۱۷ شهریور, ۱۴۰۴دستهبندی حقوق بشر
شکنجه روانی در زندان لاکان رشت، از طریق انتقال مکرر زندانیان به سلول انفرادی و نگه داشتن آنان در انتظار مرگ، یکی از آشکارترین مصادیق نقض حقوق بشر در ایران است
کانون حقوق بشر ایران، دوشنبه ۱۷ شهریورماه ۱۴۰۴ – زندان لاکان رشت بار دیگر در کانون توجه فعالان حقوق بشر قرار گرفته است. روز شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، حافظ قویدست، زندانی ۳۰ ساله محکوم به اعدام، به سلول انفرادی منتقل شد تا برای اجرای حکم آماده شود. این انتقال نهتنها مقدمهای بر اعدام قریبالوقوع اوست، بلکه بخشی از چرخهای تکراری و غیرانسانی در این زندان محسوب میشود؛ چرخهای که در آن زندانیان محکوم به مرگ بارها به انفرادی برده و سپس بدون اجرای حکم به بند عمومی بازگردانده میشوند. این روش، به گفته نهادهای بینالمللی، مصداق آشکار شکنجه روانی است.
انتظار مرگ؛ شکنجهای خاموش
گزارشها حاکی از آن است که در زندان لاکان رشت دو زندانی دیگر در روزهای گذشته به همین سرنوشت دچار شدهاند. آنها بیش از ۱۰ روز در سلول انفرادی در انتظار اجرای حکم اعدام نگهداری شدند و پس از تجربه روزهایی پر از اضطراب و وحشت، به بند عمومی بازگردانده شدند. گفته میشود به این زندانیان تنها دو ماه مهلت داده شده و دوباره به انفرادی فراخوانده خواهند شد. چنین وضعیتی، یعنی قرار دادن انسانها در بلاتکلیفی مرگ، شکنجهای بیصدا اما ویرانگر است. زندانی در هر لحظه منتظر باز شدن در سلول و کشیده شدن به پای چوبه دار است؛ تجربهای که روان او را از هم میپاشد.
بازداشت دوباره نجف ابوعلی؛ جهت تحمل حکم جدید ۸ ماه زندان
آزادی هادی جمالی پور ، کارمند معترض دانشگاه پیام نور بیرجند با وثیقه سنگین
شکنجه روانی به جای عدالت
کارشناسان حقوق بشر بارها تأکید کردهاند که انفرادی طولانیمدت یا تکراری، بهویژه پس از صدور حکم اعدام، ابزار انتقامگیری و فشار روانی است، نه اجرای عدالت. زندانیان محکوم به مرگ، علاوه بر محرومیت از دادرسی عادلانه، با این روش در معرض عوارضی چون اضطراب شدید، توهم، افسردگی، و خطر بالای خودکشی قرار میگیرند. به گفته سازمان ملل متحد، استفاده از انفرادی بهعنوان ابزار مجازات میتواند بهروشنی در دسته «شکنجه» جای گیرد.
تجربهای آشنا در زندانهای ایرانموضوع شکنجه روانی از طریق انفرادی فقط به زندانیان عادی محدود نمیشود. در پروندههای سیاسی نیز بارها گزارش شده که بازداشتشدگان برای مدتهای طولانی در سلولهای کوچک، بدون پنجره، با نور مصنوعی و تحت تهدید مرگ قرار گرفتهاند. اجبار به اعتراف، محرومیت از تماس با خانواده و وکیل، و تکرار وعدههای اعدام قریبالوقوع بخشی از این فشارها بوده است. این روند بهویژه در زندانهایی چون اوین، فشافویه و حالا زندان لاکان رشت تکرار شده و بهعنوان الگویی سیستماتیک شناخته میشود.
نقض حقوق بنیادین انسان
طبق میثاقهای بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، هرگونه شکنجه یا رفتار غیرانسانی علیه زندانیان ممنوع است. اصل کرامت انسانی، حتی برای محکومان به مرگ، خدشهناپذیر است. اما گزارشها از زندان لاکان نشان میدهد که این اصول بارها نقض شدهاند. انتظار کشندهای که بر زندانیان تحمیل میشود، نهتنها رنج مضاعفی است، بلکه خانوادههای آنان را نیز در وحشت و بلاتکلیفی نگه میدارد. مادران و پدرانی که هر تماس تلفنی را آخرین تماس با فرزند خود میپندارند، خود در نوعی شکنجه روحی بیپایان گرفتارند.
چرخه مرگ و بازگشت؛ سیاستی عامدانه
انتقال زندانیان به انفرادی، سپس بازگرداندن آنها به بند عمومی، در زندان لاکان رشت صرفاً تأخیری در اجرای حکم نیست، بلکه سیاستی عامدانه برای فرسودن روح و روان محکومان است. این چرخه تکراری، زندانی را در وضعیتی از تعلیق دائم قرار میدهد: او نه زنده است و نه مرده، بلکه در سایه مرگ نفس میکشد. چنین روندی بیشک برای شکستن مقاومت روانی و تحقیر انسان طراحی شده است.
زندان لاکان؛ نمادی از بحران حقوق بشرزندان لاکان رشت امروز نمادی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در ایران است. این زندان بهجای آنکه مکانی برای اجرای قانون و اصلاح باشد، به محلی برای اعمال شکنجه روحی و تخریب انسانها بدل شده است. حافظ قویدست و دیگر زندانیان محکوم به مرگ، تنها نمونههایی از دهها مورد مشابه در سراسر کشور هستند. هر بار که خبری از انتقال آنان به انفرادی منتشر میشود، موجی از نگرانی و خشم در جامعه و خانوادههای زندانیان ایجاد میگردد.
ضرورت اقدام فوری بینالمللی
سازمانهای بینالمللی حقوق بشر بارها نسبت به روند فزاینده اعدامها و شکنجههای روانی در ایران هشدار دادهاند. نهادهایی چون عفو بینالملل و گزارشگران ویژه سازمان ملل خواستار توقف فوری این روشها و تضمین دادرسی عادلانه برای زندانیان شدهاند. اما تا زمانی که فشار مؤثر و عملی بر مقامات ایران وارد نشود، به نظر میرسد زندان لاکان و دیگر زندانها همچنان صحنه تکرار این چرخه بیرحمانه باقی بمانند.
نقض حقوق بشر در زندان لاکان رشتشکنجه روانی در زندان لاکان رشت، از طریق انتقال مکرر زندانیان به سلول انفرادی و نگه داشتن آنان در انتظار مرگ، یکی از آشکارترین مصادیق نقض حقوق بشر در ایران است. سرنوشت حافظ قویدست و دیگر زندانیان محکوم به اعدام یادآور این حقیقت تلخ است که در سایه بیعدالتی و سرکوب، حتی آخرین لحظات زندگی انسانها نیز به ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت تبدیل میشود.
رفتار مقامات زندان لاکان رشت با زندانیان محکوم به اعدام، بهویژه انتقال مکرر به انفرادی و نگه داشتن آنها در بلاتکلیفی مرگ، آشکارا ناقض چند اصل بنیادین حقوق بشر است
. ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۷ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی بهصراحت هرگونه شکنجه و رفتار بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز را ممنوع کردهاند. همچنین، ماده ۱۰ همین میثاق بر حق همه زندانیان برای برخورداری از کرامت انسانی تأکید دارد.
در کنار این موارد، اصل «حق دادرسی عادلانه» که در ماده ۱۴ میثاق ذکر شده نیز در پرونده بسیاری از محکومان رعایت نمیشود. آنچه در زندان لاکان در حال رخ دادن است، نه اجرای قانون بلکه استفاده عامدانه از شکنجه روانی بهعنوان ابزار سرکوب و ایجاد رعب است؛ رفتاری که ایران را در تعارض مستقیم با تعهدات بینالمللی خود قرار میدهد.
کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر