--> قتل دو جوان همدانی توسط بسیجی‌های «آتش‌به‌اختیار» ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

قتل دو جوان همدانی توسط بسیجی‌های «آتش‌به‌اختیار»

۱۱ تیر, ۱۴۰۴دسته‌بندی حقوق بشر


https://www.youtube.com/shorts/unuVFoob9jY?feature=share

قتل این دو جوان در همدان، بازتابی از سیاست کلی سرکوب در دیکتاتوری حاکم است که نه‌تنها به بازداشت و زندانی کردن مخالفان محدود نمی‌شود، بلکه در موارد متعددی به کشتار فراقانونی افراد بی‌دفاع در خیابان‌ها و جاده‌ها نیز انجامیده است

کانون حقوق بشر ایران، چهارشنبه ۱۱ تیرماه ۱۴۰۴ – در ادامه موج تازه‌ای از سرکوب، خشونت و کشتار شهروندان توسط نیروهای مسلح وابسته به حکومت ایران، خبر قتل دو جوان همدانی به دست بسیجی‌های موسوم به «آتش‌به‌اختیار» خشم و نگرانی عمومی را برانگیخته است. این جنایت که در منطقه‌ی «تاریک‌دره» همدان رخ داده، جلوه‌ای آشکار از سرکوب افسارگسیخته و بی‌ضابطه‌ای‌ است که با حمایت ساختارهای رسمی دیکتاتوری حاکم در سراسر کشور در حال گسترش است.

جوانان طبیعت‌گرد، هدف گلوله‌های مرگبار

بر اساس گزارش‌های محلی، سه جوان اهل همدان که برای طبیعت‌گردی و فعالیت آفرود به منطقه تاریک‌دره رفته بودند، شبانه در ایست بازرسی غیررسمی مورد تفتیش نیروهای بسیجی قرار گرفتند. بنا به دلایل نامعلومی، یکی از نیروهای بسیجی که گفته می‌شود نوجوانی زیر ۲۰ سال بوده، بدون هشدار و هشدار مجدد، اقدام به شلیک رگباری به سوی آنان می‌کند. در نتیجه‌ی این تیراندازی، دو جوان به نام‌های مهدی عبایی و علیرضا کرباسی در دم جان باختند و نفر سوم به شدت زخمی شده و هم‌اکنون در بیمارستان تحت مراقبت‌های ویژه قرار دارد.

پرونده شهرک اکباتان؛ ضرب‌وشتم و افزایش فشار بر متهمان

محمد دلجو؛ زندانی سیاسی ۵۸ ساله در زندان مرکزی خرم‌آباد تحت فشار و بی‌حقوقی مطلق

ایست بازرسی خودسرانه، تنها ۵ کیلومتر با شهر فاصله داشت

آنچه این حادثه را به‌شدت تکان‌دهنده می‌کند، محل وقوع آن است. ایست بازرسی‌ای که منجر به این جنایت شد، تنها پنج کیلومتر با محدوده شهر همدان فاصله داشته و به‌صورت کاملاً غیرقانونی و خودسرانه توسط نیروهای موسوم به «آتش‌به‌اختیار» دایر شده بود. چنین نقاط بازرسی، اغلب بدون نظارت رسمی یا ساختار قضایی، صرفاً بر مبنای دستورالعمل‌های درون‌نظامی و با اتکا به مصونیت قضایی کامل، جان و مال شهروندان را هدف قرار می‌دهند.

روایت شاهدان: شلیک بی‌مقدمه، بدون هشدار

یکی از شاهدان عینی حادثه گفته است: «دیشب سه جوان همدانی به‌دست بسیجی‌های آتش‌به‌اختیار گلوله‌باران شدند؛ دو نفرشان متأسفانه کشته شدند. هیچ ایست و هشداری در کار نبود، ناگهان صدای رگبار آمد.» این شهادت آشکارا نشان می‌دهد که روند استفاده از سلاح گرم از سوی نیروهای حکومتی نه‌تنها فاقد ضابطه‌های حقوقی و انتظامی است، بلکه مبتنی بر سلیقه و برداشت‌های شخصی نیروهایی است که با احساس مصونیت مطلق، دست به کشتار می‌زنند.

آتش‌به‌اختیار؛ مجوز ضمنی برای سرکوب

مفهوم «آتش‌به‌اختیار» که نخستین‌بار توسط خامنه‌ای، در فضای سیاسی ایران رواج یافت، عملاً مجوزی ضمنی به نیروهای بسیج، سپاه، و سایر نیروهای شبه‌نظامی داده تا در هر شرایطی که خود صلاح بدانند، اقدام به سرکوب، بازداشت، ضرب و شتم یا حتی قتل شهروندان کنند. قتل این دو جوان همدانی تنها یک نمونه از سلسله فجایعی است که این سیاست در سراسر ایران رقم زده است.

موج تازه بازداشت‌ها در ایران؛ سرکوب گسترده برای

موج گسترده سرکوب و بازداشت در سراسر کشور

این حادثه در حالی رخ می‌دهد که در ماه‌های اخیر موجی از سرکوب و بازداشت‌های گسترده در شهرهای مختلف ایران در جریان است. تنها در هفته‌های گذشته، صدها شهروندان عادی به دلایل نامشخص توسط نهادهای امنیتی بازداشت شده‌اند. همزمان، اخبار متعددی از حمله گارد زندان به زندانیان سیاسی، ضرب و شتم شدید متهمان پرونده‌های سیاسی و انتقال آنها به بندهای خطرناک منتشر شده است.

قتل، شکنجه، ارعاب؛ سیاست مداوم دستگاه سرکوب

قتل این دو جوان در همدان، بازتابی از سیاست کلی سرکوب در دیکتاتوری حاکم است که نه‌تنها به بازداشت و زندانی کردن مخالفان محدود نمی‌شود، بلکه در موارد متعددی به کشتار فراقانونی افراد بی‌دفاع در خیابان‌ها و جاده‌ها نیز انجامیده است. چنین عملکردی، نقض آشکار اصول بنیادین حقوق بشر است؛ از جمله:

ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی: «حق حیات، ذاتی هر انسان است و هیچ‌کس را نمی‌توان خودسرانه از این حق محروم کرد.»

ماده ۹: «هیچ‌کس نباید به‌طور خودسرانه دستگیر یا بازداشت شود.»

ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر: «هیچ‌کس نباید تحت شکنجه یا رفتار ظالمانه و غیرانسانی قرار گیرد.»

بی‌پاسخ ماندن جنایات، زمینه‌ساز فجایع بیشتر

تا لحظه تنظیم این گزارش، هیچ مقام رسمی دولتی یا قضایی نسبت به این قتل‌ها واکنشی نشان نداده و حتی نامی از عامل شلیک در رسانه‌های رسمی به میان نیامده است. چنین بی‌پاسخ گذاشتن جنایات، همان‌طور که در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ و کشتار خیابانی صدها معترض دیده شد، زمینه‌ساز تکرار فجایع مشابه است.

در شرایطی که افکار عمومی ایران به‌شدت تحت فشار فقر، تورم، ناامنی و سرکوب است، تکرار چنین جنایاتی تنها شعله‌های خشم اجتماعی را شعله‌ورتر خواهد کرد. سکوت در برابر این فجایع، نه‌تنها مایه بی‌عدالتی، که زنگ خطری جدی برای آینده جامعه ایران است.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ