سرکوب خونین داشت. در بهمن ۱۳۵۸ او به منطقه اعزام شد و پس از دستگیری رهبران شوراهای خلق ترکمن، حکم اعدام افرادی مانند شیرمحمد درخشنده توماج، عبدالحکیم مختوم، طواق محمد واحدی و حسین جرجانی را صادر کرد. این اقدامات صادق خلخالی به شکلگیری جو شدید سرکوب در مناطق قومی کشور و تعمیق شکافهای اجتماعی و سیاسی انجامید.
نقش در سرکوب مجاهدین خلق و زمینهسازی قتلعام ۶۷صادق خلخالی از همان ابتدا در برخورد با سازمان مجاهدین خلق و هوادارانش موضعی بهشدت خشونتبار داشت. در خاطرات و مصاحبههایش بهصراحت از اعدام سریع و حتی قتل خیابانی نوجوانانی که نشریه مجاهد را در دست داشتند، دفاع کرده است. او در مصاحبهای با پیام فضلینژاد به ماجرای کشتن یک نوجوان ۱۵ ساله به جرم داشتن نشریه مجاهد اشاره میکند و میگوید:
«تازه حاکم شرع شده بودم و بنا داشتم تا با منافقین قاطعانه برخورد کنم. همکارانم سوالشان بود که اینها را چگونه باید سرجایشان نشاند. عصر از پیش خمینی بازگشته بودم و قرار بود با همکاران و محافظانم در خانهام شام بخوریم. داخل کوچهمان، از شیشه ماشین دیدم که دو تا بچه پانزده، شانزده ساله، مخفیانه چیزی با هم رد و بدل میکردند. دستوردادم آنها را بگیرند و بگردند تا ببینم ماجرا چیست؟ خودم از کیف آن پسر نشریه مجاهدین در آوردم. یادم هست که فامیلش شریعتی بود، از فامیلهای مشهور قم (امین شریعتی). همانجا آن پسر را با گلوله زدم و به همراهانم گفتم اینجوری باید با این جانوران برخورد کرد.»
پیام فضلی نژاد در ادامه به سرنوشت والدین جوان کشته شده اشاره میکند و مینویسد:
«صادق خلخالی درست میگفت. امین شریعتی پانزده ساله ، در حالی که به خانوادهاش گفته بودند، امین، فلان روز از زندان آزاد میشود، به دست خلخالی، اعدام شد. جنازه نوجوان را تحویل خانوادهاش دادند و به یکسال نکشید که مادرش دق کرد و مرد و پدرش راهی دارالمجانین شد. آیتالله خلخالی با چنین لحظاتی زندگی میکرد.»
این رویکرد صادق خلخالی، که مبتنی بر ترس، حذف فیزیکی مخالفان و صدور احکام بدون کمترین شواهد حقوقی بود، الگوی نهادینهای از برخورد امنیتی و قضایی با مخالفان ساخت که زمینه را برای سرکوبهای گستردهتر دهه ۶۰، ازجمله قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷، فراهم کرد.
صادق خلخالی حتی پس از عملیات فروغ جاویدان (مرصاد) در مرداد ۱۳۶۷، که با حمله مجاهدین خلق به غرب کشور همراه بود، بر اجساد کشتهشدگان در باختران (کرمانشاه) حاضر شد و در سخنرانی خود از مردم خواست از این اجساد عبرت بگیرند و هشدار داد که سرنوشت هر مخالفی چنین خواهد بود. این سخنان بهنوعی مشروعیتبخشی به اعدامهای دستهجمعی زندانیان سیاسی در همان سال بود.وی در بخشی از سخنرانی خود گفت:
«مردم غیور باختران مشاهده میکنند جنازههای زن و مرد مجاهد خلق را…اینها میخواستند یکایک ملت ایران را به آتش بکشند…اینها میخواستند انتقام شاه و آمریکا را از این ملت بگیرند. ملت ایران باید بداند که چه توطئهای آمریکای جهانخوار وشوروی برای این ملت تهیه دیدند.»
نماد محاکمههای نمایشی و انتقامجویانه
در روایتی تکاندهنده از پیام فضلینژاد، نقل شده که صادق خلخالی در یکی از محاکمههای خود، برای بیست نفر از متهمان صفی تشکیل داده و از ابتدای صف یکی درمیان حکم اعدام و حبس ابد صادر میکرد. وقتی نفر آخر که حکم حبس ابد گرفته بود از خوشحالی لبخند زد، صادق خلخالی خنده او را «شیطانی» دانست و دستور داد حکمها از انتهای صف معکوس شود تا همان نفر به اعدام محکوم شود. وقتی از او درباره دلیل این رفتارها پرسیده شد، پاسخ داد:
«آن زمان این چیزها نبود، الان شما از دلیل و اثبات دلیل حرف میزنید. میگفتند فلانی ضدانقلاب است، ما هم اعدامش میکردیم.»
این نمونهها نشان میدهد روند دادرسی در دادگاههای انقلابی به ریاست صادق خلخالی، نه تنها با استانداردهای حقوقی فاصله داشت، بلکه ابزاری برای ایجاد رعب و انتقامجویی سیاسی بود.
مسئولیت در اعدامهای مواد مخدر و ادامه حضور سیاسیصادق خلخالی بعدها به ریاست کمیته مبارزه با مواد مخدر منصوب شد و موجی از اعدامها را علیه متهمان به حمل و فروش مواد مخدر به راه انداخت. اعدامهای مواد مخدر به دستور او، در حالی بود که بسیاری از متهمان از دسترسی به وکیل یا روند قضایی عادلانه محروم بودند و همین امر انتقاد گسترده فعالان حقوق بشر را برانگیخت.
با وجود عملکرد پرانتقادش، او سه دوره نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. همچنین از اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز بهشمار میرفت و تا پایان عمر، از اقدامات خود در سالهای ابتدایی انقلاب دفاع کرد. او در مصاحبهای در سال ۱۳۷۶ درباره صدور احکام اعدام گفت: «وجدانم این قدر راحت است که اگر بگذارید، الان میگیرم میخوابم.»
مرگ و میراث
صادق خلخالی از اواخر دهه ۶۰ بهتدریج از سیاست کنار رفت. خود او بعدها اظهار تاسف کرد که چرا نتوانست عدهای از مخالفان دیکتاتوری حاکم را که در نظر داشت، اعدام کند. صادق خلخالی در سال ۱۳۸۲ در تهران درگذشت، اما نامش همچنان در حافظه تاریخی ایرانیان بهعنوان نماد قاضی مرگ، محاکمههای نمایشی و مجازاتهای انتقامجویانه زنده است. عملکرد او تأثیر عمیقی بر روند تثبیت فضای ترس و سرکوب سیاسی در دهه۶۰ داشت؛ فضایی که میراث آن هنوز در بسیاری از نهادهای قضایی و امنیتی ایران باقی است.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر