کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، زنگ پایان حکومت سرکوب

۲۵ شهریور, ۱۴۰۳دسته‌بندی گزارش ویژه


لیست بخش‌های مختلف

1. سراسری بودن اعتراضات ۱۴۰۱

2. گسترش یابنده و همه گیر

3. استمرار اعتراضات

4. رادیکال بودن

5. همبستگی مردم

6. شرکت وسیع زنان و دختران شجاع در اعتراضات

7. آنچه در کمین است

اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، زنگ پایانی برای حکومت سرکوب و اعدام در ایران

https://youtu.be/bMNPV7iWwSc

جرقة مرگ جانگداز دختر کرد، مهسا امینی به بهانه حجاب، آتش به جان مردم ایران انداخت. آنچه روزهای ملتهب نیمه دوم سال ۱۴۰۱ در ایران جریان یافت به‌راستی یک اعتراض سراسری برای براندازی دیکتاتوری حاکم بر کشورمان بود. به دلیل بزرگی و ابعاد اعتراضات ۱۴۰۱، برخی از آن با ویژگی «انقلاب» نیز یاد کرده‌اند. اعتراضات ۱۴۰۱ هراس حکومت از خیزی‌های مردمی و ناتوانی آن در سرکوب جامعه را به وضوح نشان داد.

اعتراضات ۱۴۰۱، با چند ویژگی شناخته می‌شود:

سراسری بودن اعتراضات ۱۴۰۱


اعتراضات ۱۴۰۱ یک اعتراض سراسری بود. محرک سراسری بودن آن دردی مشترک بود که امروزه مردم بیش از پیش آن را در قلب و وجدان خویش احساس می‌کنند. احساس عمیق این درد، بین ایرانیان همدردی و همبستگی فزاینده‌ای‌ ایجاد کرده است. درد مشترکی که مردم سال‌ها در سایه سرکوب و بی‌عدالتی تجربه کرده بودند، آن‌ها را به هم پیوند داد. این همبستگی و یکپارچگی، نیروهای سرکوبگر حکومت را دچار بحران و سردرگمی کرده بود و دست سران حکومت در سرکوب را به شدت بسته بود.

گسترش یابنده و همه گیر

آن اعتراضات گسترش‌یابنده بود و از تهران تا کردستان، سیستان و بلوچستان و بیشتر نقاط کشور را در برگرفت. تمامی اقشار مردم در این اعتراضات خود را شریک و دخیل می‌دانستند. اعتراضات در کوچه و خیابان، مدرسه و دانشگاه و بازار و… جریان یافت. جوانان معترض در کف خیابان‌ها با نیروهای سرکوبگر به رویارویی پرداختند و با تجمع‌های پراکنده، به سرعت اعتراضات را شکل داده و ادامه می‌دادند.

دانشگاه‌ها، از مراکز عمده و اصلی ادامه و استمرار اعتراضات بود. در بیش از ۱۲۴ دانشگاه و دانشکده حرکت‌های اعتراضی، اعتصاب و تظاهرات با شعارهای «دانشجو می‌میرد ذلت نمی‌پذیرد»، «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد»، «می‌کشم می‌کشم هر آنکه خواهرم کشت»، «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر رئیسی» شکل گرفت.

با آغاز سال تحصیلی و بازگشایی مدارس، دانش‌آموزان در سنین مختلف، به این اعتراضات پیوستند. آنان کلاس‌های درس را تعطیل کرده و به خیابان ‌آمدند. حضور گسترده دختران دانش‌آموز در اعتراضات دانش‌آموزی چشمگیر و جای تامل داشت. دانش‌آموزان و نسل هشتادی‌ها، با سردادن شعار مرگ بر خامنه‌‌ای نشان دادند که از بنیان با این حکومت مخالف هستند و به چیزی کمتر از سرنگونی آن رضایت نخواهند داد.

خامنه‌ای در بهار ۱۴۰۲ با حملات شیمیایی به مدارس بخصوص دخترانه تلاش کرد انتقام خود از دانش‌آموزان را بگیرد؛ اما همین اقدام هم به اعتراضات اجتماعی دامن زد. به طوری که وی مجبور به توقف این اقدامات ضدانسانی شد.


مزار جانباختگان اعتراضات، به ویژه در شب هفت و چهلم آنها به محل تجمع مردم و جوانان معترض به منظور استمرار اعتراضات تبدیل شده بود و شرکت کنندگان، در آنجا خواست خود را برای آزادی و علیه دیکتاتوری، در مراسم شهیدان فریاد می‌زدند.

با گذشت ۲سال از شروع اعتراضات ۱۴۰۱، مزار جانباختگان هنوز میعادگاه جوانان و مردم معترض و نقطه رویارویی مردم با نیروهای سرکوبگر است.

در اعتراضات ۱۴۰۱، مراسم چهلم حدیث نجفی در کرج به رویارویی مردم معترض با نیروهای سرکوبگر تبدیل شد. مردم با سردادن شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای» و «مرگ بر دیکتاتور» عبور خود از این حکومت را نشان دادند.

در کرمانشاه مردم در مراسم چهلم رضا شهپرنیا، شعار «مرگ بر خامنه‌ای» سر دادند؛ و در شهر سقز نیز در مراسم چهلم فریدون احمدی در آرامستان آیچی، مردم شعار می‌دادند: «خامنه‌ای قاتله، ولایتش باطله».

در مراسم چهلم حنانه کیا در نوشهر، جمعیت انبوهی شرکت کردند و شعار دادند «امسال سال خونه سیدعلی سرنگونه».

پس از آن نیز، خانواده جان‌باختگان راه آزادی در سالروز تولد فرزندان خویش بر مزارشان تجمع کرده و جشن می‌گرفتند. آنها در تجمعات خود شعار «مرگ بر خامنه‌ای» ، «قسم به خون یاران ایستاده‌ایم تا پایان» سر می‌دادند.

استمرار اعتراضات

اعتراضات ۱۴۰۱، استمرار داشت. تبلیغات دولتی در تلاش بود تا اینگونه وانمود کند که این اعتراضات، یک برانگیختگی عاطفی و هیجان زودگذر است، ولی داده‌های میدانی نشان می‌داد که به آسانی سربازایستادن ندارد.

گاه‌شمار و کرنولوژی اعتراضات ۱۴۰۱، نشان می‌دهد که با وجود تلاش‌های سران حکومتی برای سرکوب آن، صدای اعتراضات حتی از دورترین نقاط کشور هم به گوش می‌رسید. مردم با وجود قطعی و یا کندی اینترنت، با استفاده از شبکه‌های اجتماعی، اخبار و تصاویر از کوچک‌ترین و یا دورافتاده‌ترین نقاط، را به سرعت منتشر می‌کردند تا صدای مردم ایران به سراسر کشور و هم چنین به گوش جهانیان برسد.

رادیکال بودن


اعتراضات ۱۴۰۱ یک رویارویی رادیکال بود. رادیکالیزم آن را از شعارهای ساختارشکن و جسورانه‌ای که در کف خیابان و یا بر بام خانه‌ها، می‌شد دریافت. شعارهایی که اصل و تمامیت نظام را هدف گرفته بود.

با نگاهی به رویدادها و تصاویر اعتراضات در رودررویی جوانان و مردم در شهرهای مختلف با مأمورین سرکوبگر، می‌توان به جسارت، بی باکی و از جان گذشتگی آنان که بی نظیر است، پی برد. هنگامی ‌که جوانان شعار دادند «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد به مادرم بگویید دیگر دختر ندارد» بیانگر همین بی باکی و رادیکالیزم زنان، مردان و جوانان معترضی بود که برای رسیدن به آزاد از همه چیز خود گذشته بودند. جوانان معترض با دست خالی و با شجاعت در مقابل گلوله‌های مأموران سینه‌های خود را سپر کرده و نشان دادند تا کجا به شعار «می‌جنگیم می‌میریم ایرانو پس می‌گیریم» وفادار هستند.

اعتراضات دیگر به مسائل محدود و جزیی معطوف نبود؛ مردم با جسارت و بی‌باکی راس نظام را هدف قرار داده و با شعار مرگ بر خامنه‌ای، خواستار سرنگونی کامل این حکومت بودند. این رویداد نشان داد که مردم به دنبال تغییرات بنیادین در ساختار سیاسی کشور هستند.

همبستگی مردم

یکی از مهم‌ترین ویژگی های اعتـراضات ۱۴۰۱ پیشی گرفتن قدرت همبستگی مردم بر سرکوب حکومتی بود. زنان و مردان ایرانی بر آن بودند که ولو به بهای ریخته ‌شدن خون‌شان باید به ظلم، تبعیض و کرامت‌شکنی پایان دهند.

مردم و جوانان معترض، با دستان خالی، شجاعانه در برابر سرکوب‌ خشن و غیرانسانی نیروهای سرکوب ایستادند و اعلام کردند که دیگر حاضر به پذیرش ظلم و ستم نیستند. حضور پررنگ زنان و دختران در صفوف مقدم این اعتراضـات، نشان‌دهنده عزم جامعه برای دستیابی به حقوق برابر و پایان دادن به تبعیض‌ سیستماتیک و نابرابری علیه زنان بود.

شرکت وسیع زنان و دختران شجاع در اعتراضات


شرکت وسیع زنان و دختران، از ویژگی‌های چشمگیر اعتـراضات ۱۴۰۱ بود. آنها بیشتر از اعتراضـات‌های پیشین، در حرکت‌های و شورش‌های مردمی حضور یافتند و موتور محرکة آن بودند.

زن ایرانی جایگاه خود در جامعه و تاریخ ایران را در اعـتراضات ۱۴۰۱، به عالی‌ترین شکل ممکن نشان داد.

اعتراضـات با کشته شدن مهسا امینی کلید خورد اما با فوران انرژی زنان سرکوب شده ادامه یافت. زنانی که در ۴ دهه گذشته همواره هدف اول حمله و هجوم سران حکومت و ایادی آنها بوده‌اند. زنانی که انواع و اقسام تبعیض‌های جنسیتی تحقیرآمیز در همه زمینه‌ها بر آنها تحمیل شد.

زنانی که فشارهای فوق طاقت انسانی را تحمل کردند اما تسلیم نشدند و در هر شرایطی بر حقوق مسلم خود پای فشردند و عقب ننشستند.

آنچه در کمین است

در پایان باید تاکید کرد، که کسی نمی‌داند این بار از کجا جرقه خواهد زد ولی در ظهور آن تردید نیست. چشمان جامعه آمدنش را انتظار می‌کشد. شاید فردا، شاید همین امروز؛ شاید همین لحظه.

ترس از گسترش اعـتراضات و احتمال شعله‌ور شدن دوباره آن، حکومت را به شدت دچار بحران کرده است. بازداشت خانواده‌های جان‌باختگان، تلاش برای ایجاد ترس در میان مردم، اعدام جوانان معترض، از جمله تلاش‌های حکومت برای مهار این اعتراضـات است. اما همان‌طور که تاریخ نشان داده است، سرکوب و خشونت نمی‌تواند صدای حق‌خواهی را خاموش کند.

هر چند اعتراضـات ۱۴۰۱ با حمایت‌های گسترده بین المللی و تلاش‌های گسترده ایرانیان خارج کشور همراه بود اما بار دیگر ثابت کرد که عنصر تعیین کننده برای استمرار و موفقیت اعتراضـات، حضور مردم و جوانان در کف خیابان‌ها می‌باشد.

باور به این توانمندی و تکیه کردن به آن می‌تواند ما را در رسیدن به این هدف یاری کرده و تغییرات بنیادین در کشور عزیزمان ایران را محقق سازد.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ