--> اراذل و اوباش؛ بازوی ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم- قسمت اول ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

اراذل و اوباش؛ بازوی ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم- قسمت اول

۱۶ شهریور, ۱۴۰۴دسته‌بندی گزارش ویژه


بسیاری از چهره‌های ارشد سپاه و کمیته‌های انقلاب اسلامی، خود پیشینه‌ای از اراذل و اوباشی داشتند و بعدها در جایگاه فرماندهان، همان الگوی خشونت خیابانی را در مقیاسی کلان‌تر ادامه دادند

کانون حقوق بشر ایران، یک‌شنبه ۱۶شهریورماه ۱۴۰۴ – گزارشی که پیش رو دارید به بررسی نقش پنهان اما تعیین‌کننده شبکه سازمان‌یافته‌ای از اراذل و اوباش در ساختار سرکوب دیکتاتوری حاکم می‌پردازد؛ شبکه‌ای که از نخستین روزهای پس از انقلاب ۱۳۵۷ تا امروز همواره بازوی غیررسمی اما کارآمد حاکمیت در ایجاد رعب و وحشت میان مردم بوده است. این گزارش با مرور روند تاریخی استفاده حکومت از گروه‌های خشونت‌طلب و سازمان‌دهی‌شده، نشان می‌دهد چگونه از «زهرا خانم» و یارانش در دهه شصت تا بسیجی‌های موتور‌سوار و تیغ به‌دست در سال‌های اخیر، یک خط ممتد سرکوب با تکیه بر اوباش شکل گرفته است.

این بررسی یادآور می‌شود که بسیاری از چهره‌های ارشد سپاه و کمیته‌های انقلاب اسلامی، خود پیشینه‌ای از اراذل و اوباشی داشتند و بعدها در جایگاه فرماندهان، همان الگوی خشونت خیابانی را در مقیاسی کلان‌تر ادامه دادند. گزارش حاضر همچنین توضیح می‌دهد که چگونه در دولت‌های مختلف، به‌ویژه در دوران احمدی‌نژاد و پس از اعتراضات ۱۳۸۸، این شبکه دوباره فعال و رسمی شد؛ تا جایی که مأموریت یافت هم در خیابان‌ها به جان مردم بیفتد و هم در اقتصاد کشور با گرفتن وام‌های کلان و چپاول منابع ملی ثروت‌اندوزی کند.

در نهایت، این گزارش تاکید دارد که شناسایی و معرفی این مهره‌های تاریک برای ثبت در حافظه تاریخی ملت ضروری است؛ چراکه بدون افشای چهره واقعی این بازوی سرکوب، فهم ابعاد کامل جنایات این حکومت ممکن نخواهد بود.

اراذل و اوباش؛ بازوی ایجاد رعب و وحشت و سرکوب مردم


اراذل و اوباش همواره به عنوان ابزار سرکوب در دست حکومت‌های دیکتاتوری بوده‌اند. در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، اراذل و اوباش نقش کلیدی در سرنگونی دولت ملی دکتر محمد مصدق ایفا کردند. چهره‌هایی چون شعبان جعفری معروف به «شعبان بی‌مخ»، ملکه اعتضادی و طیب حاج‌رضایی با سازماندهی مستقیم توسط دستگاه‌های امنیتی و حمایت مالی بیگانگان، مردم کوچه و بازار را با تطمیع و تهدید به خیابان‌ها کشاندند. آنان با ایجاد رعب و وحشت، حمله به مراکز دولتی و ضرب‌وشتم هواداران مصدق، فضای آشوب و بی‌ثباتی را گسترش دادند. حضور این افراد نشان داد که چگونه حاکمیت و قدرت‌های خارجی، از اراذل و اوباش به‌عنوان بازوی سرکوب و ابزار سیاسی بهره‌برداری می‌کنند.

اعدام ۱۵زندانی در زندان‌های سنندج، قزلحصار، اراک، تبریز، اصفهان، دزفول، زاهدان و منوجان

اعدام دو زندانی اهل سنت، اسکندر بازماندگان و محمد کاشفی در سکوت مطلق رسانه‌ای + کلیپ

زهرا خانم لیدر اراذل و اوباش

اراذل و اوباش پس از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ نقشی تاریخی و انکارناپذیر در سرکوب مردم و نیروهای سیاسی ایفا کرده‌اند. پس از پیروزی انقلاب، این افراد به‌طور مستقیم در حذف و سرکوب گروه‌های مختلف سیاسی وارد عمل شدند. شاخص‌ترین چهره در این میان زهرا یعقوبی، معروف به زهرا خانم بود که در تهران با در اختیار داشتن صدها نفر از اراذل و اوباش، به تجمعات دانشجویان و دفاتر روزنامه‌ها حمله می‌کرد. افراد تحت امر او مردم، به‌ویژه دانشجویان را با تیغ موکت‌بری و چاقو مجروح کرده و حتی به قتل می‌رساندند. زهرا خانم نیروهای خود را «حزب‌اللهی» می‌نامید و از همانجا بود که این اصطلاح به‌عنوان نامی بر چنین افراد اطلاق شد.

بسیاری از فرماندهان سپاه و کمیته‌های انقلاب اسلامی، که اکنون برخی از آنان در جایگاه فرماندهان ارشد سپاه حضور دارند، پیش از انقلاب از اراذل و اوباش شناخته‌شده در شهرهای خود بودند.

دولت احمدنژاد و ظهور دیگربار اراذل و اوباش

با پایان یافتن جنگ هشت‌ساله و در دولت‌های هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی، نقش این افراد در صحنه سیاسی کشور کمرنگ‌تر شد. اما دولت احمدی‌نژاد بار دیگر این قشر را به‌کار گرفت و حتی برخی از آنان را در سمت‌های کلیدی در دستگاه‌های اجرایی گمارد. اعتراضات مردمی پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۳۸۸ بار دیگر پای اراذل و اوباش را به میدان مقابله سیاسی باز کرد. رژیم که در برابر توده‌های میلیونی مردم درمانده بود، بار دیگر به این شبکه متوسل شد.

حسین همدانی – که بعدها در جنگ داخلی سوریه کشته شد – شمار زیادی از اراذل و اوباش را از زندان‌ها آزاد کرده و پس از سازماندهی، در کنار سایر نیروهای سرکوبگر به جان مردم انداخت. این گروه‌ها در خیابان‌ها به بانک‌ها و اموال عمومی حمله می‌کردند و سپس دستگاه‌های امنیتی این اقدامات را به حساب معترضان می‌گذاشتند. همچنین آنان در قالب دسته‌های بسیجی، سوار بر موتور و مسلح به سلاح‌های سرد و گرم، به تجمعات مردمی حمله کرده یا در میان جمعیت نفوذ می‌کردند و با سوءاستفاده از فشردگی جمعیت، مردم را به خاک و خون می‌کشیدند.

ورود اراذل و اوباش در ساختار اقتصادی و امنیتی کشور

از سال ۱۳۸۸ به بعد، نقش اراذل و اوباش در حمایت از رژیم بار دیگر برجسته شد و این افراد نفوذ قابل‌توجهی در دستگاه‌های اجرایی و امنیتی یافتند. آنان با دریافت مجوزهای خاص و سوءاستفاده از نفوذ خود، ثروت‌های هنگفتی اندوختند و بسیاری از آنان امروز صاحبان کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ با گردش‌های مالی نجومی هستند. این افراد با گرفتن وام‌های کلان از بانک‌ها و سر باز زدن از بازپرداخت، جایگاه ویژه‌ای در ساختار فساد اقتصادی نظام پیدا کرده‌اند.

اکنون شبکه اراذل و اوباش بخشی از دکترین امنیتی دیکتاتوری حاکم است و به‌عنوان نیروی آماده و عملیاتی همواره روی آنان حساب می‌شود.

معرفی و شناسایی چنین افرادی توسط مردم، یکی از بهترین راه‌ها برای کاهش اثرگذاری آن‌ها و تنگ کردن عرصه بر فعالیت‌هایشان است. بی‌تردید با سپردن نام این افراد به حافظه تاریخی جامعه، در آینده نزدیک و پس از سقوط رژیم آخوندی، آنان نیز به دست مردم به دادگاه‌های صالح سپرده خواهند شد تا به جرائم و جنایاتشان رسیدگی شود.

در گزارش بعدی، تلاش خواهد شد تا سران و چهره‌های شاخص اراذل و اوباش در شهرستان شیراز معرفی شوند.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ