--> زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه، افشای شکنجه‌ در بازداشتگاه‌های پلیس اهواز ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه، افشای شکنجه‌ در بازداشتگاه‌های پلیس اهواز

۲۷ دی, ۱۴۰۳دسته‌بندی حقوق بشر


زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در تاریخ ۱۵آذر ماه ۱۴۰۳، از زندان شیبان اهواز به بازداشتگاه فتا منتقل و به مدت ۱۲ روز تحت شکنجه‌های شدید قرار داشته است

کانون حقوق بشر ایران، ۲۷ دی‌ماه ۱۴۰۳ – زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه که در زندان شیبان اهواز زندانی است در نامه‌ای شکنجه‌های ماموران امنیتی در بازداشتگاه پلیس اهواز را افشا کرد.

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در بازداشتگاه پلیس فتا اهواز مورد ضرب و شتم و شکنجه‌های شدید قرار گرفته است. این شکنجه‌ها در حدی بود که وی پس از بازگشت به زندان شیبان اهواز، و وخامت حال وی به بهداری این زندان منتقل و در آنجا بستری شده است. در اثر این شکنجه‌ها، وضعیت جسمی زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه بحرانی گزارش شده بود. همچنین بیماری فتق وی در اثر شکنجه‌های وارده تشدید شده است. به گفته پزشک، وی باید مورد عمل جراحی قرار بگیرد که تا کنون انجام نشده است. پیش از این نیز زندانی سیاسی مختار آل بوشوکه نیاز به رسیدگی پزشکی خارج از زندان داشت اما مقامات زندان مانع آن شده بودند.

انتقال به شکنجه‌گاه پلیس اهواز

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در تاریخ ۱۵آذر ماه ۱۴۰۳، از زندان شیبان اهواز به بازداشتگاه فتا منتقل شد. گفته می‌شود نیروهای امنیتی فردی را بازداشت کرده بودند که مدعی بود با زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در زندان شیبان اهواز تماس دارد. ماموران امنیتی با شکنجه‌هایی از جمله ضرب و شتم به هنگام بسته بودن دست و پا (پامرغی) تلاش می‌کردند که از وی اعترافات اجباری بگیرند.

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در اعتراض به این اقدامات دست به اعتصاب غذا زده بود. مقامات امنیتی در نهایت وی را در تاریخ ۲۷آذرماه ۱۴۰۳، به زندان شیبان اهواز بازگردانند.

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه در نامه خود به افشای شکنجه‌های ماموران امنیتی پرداخته و در قسمتی از آن نوشته است:

«گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد.»

افشای شکنجه‌های نیروهای امنیتی در بازداشتگاه پلیس اهواز

متن کامل نامه در زیر آمده است:

“وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابان‌ها، ماشین‌های در رفت‌وآمد، درخت‌های وسط بلوار و چهره‌های مردم که با عجله در آمد و شدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمی‌شناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشم‌بند و دستبد این بی‌شرف….را بزنید!»

من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم می‌پیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم می‌گذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهره‌های مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمی‌کردم آن‌هم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!

داشتم خودم را دلداری می‌دادم که:« من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه می‌خواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد. در طول مسیر تا به بازداشتگاه‌شان برسیم، با فحاشی‌های رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانواده‌ام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدن‌شان را کمتر متوجه می‌شدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.

نمی‌دانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم می‌زدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس می‌کند که:« این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پاره شدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجه‌گاه‌شان بازگرداندند.

این شکنجه شدن، همراه با فحاشی‌های رکیک جنسی به خانواده‌ام و بی‌هوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بی‌توجهی مأموران، یک‌بار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفن‌های گوشی شخصی که بازداشت‌شده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!

وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را برده‌اند و همبندی‌ها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها می‌گذرد، احساس می‌کنم حفره‌ای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشی‌های جنسی مکررشان به عزیزانم، حفره‌ای که هرگز پر نخواهد شد.

مختار آلبوشوکه، دیماه ۱۴۰۳″

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، اعلام حمایت ۱۱ تشکل صنفی معلمان و فرهنگیان

زندان خورین ورامین، شکنجه‌گاهی از زبان خانواده های زندانیان

در باره زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه

زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه، متولد ۱۳۶۵ از استان خوزستان است. وی در تاریخ ۱۲ اسفندماه ۱۳۸۹ توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. ماموران امنیتی در بازداشتگاه اداره کل اطلاعات استان خوزستان وی را تحت شکنجه‌های شدید قرار داده به نحوی که در زمان بازجویی، وی از ناحیه فک و دندان به شدت مجروح شد.


شکنجه‌های فیزیکی و روانی زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه

وی در دوران بازجویی، از حق دسترسی به وکیل انتخابی محروم بود. همچنین وی ماه‌ها پس از بازداشت از حق ملاقات با خانواده و تماس با‌ آنها محروم بود.

مقامات زندان به منظور شکنجه روانی خانواده وی، اعلام کردند که وی فوت کرده است. اما پس از پیگیری‌های مستمر خانواده وی، در اواخر شهریور ۱۳۹۰ او به بند ۳ زندان کارون اهواز منتقل شد.

در تاریخ ۱۷ تیرماه ۱۳۹۱، زندانی سیاسی مختار آلبوشوکه، در شعبه ۲ دادگاه انقلاب اهواز، به ریاست محمدباقر موسوی، بابت اتهام، محاربه و افساد فی الارض، تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شد.

در تاریخ ۲۰دی‌ماه ۱۳۹۱، حکم اعدام وی بار دیگر در دیوان عالی کشور تایید شد. این حکم در سال ۱۳۹۸ به حبس ابد تبدیل شد.


مغایرت شکنجه با قوانین  جهانی حقوق بشری

شکنجه زندانیان مغایر با تعدادی از قوانین و معاهدات بین‌المللی حقوق بشر است که بر منع مطلق شکنجه و رفتارهای غیرانسانی تأکید دارند. برخی از مهم‌ترین این قوانین عبارتند از:

اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸): ماده 5 این اعلامیه صریحاً می‌گوید: «هیچ‌کس نباید تحت شکنجه، یا مجازات‌ها و رفتارهای بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.»

کنوانسیون ضد شکنجه و سایر مجازات‌ها یا رفتارهای ظالمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز (۱۹۸۴): این کنوانسیون که توسط بسیاری از کشورها از جمله ایران تصویب نشده، به وضوح شکنجه را ممنوع می‌کند و کشورها را موظف می‌دارد تا هرگونه اعمال شکنجه را تحقیق و مجازات کنند.

میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶): ماده 7 این میثاق بیان می‌کند که «هیچ‌کس نباید تحت شکنجه یا مجازات یا رفتارهای بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.» ایران یکی از امضاکنندگان این میثاق است و به آن متعهد است.

قوانین بین‌المللی حقوق بشر: ممنوعیت شکنجه یک اصل اساسی حقوق بین‌الملل عرفی است که کشورها باید آن را رعایت کنند، حتی اگر به معاهدات خاصی نپیوسته باشند.

کنوانسیون ژنو (۱۹۴۹): در زمینه جنگ‌ها و درگیری‌های مسلحانه، این کنوانسیون‌ها تضمین می‌کنند که اسیران جنگی و غیرنظامیان نباید تحت شکنجه یا رفتارهای غیرانسانی قرار بگیرند.

این قوانین به‌وضوح شکنجه را به عنوان نقض حقوق اساسی انسان‌ها شناسایی می‌کنند و کشورها را ملزم به جلوگیری و پاسخگویی به چنین رفتارهایی می‌نمایند.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک




اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ