--> بند ۷ زندان اوین، گورستان کرامت انسانی ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

بند ۷ زندان اوین، گورستان کرامت انسانی

۲۰ شهریور, ۱۴۰۴دسته‌بندی گزارش ویژه


پس از بمباران زندان اوین، بسیاری از وسایل شخصی زندانیان توسط نیروهای سپاه یا مسئولان زندان دزدیده شد. زندانیان بارها درخواست بازگرداندن وسایل خود را مطرح کرده‌اند، اما پاسخی جز انکار و بی‌تفاوتی نگرفته‌اند

کانون حقوق بشر ایران، پنج‌شنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۴ – زندان اوین، که سال‌هاست به‌عنوان نماد سرکوب و بی‌عدالتی در ایران شناخته می‌شود، بار دیگر به دلیل شرایط غیرانسانی حاکم بر بند ۷ زندان اوین به کانون توجه افکار عمومی و مدافعان حقوق بشر تبدیل شده است. گزارش‌های متعدد از درون این بند نشان می‌دهد که زندانیان نه‌تنها با محدودیت‌های شدید و غیرقانونی مواجه‌اند، بلکه عملاً در وضعیتی نگهداری می‌شوند که می‌توان آن را شکنجه‌ای مداوم دانست. محرومیت از خدمات درمانی، غذای کافی، امکانات ورزشی و فرهنگی، در کنار نبود تفکیک جرائم و رواج مواد مخدر، فضایی پر از ناامنی و فشار روانی ایجاد کرده است. افزون بر این، سرقت وسایل زندانیان پس از بمباران زندان اوین و بی‌توجهی مسئولان به درخواست‌های مکرر آنان، بر شدت رنج‌ها افزوده است.

آنچه در بند ۷ زندان اوین می‌گذرد، نمونه‌ای از سیاست سیستماتیک حکومت برای شکستن اراده زندانیان سیاسی و عقیدتی است. انتشار این گزارش‌ها تلاشی است برای بازتاب صدای زندانیانی که در سکوت و محرومیت، کرامت انسانی‌شان هر روز زیر پا گذاشته می‌شود

محرومیت از خدمات درمانی در بند ۷ زندان اوین

نبود اعزام به بیمارستان

یکی از اصلی‌ترین بحران‌های بند ۷ زندان اوین، محرومیت شدید زندانیان از دسترسی به خدمات درمانی و اعزام به مراکز تخصصی است. گزارش‌های متعددی حاکی از آن است که حتی در موارد اورژانسی، زمانی که جان زندانیان در معرض خطر جدی قرار دارد، مقامات زندان از اعزام آنان به بیمارستان سر باز می‌زنند. زندانیانی که دچار بیماری‌های قلبی، مشکلات ریوی، عفونت‌های حاد یا حتی آسیب‌دیدگی‌های ناشی از خشونت درون زندان می‌شوند، ناچارند روزها و هفته‌ها در انتظار بمانند، بدون آنکه کوچک‌ترین رسیدگی تخصصی دریافت کنند. این سیاست عملاً به نوعی شکنجه خاموش تبدیل شده است که سلامت و جان افراد را به‌طور مستقیم تهدید می‌کند.

بهداری ناکارآمد و نبود دارو

بهداری بند ۷ زندان اوین ، که باید به‌عنوان مرکز اصلی درمان اولیه فعالیت کند، در عمل چیزی جز یک اتاق خالی و ناکارآمد نیست. زندانیان می‌گویند که این بهداری فاقد پزشک متخصص دائمی، تجهیزات پزشکی استاندارد و حتی داروهای ابتدایی است. بیماران مزمن، مانند مبتلایان به دیابت، فشار خون یا بیماری‌های کلیوی، داروهای خود را به‌سختی و با تأخیرهای طولانی دریافت می‌کنند. برخی زندانیان مجبورند داروهای ضروری خود را از طریق خانواده تهیه کنند، اما ورود همین داروها نیز با کارشکنی مأموران مواجه می‌شود.

بی‌توجهی عامدانه مسئولان

منابع آگاه تأکید دارند که این وضعیت نه از سر ناتوانی، بلکه از سر سیاستی آگاهانه برای فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی است. محروم‌کردن از خدمات درمانی، در کنار سایر محدودیت‌ها، به ابزاری برای شکنجه سفید تبدیل شده است؛ روشی که بدون استفاده از خشونت مستقیم، جسم و روان زندانیان را به مرور فرسوده می‌کند. بسیاری از خانواده‌ها بارها نسبت به این بی‌توجهی اعتراض کرده‌اند، اما پاسخ مسئولان چیزی جز تهدید یا سکوت نبوده است.

بسته بودن درب سالن‌ها و محدودیت شدید خروج

حبس درون حبس

زندانیان بند ۷ اوین نه تنها در چهارچوب دیوارهای بلند زندان گرفتارند، بلکه حتی درون بند نیز با حصر مضاعف مواجه هستند. درب سالن‌ها دائماً بسته است و زندانیان عملاً امکان خروج آزادانه از محل اقامت خود را ندارند. این شرایط، به تعبیر بسیاری از زندانیان، تبدیل به «حبس درون حبس» شده است؛ وضعیتی که فشار روانی مضاعفی را بر افراد وارد می‌کند. محرومیت از حداقل رفت‌وآمد، یکی از حقوق اولیه زندانیان است که حتی در قوانین داخلی زندانبانی نیز تصریح شده است.

محدودیت هواخوری و تحرک

محدودیت شدید خروج از سالن‌ها به معنای محرومیت زندانیان از هواخوری مناسب و فعالیت بدنی است. گزارش‌ها نشان می‌دهد زندانیان تنها در زمان‌های محدود و آن هم در فضاهایی کوچک و بسته امکان تنفس هوای آزاد دارند. نبود امکان ورزش و قدم‌زدن آزادانه، به‌ویژه برای زندانیان سیاسی و عقیدتی که سال‌ها باید دوران محکومیت خود را سپری کنند، آسیب‌های جدی جسمی و روحی به‌همراه دارد. کمبود نور طبیعی، بی‌تحرکی اجباری و فضای بسته، موجب افسردگی، اضطراب و بروز بیماری‌های متعدد در میان زندانیان شده است.

کنترل و سرکوب مضاعف

بسته بودن درب سالن‌ها همچنین ابزاری برای کنترل شدید و سرکوب هرگونه تجمع و اعتراض احتمالی است. مأموران زندان با این سیاست، امکان هرگونه ارتباط آزادانه بین زندانیان را محدود می‌کنند تا کوچک‌ترین تحرکی را در نطفه خفه کنند. بسیاری از زندانیان معتقدند این محدودیت نه به دلایل امنیتی واقعی، بلکه با هدف افزایش فشار روانی و جلوگیری از همبستگی درون‌بندی اعمال می‌شود. این شیوه مدیریتی، علاوه بر نقض آشکار حقوق انسانی، نمونه بارزی از ایجاد فضای خفقان و ارعاب در دل زندان اوین است.

وضعیت اسفبار سرویس‌های بهداشتی و حمام‌ها

بهداشت در حد صفر

سرویس‌های بهداشتی و حمام‌های بند ۷ زندان اوین به‌شدت فرسوده و ناکارآمد هستند. بسیاری از درها بدون دستگیره مانده‌اند و زندانیان هنگام استفاده باید آن‌ها را با فشار یا نگه‌داشتن دستی کنترل کنند. این وضعیت نه‌تنها از نظر بهداشتی مشکل‌آفرین است، بلکه کرامت انسانی زندانیان را هم به‌طور جدی خدشه‌دار می‌کند. نبود امکانات ابتدایی مانند درب سالم و قفل ایمن باعث شده زندانیان همواره در معرض نگاه‌های مزاحم و شرایط غیرانسانی قرار گیرند.

حمام‌های بی‌حریم

حمام‌های این بند فاقد حداقل شرایط استاندارد هستند. درب‌های باز و فقدان پرده یا حفاظ مناسب، زندانیان را از ابتدایی‌ترین حق حریم شخصی محروم کرده است. بسیاری از زندانیان گزارش داده‌اند که مأموران زندان اوین عمداً در این ساعات با حضور بی‌مورد و ایجاد مزاحمت‌های لفظی یا رفتاری، شرایط را برای تحقیر بیشتر آنان فراهم می‌کنند. این نوع برخورد، نه صرفاً یک کوتاهی، بلکه نوعی شکنجه روحی و روانی محسوب می‌شود.

پیامدهای جسمی و روحی

نبود امکانات بهداشتی و نظافت کافی منجر به شیوع بیماری‌های پوستی، عفونت و مشکلات تنفسی در میان زندانیان شده است. بسیاری از افراد ناچارند برای استحمام یا استفاده از سرویس‌های بهداشتی ساعت‌ها در صف‌های طولانی منتظر بمانند، چرا که تجهیزات موجود پاسخگوی جمعیت نیست. علاوه بر این، نبود شرایط بهداشتی مناسب موجب احساس دائمی شرم و خجالت در زندانیان می‌شود و این فشار روحی، در کنار سایر محرومیت‌ها، به شکنجه‌ای مداوم شباهت دارد. در واقع، زندانیان بند ۷ زندان اوین نه تنها از آزادی محروم شده‌اند، بلکه حتی ابتدایی‌ترین امکان حفظ کرامت انسانی خود را نیز در اختیار ندارند.

محرومیت از امکانات فرهنگی و ورزشی

نبود دسترسی به کتاب و رسانه

زندانیان بند ۷ زندان اوین عملاً از کتابخانه، روزنامه و حتی دسترسی به منابع آموزشی محروم هستند. با وجود آنکه زیرساخت‌هایی همچون کتابخانه یا سالن مطالعه در زندان موجود است، مسئولان عمداً مانع استفاده زندانیان از این امکانات می‌شوند. این اقدام نه‌تنها خلاف آیین‌نامه داخلی سازمان زندان‌هاست، بلکه یکی از ابزارهای فشار روحی و روانی محسوب می‌شود.

ورزش؛ حقی که نادیده گرفته می‌شود

زندانیان برای حفظ سلامتی نیازمند ورزش منظم هستند، اما سالن‌های ورزشی در بند ۷ زندان اوین یا قفل شده‌اند یا عمداً بلااستفاده مانده‌اند. توپ، میز پینگ‌پنگ یا وسایل ابتدایی ورزش جمع‌آوری شده و زندانیان ناچارند در فضای کوچک هواخوری، تنها چند دقیقه‌ای بدن خود را حرکت دهند. چنین شرایطی باعث ضعف جسمی، بیماری‌های عضلانی و حتی مشکلات روانی مانند افسردگی می‌شود.

پیامدهای محرومیت فرهنگی

نبود امکانات فرهنگی و ورزشی، علاوه بر آثار جسمی، به فشار روانی مضاعفی بر زندانیان انجامیده است. افراد زندانی به دلیل کمبود سرگرمی و آموزش، در معرض فرسودگی ذهنی و روحی قرار می‌گیرند. این سیاست، عمداً طراحی شده تا زندانیان سیاسی را به انزوا و خاموشی بکشاند، اما در عمل باعث تشدید مقاومت و اعتراض پنهانی آنان شده است.

بحران سرمایش و گرمایش در بند ۷

زمستان‌های سرد، تابستان‌های طاقت‌فرسا

سیستم گرمایشی و سرمایشی در بند ۷ زندان اوین تقریباً از کار افتاده است. در زمستان‌ها، بسیاری از زندانیان با پتوهای فرسوده و کم، در سرما می‌لرزند؛ و در تابستان‌ها، نبود کولر یا تهویه مناسب باعث می‌شود دمای بند به بالای ۴۰ درجه برسد. این وضعیت، سلامت زندانیان مسن و بیمار را در معرض تهدید جدی قرار داده است.

نبود تهویه و خطر بیماری

نبود تهویه مناسب، به‌ویژه در فضاهای شلوغ و بسته، موجب انتشار سریع بیماری‌های عفونی و تنفسی شده است. گزارش‌های متعددی از ابتلای جمعی زندانیان به آنفولانزا، سرماخوردگی و بیماری‌های پوستی منتشر شده است. این شرایط به دلیل فقدان خدمات پزشکی کافی، به‌راحتی می‌تواند جان زندانیان را تهدید کند.

ابزار فشار مضاعف

مسئولان زندان اوین با علم به این وضعیت، عمداً از تعمیر یا تجهیز سیستم سرمایش و گرمایش خودداری می‌کنند. این اقدام به‌روشنی یک ابزار فشار برای شکستن روحیه زندانیان سیاسی و عقیدتی است و در زمره روش‌های «شکنجه سفید» قرار می‌گیرد.

غذای ناکافی و فروشگاه خالی

جیره غذایی بی‌کیفیت

غذای زندان اوین نه از نظر کیفیت و نه از نظر کمیت پاسخگوی نیاز زندانیان نیست. نان‌های کپک‌زده و مانده، برنج بی‌کیفیت و سهمیه ناچیز گوشت و مرغ باعث سوءتغذیه گسترده شده است. بسیاری از زندانیان ناچارند با خرید مواد غذایی از فروشگاه کمبودها را جبران کنند.

میوه نایاب و قیمت‌های نجومی

میوه یا اصلاً در سهمیه غذایی وجود ندارد یا با قیمت‌های بسیار بالا عرضه می‌شود. در شرایطی که اغلب خانواده‌های زندانیان تحت فشار اقتصادی هستند، تهیه این اقلام برای زندانیان تقریباً غیرممکن شده است. نبود ویتامین‌های لازم باعث کاهش ایمنی بدن و افزایش بیماری‌های مختلف شده است.

فروشگاهی که چیزی برای فروش ندارد

فروشگاه زندان اوین که باید محل تأمین مایحتاج روزانه باشد، تقریباً خالی است. حتی اقلام ابتدایی مانند صابون، شامپو یا پوشاک در دسترس نیست. این شرایط باعث شده خانواده‌ها مجبور شوند اقلام ضروری را در ملاقات‌ها به زندانی برسانند، اما این مسیر نیز پر از محدودیت و ممنوعیت است.

سرقت و ضبط وسایل زندانیان پس از حمله به اوین

غارت سازمان‌یافته

پس از بمباران زندان اوین، بسیاری از وسایل شخصی زندانیان توسط نیروهای سپاه یا مسئولان زندان دزدیده شد. زندانیان بارها درخواست بازگرداندن وسایل خود را مطرح کرده‌اند، اما پاسخی جز انکار و بی‌تفاوتی نگرفته‌اند.

وسایل ضروری که هرگز بازنگشت

وسایلی همچون لباس، پتو، کتاب، مدارک شخصی و حتی وسایل بهداشتی زندانیان یا نابود شده یا به سرقت رفته است. این اقدام، علاوه بر خسارت مادی، نوعی تحقیر و شکنجه روحی محسوب می‌شود. بسیاری از زندانیان سیاسی در نامه‌ها و پیام‌های خود از این سرقت به‌عنوان «غارت رسمی» یاد کرده‌اند.

پیامدهای روانی و معیشتی

از بین رفتن وسایل شخصی باعث شد زندانیان در شرایط دشوارتری به زندگی ادامه دهند. نبود لباس و پوشاک کافی در زمستان، یا نبود کتاب و لوازم شخصی، زندگی را به جهنمی واقعی تبدیل کرده است. این مسئله نمونه‌ای روشن از بی‌قانونی و مصونیت کامل نیروهای امنیتی در قبال اعمال خلاف قانون است.

نبود تفکیک جرایم و رواج مواد مخدر

نقض اصل تفکیک جرایم

یکی از اساسی‌ترین اصول زندانبانی، جداسازی زندانیان بر اساس نوع جرم است. اما در بند ۷ زندان اوین، زندانیان سیاسی و عقیدتی در کنار مجرمان خطرناک و معتادان قرار داده شده‌اند. این سیاست عمداً برای ایجاد فشار روانی و ناامنی علیه زندانیان سیاسی اعمال می‌شود.

وفور مواد مخدر در بند

گزارش‌ها حاکی از آن است که مواد مخدر به‌وفور در بند ۷ زندان اوین یافت می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده وجود شبکه‌های فساد داخلی است که عمداً ورود مواد را تسهیل می‌کنند. چنین شرایطی نه تنها سلامت زندانیان را تهدید می‌کند بلکه عملاً امنیت کل بند را به خطر می‌اندازد.

تهدیدی علیه امنیت و سلامت زندانیان سیاسی

حضور گسترده معتادان و مصرف مواد مخدر در محیطی بسته، فضای بند را به شدت ناامن کرده است. زندانیان سیاسی بارها نسبت به این وضعیت اعتراض کرده‌اند، اما با سکوت و حتی تهدید مسئولان مواجه شده‌اند. این بی‌توجهی آشکار، نشان‌دهنده سیاست هدفمند حکومت برای فشار بر مخالفان سیاسی است.

نقض حقوق بشر در بند ۷ زندان اوین

ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (ممنوعیت شکنجه): شرایط غیرانسانی از جمله محرومیت از درمان، غذای کافی و نگهداری زندانیان در محیطی آلوده و خطرناک، مصداق شکنجه جسمی و روانی است.

ماده ۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر (ممنوعیت بازداشت خودسرانه): بسیاری از زندانیان بند ۷ زندان اوین، به‌ویژه زندانیان سیاسی و عقیدتی، بدون روند دادرسی عادلانه و صرفاً به دلیل ابراز عقیده یا شرکت در اعتراضات بازداشت و زندانی شده‌اند.

ماده ۱۰ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (حق برخورداری از رفتار انسانی): زندانیان باید با کرامت و احترام به شخصیت انسانی نگهداری شوند، اما وضعیت بهداشتی، غذایی و روانی آنان به‌طور کامل نادیده گرفته شده است.

ماده ۱۲ میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (حق سلامت): عدم دسترسی به خدمات درمانی و دارویی، و جلوگیری از اعزام بیماران به بیمارستان، نقض آشکار این حق بنیادین است.

ماده ۲۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر (حق برخورداری از سطح مناسب زندگی): غذای ناکافی، نبود امکانات گرمایشی و سرمایشی، و شرایط غیرانسانی سرویس‌های بهداشتی، زندگی زندانیان را از حداقل استانداردهای انسانی محروم کرده است.

انتقال ۳زندانی به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام در زندان لاکان رشت

زندانی سیاسی پخشان عزیزی کیست؟

آنچه در بند ۷ زندان اوین رخ می‌دهد، تنها مجموعه‌ای از مشکلات زیرساختی یا کمبود امکانات نیست؛ بلکه سیاستی هدفمند برای سرکوب، تحقیر و فرسایش جسمی و روانی زندانیان است. زندانیان سیاسی و عقیدتی، که اغلب تنها به دلیل بیان عقاید یا شرکت در اعتراضات بازداشت شده‌اند، در محیطی پر از بیماری، ناامنی و محرومیت‌های عمدی رها شده‌اند. این وضعیت آشکارا با اصول اولیه حقوق بشر، از جمله حق برخورداری از درمان، تغذیه مناسب، امنیت و کرامت انسانی در تضاد است.

بی‌توجهی مسئولان به خواسته‌های ابتدایی زندانیان و سرکوب هرگونه اعتراض، نشان می‌دهد که حکومت به جای اصلاح شرایط، سیاست سکوت و ارعاب را در پیش گرفته است. ادامه این روند نه‌تنها زندگی زندانیان را به خطر می‌اندازد، بلکه تصویری روشن از عمق بحران حقوق بشر در ایران به جهان مخابره می‌کند. مسئولیت این شرایط بر عهده مقامات قضایی و امنیتی است که با نقض قوانین داخلی و بین‌المللی، زندان اوین را به نماد رنج و مقاومت تبدیل کرده‌اند. بازتاب این گزارش‌ها گامی ضروری برای افزایش آگاهی عمومی و مطالبه‌گری در جهت پایان دادن به این نقض سیستماتیک حقوق بشر است.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ