--> اعتصاب غذای امیرحسن اکبری منفرد در اعتراض به وضعیت بحرانی پدرش ~ کانون حقوق بشر ایران

کانون حقوق بشر ایران، بازتاب خبرها و صدای کلیه زندانیان با هر عقیده و مرام و مسلک از ترک و لر و بلوچ و عرب و کرد و فارس

اعتصاب غذای امیرحسن اکبری منفرد در اعتراض به وضعیت بحرانی پدرش

۱۶ شهریور, ۱۴۰۴دسته‌بندی حقوق بشر


محمدعلی اکبری منفرد آخرین بار در تاریخ ۲ بهمن ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از بازداشت پسرش، دوباره دستگیر شد. او ابتدا به زندان اوین منتقل گردید اما پس از حوادث موسوم به «جنگ ۱۲ روزه» در این زندان، به اجبار به زندان فشافویه انتقال یافت

کانون حقوق بشر ایران، یک شنبه ۱۶ شهریورماه ۱۴۰۴ –   امیرحسن اکبری منفرد،  زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ (فشافویه)، از روز شنبه ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۴ دست به اعتصاب غذا زده است. او اعلام کرده که این اقدام را در اعتراض به شرایط غیرانسانی و بحرانی پدرش، محمدعلی اکبری منفرد، انجام داده است؛ پدری سالخورده، بیمار و فلج که هم‌اکنون در بیمارستان تجریش تحت مراقبت‌های امنیتی به‌سر می‌برد و جانش به‌طور جدی در خطر است.

پیشینه بازداشت امیرحسن اکبری منفرد

امیرحسن در تاریخ ۳۰ دی ۱۴۰۴ در جریان یورش نیروهای امنیتی به منزل خانواده‌اش در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. او ماه‌ها تحت بازجویی‌های سنگین و شکنجه‌های جسمی و روحی قرار گرفت و پس از آن بدون هیچ حکم قطعی و تعیین تکلیفی، به زندان فشافویه منتقل گردید. نگهداری طولانی‌مدت او بدون محاکمه و دسترسی به وکیل، نمونه روشنی از نقض اصول بنیادین حقوق بشر و دادرسی عادلانه است.

وضعیت اسفناک محمدعلی اکبری منفرد

محمدعلی اکبری منفرد، پدر امیرحسن، یکی از زندانیان سیاسی دهه ۶۰ است. او متولد ۱۳۴۷ و از قربانیان سرکوب در دهه ۶۰ است؛ سال‌هایی که بسیاری از جوانان و فعالان سیاسی به اتهام هواداری از مجاهدین خلق بازداشت و به حبس‌های طولانی محکوم شدند. محمدعلی اکبری منفرد در همان سال‌ها نخستین بازداشت خود را تجربه کرد و در طول دهه‌های بعد، همواره هدف فشارهای امنیتی و قضایی بوده است.

آخرین بار در تاریخ ۲ بهمن ۱۴۰۳، تنها دو روز پس از بازداشت پسرش، دوباره دستگیر شد. او ابتدا به زندان اوین منتقل گردید اما پس از حوادث موسوم به «جنگ ۱۲ روزه» در این زندان، به اجبار به زندان فشافویه انتقال یافت.

این زندانی سیاسی اکنون در شرایطی فاجعه‌بار در بیمارستان تجریش بستری است. او از هر دو پا فلج بوده و برای حرکت نیازمند واکر یا ویلچر است. علاوه بر این، از بیماری‌های متعدد از جمله قلبی، دیابت و پروستات رنج می‌برد. گزارش‌های موثق نشان می‌دهند که او با دستبند و پابند به تخت بیمارستان بسته شده و تحت شکنجه‌های فیزیکی و روانی قرار دارد.

پزشکان نسبت به عفونت شدید پای او هشدار داده‌اند؛ عفونتی که به خون سرایت کرده و می‌تواند در صورت ادامه بی‌توجهی منجر به قطع عضو یا حتی مرگ شود. در همین حال، زخم‌های عمیق ناشی از بی‌توجهی پزشکی و فشارهای جسمی او را در وضعیتی دردناک قرار داده است.

دفن مخفیانه مهران بهرامیان؛ سایه سنگین خطر بر جان فاضل بهرامیان

چهره سیاه خلخالی در قاضی صلواتی

سرکوب مضاعف؛ محرومیت از درمان و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم

یکی از ابعاد تکان‌دهنده این پرونده، انتقال اجباری پدر و پسر به زندان فشافویه است. با کارشکنی‌های وزارت اطلاعات، هر دو در میان زندانیان جرایم اجتماعی و خطرناک نگهداری می‌شوند؛ اقدامی که به گفته کارشناسان حقوق بشر، روشی سیستماتیک برای تحقیر، فشار و شکنجه روانی زندانیان سیاسی است. خانواده این دو بارها درخواست انتقال به زندان اوین را مطرح کرده‌اند، اما تمامی تلاش‌ها با مخالفت نهادهای امنیتی روبه‌رو شده است.

اعتصاب غذا؛ فریاد خاموش مقاومت

اعتصاب غذای امیرحسن اکبری منفرد تنها واکنش یک زندانی جوان در برابر ظلم آشکار به پدرش نیست؛ بلکه نمادی از اعتراض به سیاست سیستماتیک شکنجه و مرگ تدریجی زندانیان سیاسی در دیکتاتوری حاکم است. این اقدام اعتراضی بازتاب گسترده‌ای در میان فعالان حقوق بشر داشته و نگرانی‌های بین‌المللی درباره وضعیت بحرانی پدر و پسر اکبری منفرد را افزایش داده است.

سازمان‌های مدافع حقوق بشر بارها هشدار داده‌اند که محرومیت از درمان، بخشی از سیاست اعمال فشار بر زندانیان سیاسی است. موارد متعددی از مرگ‌های مشکوک زندانیان در اثر محرومیت از خدمات پزشکی در سال‌های اخیر ثبت شده است؛ از جمله علیرضا شیرمحمدعلی، بهنام محجوبی و بسیاری دیگر.

نقض آشکار حقوق بشر در پرونده اکبری منفرد

پرونده امیرحسن و محمدعلی اکبری منفرد نمونه بارزی از نقض فاحش حقوق بشر و تعهدات بین‌المللی ایران است:

ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر: حق حیات، آزادی و امنیت شخصی. تهدید مداوم جان محمدعلی اکبری منفرد نقض صریح این ماده است.

ماده ۵: منع شکنجه و رفتار بی‌رحمانه. بستن بیمار فلج به تخت با دستبند و پابند، مصداق روشن شکنجه است.

ماده ۹: منع بازداشت خودسرانه. بازداشت طولانی‌مدت امیرحسن بدون محاکمه ناقض این ماده است.

ماده ۱۰: حق دادرسی عادلانه. محرومیت از وکیل و روند قضایی شفاف، مصداق نقض این حق اساسی است.

ماده ۲۵: حق برخورداری از سطح مناسب زندگی و مراقبت‌های پزشکی. محرومیت محمدعلی اکبری منفرد از درمان فوری نقض آشکار این ماده به شمار می‌رود.

واکنش‌ها و چشم‌انداز

فعالان سیاسی و حقوق بشری با ابراز نگرانی شدید از وضعیت این پدر و پسر خواستار ورود فوری نهادهای بین‌المللی و کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل شده‌اند. آنان تأکید دارند که پرونده اکبری منفرد باید به‌عنوان بخشی از الگوی شکنجه و رفتار غیرانسانی دیکتاتوری حاکم مستند و در مجامع بین‌المللی پیگیری شود.

در حالی که سکوت و بی‌توجهی حاکمیت ایران به وضعیت زندانیان سیاسی ادامه دارد، هر روز بر شمار موارد نقض حقوق بنیادین انسان‌ها افزوده می‌شود. اعتصاب غذای امیرحسن، به‌ویژه با توجه به جوانی و شرایط جسمی او، زنگ خطر جدی دیگری است که جامعه جهانی نباید آن را نادیده بگیرد.

امروز خانواده اکبری منفرد نه‌تنها با رنج بیماری و خطر مرگ پدر، بلکه با فشار و سرکوب مضاعف علیه فرزند مواجه‌اند. این پرونده تصویری روشن از ماهیت سرکوبگرانه و ضدبشری سیاست‌های دستگاه امنیتی و قضایی ایران ارائه می‌دهد؛ سیاستی که هدف آن شکستن روحیه مقاومت، ایجاد رعب و خاموش کردن هر صدای معترض است.

با این حال، همان‌گونه که اعتصاب غذای امیرحسن نشان می‌دهد، زندانیان سیاسی همچنان با جان خود در برابر این بی‌عدالتی‌ها مقاومت می‌کنند و پیامشان را به جهانیان می‌رسانند: مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی خاموش‌شدنی نیست.

کانون حقوق بشر ایران را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:
تلگرام / ایکس / اینستاگرام / یوتیوب / فیسبوک


اشتراک:

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نوشته‌های پر بیننده

بایگانی وبلاگ

بازدید وبلاگ