۳۱ شهریور, ۱۴۰۳دستهبندی گزارش ویژه
لیست بخشهای مختلف
1. چهره واقعی و حقیقت جنگها
2. آیا جنگ مشروعی هم وجود دارد؟
3. چگونه میتوان به همه جنگها خاتمه داد و صلح جهانی را محقق ساخت؟
4. یکم. ترویج فرهنگ نوعدوستی
5. دوم. وضع قوانین الزامآور انساندوستانه و حقوق بشری
6. سوم. برخورد قاطع با عناصر و عوامل جنگ طلب:
تنها راه رسیدن به صلح جهانی در احترام به منافع دیگران و ارزشگذاری برای خواستههای جامعه بینالمللی نهفته شده است
از سال ۱۹۸۲، ۲۱ سپتامبر به عنوان روز جهانی صلح گرامی داشته میشود، اما با وجود تلاشهای بینالمللی برای تحقق صلح، هیچ تغییر بنیادی یا حرکت قاطعی به سوی صلح پایدار مشاهده نمیشود. در طول این ۴۲ سال، جنگهای مداوم در گوشه و کنار جهان جان انسانها را گرفته و ملتها را ویران کرده است. از نسلکشی در رواندا گرفته تا جنگهای بالکان، از حملات آمریکا به افغانستان و عراق تا تهاجم روسیه به اوکراین، و در نهایت جنگ فعلی غزه و کرانه باختری، همگی نشاندهنده خشونت و ناآرامی جهانیاند. آمار بالای قربانیان، مانند کشتهشدن بیش از ۵۰ هزار نفر در غزه، گواهی بر ویرانیهایی است که جنگها به بار میآورند؛ و همه این جنگها بیاستثناء ناشی از قدرتطلبی و زیادهخواهی گروههای کوچک نخبگان و قدرتهای جهانی است.
بهای این جنگها را میلیونها انسان بیگناه، بهویژه شهروندان عادی، پرداخت میکنند. این افراد هیچ نقش مستقیمی در این درگیریها ندارند، اما قربانی خشونتها و ویرانیهایی میشوند که توسط نخبگان قدرتطلب آغاز شدهاند.
سوال مهمی که باید پاسخ داده شود این است که اگر صلح و آرامش خواست همه انسانهاست و همه میدانند که جنگها عواقب خانمانسوز دارند، چرا همچنان این جنگها ادامه دارند و چه زمانی به پایان میرسند؟ پاسخ این سوال را میتوان در علل و انگیزههای جنگها یافت. جنگها همیشه ناشی از برتریطلبی، کشورگشایی، تسلط بر منابع طبیعی دیگر کشورها، سرکوب آزادی و عدالتخواهی، و تثبیت قدرت توسط گروهها و افراد خاص بودهاند. در واقع، جنگها ابزار قدرتطلبی برای تثبیت تسلط بر دیگران و بهرهکشی از منابع و مردم بودهاند.
چهره واقعی و حقیقت جنگها
این حقیقت که جنگها اغلب به نفع گروهها و طبقات خاص است و زیانهای بیشماری برای مردم عادی به همراه دارد، نشاندهنده این است که صلح جهانی تنها زمانی میسر میشود که این ساختارهای قدرت و منافع ویژه به چالش کشیده شوند. جنگها نه تنها به پایان نمیرسند، بلکه ادامه آنها تنها باعث افزایش نفرت، خشونت، و ویرانیهای بیشتر خواهد شد.
برای جلوگیری از ادامه این چرخه، لازم است نگاهی دقیق به انگیزههای واقعی پشت هر جنگ بیندازیم و تلاش کنیم تا از طریق گفتوگو، عدالت اجتماعی، و تغییر ساختارهای قدرت، به سمت صلح پایدار حرکت کنیم. جنگها هیچگاه پاسخ نهایی به مشکلات بشری نبودهاند و نخواهند بود؛ بلکه تنها راه برای پایان دادن به این چرخه ویرانگر، ترویج فرهنگ صلح و عدالت است که به نفع تمامی انسانها باشد، نه تنها به نفع گروههای خاص.
آیا جنگ مشروعی هم وجود دارد؟
با وجود تمامی توصیفها و شرحهای هولناک از پیامدهای جنگ، این سؤال پیش میآید: آیا هیچ جنگی وجود دارد که مشروع و قانونی باشد؟ آیا میتوان جنگی را عادلانه و قابل توجیه دانست؟ پاسخ این سؤال مثبت است، چراکه حتی در منشور سازمان ملل متحد و قانون اساسی بسیاری از کشورها، از جمله آمریکا، به چنین جنگهایی اشاره شده است.
تنها نوع جنگی که مشروعیت دارد، جنگی است که جنبه دفاعی داشته باشد. جنگی که بهمنظور دفاع از خود، خانواده، کشور، یا آزادی و استقلال مردم کشور باشد. جنگی که برای جلوگیری از پایمال شدن حقوق مظلومان صورت گیرد، مشروع است. به عنوان مثال، زمانی که روسیه برای نابودی اوکراین به این کشور حمله کرد، آیا راهی جز مقاومت و ایستادگی برای مردم و دولت اوکراین باقی ماند؟ پاسخ قطعا منفی است. هر گونه عدم مقاومت، نامی جز تسلیم در برابر تجاوزگری ندارد.
چگونه میتوان به همه جنگها خاتمه داد و صلح جهانی را محقق ساخت؟
تا زمانی که منافع یک فرد، گروه، طبقه یا کشور در اولویت قرار داشته باشد و منافع جامعه جهانی از درجه دوم اهمیت برخوردار شود، جنگ اجتنابناپذیر خواهد بود. اما راه رسیدن به صلح جهانی در احترام به منافع دیگران و ارزشگذاری برای خواستههای جامعه بینالمللی نهفته است.
جلوگیری از جنگها تنها با تغییر بنیادین در ساختارهای فکری و اجتماعی امکانپذیر است. احترام به تنوع و حقوق دیگران، فارغ از ملیت، دین، طبقه یا گروه، راهکاری کلیدی برای کاهش تنشها و اجتناب از جنگها است. در این راستا، سه پارامتر اصلی وجود دارد که میتوانند بهعنوان ستونهای اساسی برای جلوگیری از جنگ و ترویج صلح مورد توافق همگان قرار گیرند:
یکم. ترویج فرهنگ نوعدوستی
اصلیترین عامل جلوگیری از جنگ، ترویج فرهنگ نوعدوستی است. این فرهنگ بر مبنای ترجیح منافع جمعی بر منافع فردی بنا شده است. در دنیای امروز، با تبلیغ اهمیت حقوق بشر و ارزشهای انسانی، میتوان نوعدوستی، برابری و اجتناب از تبعیض را افزایش داد. انسانیت و اخلاق جهانی باید بهعنوان نقاط مشترک همه طبقات و اقشار اجتماعی و حتی عقاید مذهبی مورد توجه قرار گیرند. هرچه این فرهنگ گسترش یابد، از جنگ و خشونت فاصله بیشتری خواهیم گرفت.
دوم. وضع قوانین الزامآور انساندوستانه و حقوق بشری
قوانین بینالمللی انساندوستانه باید تقویت شوند. اگرچه منشور سازمان ملل به برخی از این قوانین اشاره کرده است، اما این قوانین کامل و جامع نیستند. هر روز باید بر تعداد و شمول این قوانین افزوده شود تا حقوق تمامی انسانها در هر گوشهای از جهان تضمین شود و هیچ انسانی بدون حمایت حقوقی رها نشود.
این قوانین تنها زمانی مؤثر خواهند بود که توسط یک نهاد بینالمللی مستقل و قوی اجرا شوند. نهادی که بتواند ناقضان حقوق بشر را بدون تعصب و تحت نفوذ دولتها مورد حسابرسی قرار دهد. سازمان ملل متحد و شورای امنیت کنونی، علیرغم برخی موفقیتها، هنوز با این نهاد ایدهآل فاصله دارند. این نهاد باید از نفوذ مالی و سیاسی دولتها مستقل بوده و قدرت اجرایی لازم برای اعمال قوانین و مجازات ناقضان آن را داشته باشد.
سوم. برخورد قاطع با عناصر و عوامل جنگ طلب:
از زمان جنگ جهانی دوم بوضوح به اثبات رسیده و در جریان عمل ثابت شده که کوتاه آمدن در برابر عناصر جنگ طلب نه تنها مانع از شکل گیری جنگ نمیشود بلکه به آن سرعت داده و آغاز و پیشروی آن راا تسهیل می کند. شاخص برجسته و تاریخی آن، مماشات چمبرلن نخست وزیر وقت انگلیس با هیتلر بود که با دادن امتیازهای کلان میخواست از جنگ جلوگیری کند اما نتیجه کاملا معکوس گرفت.
افراد و جریاناتی که حاضر به دادن قیمت برخورد قاطع با عناصر جنگ طلب نیستند همچنان سیاست باج دادن را با انوع و اقسام توجیهات دنبال و ترویج می کنند.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر